چرايي شكست اردوغان
جعفر بلوری در یادداشت روز کیهان نوشت:
نتایج قطعی انتخابات مهم پارلمانی ترکیه در آخرین ساعات روز یکشنبه 17 خرداد ماه اعلام شد. شکست سنگین حزب حاکم عدالت و توسعه و به عبارت دقیقتر، رجب طیب اردوغان در این انتخابات، مسئلهای است که حقیقتا کمتر تحلیلگری میتوانست آن را پیشبینی کند. تا پیش از اعلام نتایج، بیشتر تحلیلها با این سمت و سو ارائه میشد که، حزب حاکم پس از پیروزی، برای تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی نیازمند همهپرسی خواهد شد یا بدون همهپرسی به این مهم دست خواهد یافت. اما اکنون دولت پس از 13 سال یکهتازی باید به فکر تشکیل یک دولت ائتلافی لرزان یا حتی تجدید انتخابات باشد.
طبق قانون، اگر حزب عدالت و توسعه موفق به کسب 330 کرسی از 550 کرسی پارلمان میشد، میتوانست با برگزاری همهپرسی و تغییر قانون اساسی، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی را کلید بزند تا بدین ترتیب باز هم بر قدرت اردوغان افزوده شود! طبق همین قانون، اگر این حزب موفق میشد 367 کرسی به دست آورد، میتوانست حتی بدون برگزاری این همهپرسی بر بلندپروازیهای خود در داخل و خارج این کشور بیفزاید. اما نتایج اعلام شده، تمام محاسبات اردوغان و دولتش را به هم ریخت.
براساس نتایج اعلامی، حزب عدالت و توسعه حدود 41 درصد آرا را به دست آورده و به پیروزی رسیده است، یعنی حدود 258 کرسی که 18 کرسی کمتر از حد نصاب لازم (50 درصد کل آراء) برای تشکیل دولت است.
اما حزب حاکم ترکیه چرا در این انتخابات با چنین شکستی مواجه شد؟ و تبعات این شکست چه خواهد بود؟
میتوان دلایل و پاسخهای متعددی برای چرایی وقوع این شکست برشمرد اما بدون شک برخی سیاستهای داخلی و به ویژه خارجی اردوغان در حصول این نتیجه، نقش موثرتری داشتهاند که در این جا به 4 مورد از آنها اشاره میشود.
1- همانطور که اشاره شد، بخشی از پاسخ سوال نخست را باید در «سیاستهای داخلی» اردوغان جست و جو کرد. اردوغان بخش قابل توجهی از مقبولیت مردمیاش را مدیون سیاستهای اقتصادی و موفقیتهای پر اما و اگر خود در این حوزه است. پر اما و اگر از این جهت که، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، رشد اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر صرفا یک رشد «حبابی» بوده که در نتیجه سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)حاصل شده است. کوتاه سخن این که، سرمایههای مستقیم خارجی باعث افزایش «مصنوعی» تولید ناخالص داخلی (GDP) ترکیه شده و جایگاه آن را در رتبهبندیهای اقتصادی به صورت «کاذب» ارتقا داده است. این رشد مصنوعی که با تکیه بر سرمایه خارجی و نه تولید داخلی رخ داده، باعث رشد سرسامآور بدهی خارجی (External Debt) ترکیه هم شده و آن را اکنون به بدهکارترین کشور منطقه تبدیل کرده است. اما با همه این احوالات، مردم ترکیه احتمالا به دلیل آگاه نبودن نسبت به این مسئله، و صرفا به جهت مشاهده رشد - هرچند بادکنکی- اقتصاد کشورشان، به اردوغان متمایل شده بودند. اما لااقل انتخابات اخیر نشان داد برای مردم ترکیه، فقط اقتصاد ملاک نیست!
2- برخی اظهارنظرها، اقدامات و ژستهای تبلیغاتی عجیب و بعضا مضحکی که طی ماههای گذشته از سوی اردوغان بروز یافت را هم میتوان در کنار سایر دلایل شکست اردوغان قرار داد. اقداماتی که درست مثل تلاش وی برای تغییر نظام سیاسی ترکیه، نشان از قدرتطلبی اردوغان داشت. میتوان به جرات گفت، جهت همه این تحرکات به یک نقطه ختم میشد و آن این که، اردوغان در رویای بازگرداندن امپراتوری عثمانی سیر میکرد؛ یک نظام امپراتوری که احتمالا شخص اردوغان در آن نقش امپراتور را داشته باشد! ساخت کاخ مجلل 615 میلیون دلاری با 1150 اتاق آن هم به این بهانه که، کاخ قبلی سوسک داشت! استقبال عجیب از محمود عباس در این کاخ ( اردوغان در این مراسم رسمی با حضور 16 بازیگر شمشیر و نیزه به دست و با پوششهایی که بیشتر یادآور دوران عثمانی بود، با محمود عباس عکس یادگاری گرفت.) تجاوز به خاک سوریه و نبش قبر سلطان سلیمان عثمانی را هم به این سلسله رفتارها اضافه کنید. سرکوب وحشیانه اعتراضهای خیابانی، ماجرای میدان استقلال و پارک گزی، انفجارهای اخیر در تجمع انتخاباتی مخالفان اردوغان در شهر دیاربکر و ... مواردی هستند که در کارنامه سیاست داخلی اردوغان ثبت شدهاند، مواردی که بیشک در نتایج این انتخابات بیتاثیر نبودهاند.
3- اما بخش مهمتر و موثرتر مسئله، به تحولات منطقهای و سیاست خارجی دولت ترکیه باز میگردد. ترکیه به رغم سیاست اعلامیاش در حوزه خارجی، مبنی بر صفر کردن تنشها با کشورهای منطقه، در حوزه سیاست خارجی، همچون سیاست داخلی، کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشته است. تلاش برای سرنگونی نظام سوریه به هر قیمت ممکن و حمایتهای پیدا و پنهان از تکفیریهای وحشی برای رسیدن به این هدف برای اردوغان و حزبش بسیار گران تمام شده است.
افشاگریهای دقیقه نودی (چند روز قبل از آغاز انتخابات) روزنامه جمهوریت درباره کمکهای تسلیحاتی اردوغان به تروریستهای تکفیری، تکذیب آن از سوی دولت و بلافاصله انتشار اسناد محکم این کمکها از سوی این روزنامه، دیگر برای مردم ترکیه شکی باقی نگذاشت که، دست اردوغان در دستهای خونآلود تکفیریها است. واکنش داوود اوغلو پس از انتشار تصاویر ویدئویی این کمکهای تسلیحاتی این بود: «این محمولهها را برای ترکمانهای سوری میفرستادیم...اصلا به کسی ربطی ندارد که داخل این محمولهها چه بوده است.»!!!
4- ماجرای شهر کردنشین «کوبانی» سوریه و اقدام ناجوانمردانه دولت ترکیه در جلوگیری از فرار زنان و کودکان این شهر که با هجوم وحشیانه تروریستهای تکفیری مواجه شده بودند را هم باید در نظر داشت. تکفیریها وقتی در حال تکه تکه کردن زنان و کودکان شهر کوبانی بودند، شمار زیادی از مردم این شهر با رساندن خود به مناطق مرزی ترکیه، اجازه عبور خواستند اما ارتش ترکیه نه تنها حاضر به کمک کردن به آنها نشد، بلکه با سرکوب مردم، آنها را وادار به عقبنشینی کرد. بعدها برخی رهبران محلی کوبانی فاش کردند، دولت ترکیه کمک به زنان و کودکانشان را به «اعلان جنگ» آنها علیه بشار اسد مشروط کرده بود!
نباید فراموش کرد که در دورههای قبل، شمار زیادی از کردهای ترکیه به ویژه ساکنان دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای میدادند. اما در این دوره اوضاع کمی فرق کرد. مثلا در انتخابات پارلمانی 4 سال پیش، از 11 کرسی نمایندگی دیاربکر، شش کرسی نصیب حزب عدالت و توسعه شد اما در این دوره تنها یک کرسی نصیب حزب حاکم شد. در این دوره کردها حتی موفق شدند برای نخستین بار، تحت عنوان حزب دموکراتیک خلقها 13 درصد کرسی ها(حدود 82 کرسی) را آن هم تحت عنوان یک «حزب» نه «مستقل»، از آن خود کنند. کردهای ترکیه با این کار انتقام خون ساکنان کوبانی را هم گرفتند.
بدون شک این شکست، تبعاتی در داخل و خارج این کشور به همراه داشته و سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه را دستخوش تحولاتی خواهد کرد. به نظر میرسد، شکست تلخ و پیروزینمای اردوغان در این انتخابات، نه تنها باعث خواهد شد، وی از توهم احیای امپراتوری عثمانی خارج شود، بلکه از بلندپروازیهای منطقهای وی نیز خواهد کاست. طبیعتا اردوغان با یک دولت ائتلافی، نخواهد توانست همچون گذشته در منطقه جولان دهد. این شکست تاریخی میتواند جلوی ماجراجوییهای ترکیه در سوریه را تا حدود زیادی بگیرد. از این به بعد سوریه میتواند امیدوار باشد، مناطق و شهرهایش، با کمکهای مالی، لجستیکی و نظامی ترکیه سقوط نمیکند و جلوی سرازیر شدن تکفیریها از مناطق مرزی ترکیه تا حدود زیادی گرفته میشود.
حذف ترکیه از معادلات جنگ سوریه، کمک بزرگی خواهد شد برای سوریه و مقاومت منطقه. شاید بعد از کردهای ترکیه، مردم سوریه خوشحالترین افراد از نتایج این انتخابات باشند. شاید کمی خوش بینانه به نظر برسد اما، این شکست میتواند بر نفوذ و محبوبیت ایران در منطقه نیز بیفزاید. همانطور که کمکهای سردار محبوب ایرانی در نجات مردم مظلوم کوبانی، جرف الصخر، آمرلی و .... بر محبوبیت کشورمان بین مردم منطقه از جمله اکراد افزود. تا آنجا که این سخن در میان مردم مظلوم مناطق یاد شده دهان به دهان نقل میشود که ایران نشان داد اسلام حقیقی چیست و چه کسانی پیرو واقعی سنت پیامبر اسلام(ص) هستند.
نتایج قطعی انتخابات مهم پارلمانی ترکیه در آخرین ساعات روز یکشنبه 17 خرداد ماه اعلام شد. شکست سنگین حزب حاکم عدالت و توسعه و به عبارت دقیقتر، رجب طیب اردوغان در این انتخابات، مسئلهای است که حقیقتا کمتر تحلیلگری میتوانست آن را پیشبینی کند. تا پیش از اعلام نتایج، بیشتر تحلیلها با این سمت و سو ارائه میشد که، حزب حاکم پس از پیروزی، برای تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی نیازمند همهپرسی خواهد شد یا بدون همهپرسی به این مهم دست خواهد یافت. اما اکنون دولت پس از 13 سال یکهتازی باید به فکر تشکیل یک دولت ائتلافی لرزان یا حتی تجدید انتخابات باشد.
طبق قانون، اگر حزب عدالت و توسعه موفق به کسب 330 کرسی از 550 کرسی پارلمان میشد، میتوانست با برگزاری همهپرسی و تغییر قانون اساسی، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی را کلید بزند تا بدین ترتیب باز هم بر قدرت اردوغان افزوده شود! طبق همین قانون، اگر این حزب موفق میشد 367 کرسی به دست آورد، میتوانست حتی بدون برگزاری این همهپرسی بر بلندپروازیهای خود در داخل و خارج این کشور بیفزاید. اما نتایج اعلام شده، تمام محاسبات اردوغان و دولتش را به هم ریخت.
براساس نتایج اعلامی، حزب عدالت و توسعه حدود 41 درصد آرا را به دست آورده و به پیروزی رسیده است، یعنی حدود 258 کرسی که 18 کرسی کمتر از حد نصاب لازم (50 درصد کل آراء) برای تشکیل دولت است.
اما حزب حاکم ترکیه چرا در این انتخابات با چنین شکستی مواجه شد؟ و تبعات این شکست چه خواهد بود؟
میتوان دلایل و پاسخهای متعددی برای چرایی وقوع این شکست برشمرد اما بدون شک برخی سیاستهای داخلی و به ویژه خارجی اردوغان در حصول این نتیجه، نقش موثرتری داشتهاند که در این جا به 4 مورد از آنها اشاره میشود.
1- همانطور که اشاره شد، بخشی از پاسخ سوال نخست را باید در «سیاستهای داخلی» اردوغان جست و جو کرد. اردوغان بخش قابل توجهی از مقبولیت مردمیاش را مدیون سیاستهای اقتصادی و موفقیتهای پر اما و اگر خود در این حوزه است. پر اما و اگر از این جهت که، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، رشد اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر صرفا یک رشد «حبابی» بوده که در نتیجه سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)حاصل شده است. کوتاه سخن این که، سرمایههای مستقیم خارجی باعث افزایش «مصنوعی» تولید ناخالص داخلی (GDP) ترکیه شده و جایگاه آن را در رتبهبندیهای اقتصادی به صورت «کاذب» ارتقا داده است. این رشد مصنوعی که با تکیه بر سرمایه خارجی و نه تولید داخلی رخ داده، باعث رشد سرسامآور بدهی خارجی (External Debt) ترکیه هم شده و آن را اکنون به بدهکارترین کشور منطقه تبدیل کرده است. اما با همه این احوالات، مردم ترکیه احتمالا به دلیل آگاه نبودن نسبت به این مسئله، و صرفا به جهت مشاهده رشد - هرچند بادکنکی- اقتصاد کشورشان، به اردوغان متمایل شده بودند. اما لااقل انتخابات اخیر نشان داد برای مردم ترکیه، فقط اقتصاد ملاک نیست!
2- برخی اظهارنظرها، اقدامات و ژستهای تبلیغاتی عجیب و بعضا مضحکی که طی ماههای گذشته از سوی اردوغان بروز یافت را هم میتوان در کنار سایر دلایل شکست اردوغان قرار داد. اقداماتی که درست مثل تلاش وی برای تغییر نظام سیاسی ترکیه، نشان از قدرتطلبی اردوغان داشت. میتوان به جرات گفت، جهت همه این تحرکات به یک نقطه ختم میشد و آن این که، اردوغان در رویای بازگرداندن امپراتوری عثمانی سیر میکرد؛ یک نظام امپراتوری که احتمالا شخص اردوغان در آن نقش امپراتور را داشته باشد! ساخت کاخ مجلل 615 میلیون دلاری با 1150 اتاق آن هم به این بهانه که، کاخ قبلی سوسک داشت! استقبال عجیب از محمود عباس در این کاخ ( اردوغان در این مراسم رسمی با حضور 16 بازیگر شمشیر و نیزه به دست و با پوششهایی که بیشتر یادآور دوران عثمانی بود، با محمود عباس عکس یادگاری گرفت.) تجاوز به خاک سوریه و نبش قبر سلطان سلیمان عثمانی را هم به این سلسله رفتارها اضافه کنید. سرکوب وحشیانه اعتراضهای خیابانی، ماجرای میدان استقلال و پارک گزی، انفجارهای اخیر در تجمع انتخاباتی مخالفان اردوغان در شهر دیاربکر و ... مواردی هستند که در کارنامه سیاست داخلی اردوغان ثبت شدهاند، مواردی که بیشک در نتایج این انتخابات بیتاثیر نبودهاند.
3- اما بخش مهمتر و موثرتر مسئله، به تحولات منطقهای و سیاست خارجی دولت ترکیه باز میگردد. ترکیه به رغم سیاست اعلامیاش در حوزه خارجی، مبنی بر صفر کردن تنشها با کشورهای منطقه، در حوزه سیاست خارجی، همچون سیاست داخلی، کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشته است. تلاش برای سرنگونی نظام سوریه به هر قیمت ممکن و حمایتهای پیدا و پنهان از تکفیریهای وحشی برای رسیدن به این هدف برای اردوغان و حزبش بسیار گران تمام شده است.
افشاگریهای دقیقه نودی (چند روز قبل از آغاز انتخابات) روزنامه جمهوریت درباره کمکهای تسلیحاتی اردوغان به تروریستهای تکفیری، تکذیب آن از سوی دولت و بلافاصله انتشار اسناد محکم این کمکها از سوی این روزنامه، دیگر برای مردم ترکیه شکی باقی نگذاشت که، دست اردوغان در دستهای خونآلود تکفیریها است. واکنش داوود اوغلو پس از انتشار تصاویر ویدئویی این کمکهای تسلیحاتی این بود: «این محمولهها را برای ترکمانهای سوری میفرستادیم...اصلا به کسی ربطی ندارد که داخل این محمولهها چه بوده است.»!!!
4- ماجرای شهر کردنشین «کوبانی» سوریه و اقدام ناجوانمردانه دولت ترکیه در جلوگیری از فرار زنان و کودکان این شهر که با هجوم وحشیانه تروریستهای تکفیری مواجه شده بودند را هم باید در نظر داشت. تکفیریها وقتی در حال تکه تکه کردن زنان و کودکان شهر کوبانی بودند، شمار زیادی از مردم این شهر با رساندن خود به مناطق مرزی ترکیه، اجازه عبور خواستند اما ارتش ترکیه نه تنها حاضر به کمک کردن به آنها نشد، بلکه با سرکوب مردم، آنها را وادار به عقبنشینی کرد. بعدها برخی رهبران محلی کوبانی فاش کردند، دولت ترکیه کمک به زنان و کودکانشان را به «اعلان جنگ» آنها علیه بشار اسد مشروط کرده بود!
نباید فراموش کرد که در دورههای قبل، شمار زیادی از کردهای ترکیه به ویژه ساکنان دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای میدادند. اما در این دوره اوضاع کمی فرق کرد. مثلا در انتخابات پارلمانی 4 سال پیش، از 11 کرسی نمایندگی دیاربکر، شش کرسی نصیب حزب عدالت و توسعه شد اما در این دوره تنها یک کرسی نصیب حزب حاکم شد. در این دوره کردها حتی موفق شدند برای نخستین بار، تحت عنوان حزب دموکراتیک خلقها 13 درصد کرسی ها(حدود 82 کرسی) را آن هم تحت عنوان یک «حزب» نه «مستقل»، از آن خود کنند. کردهای ترکیه با این کار انتقام خون ساکنان کوبانی را هم گرفتند.
بدون شک این شکست، تبعاتی در داخل و خارج این کشور به همراه داشته و سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه را دستخوش تحولاتی خواهد کرد. به نظر میرسد، شکست تلخ و پیروزینمای اردوغان در این انتخابات، نه تنها باعث خواهد شد، وی از توهم احیای امپراتوری عثمانی خارج شود، بلکه از بلندپروازیهای منطقهای وی نیز خواهد کاست. طبیعتا اردوغان با یک دولت ائتلافی، نخواهد توانست همچون گذشته در منطقه جولان دهد. این شکست تاریخی میتواند جلوی ماجراجوییهای ترکیه در سوریه را تا حدود زیادی بگیرد. از این به بعد سوریه میتواند امیدوار باشد، مناطق و شهرهایش، با کمکهای مالی، لجستیکی و نظامی ترکیه سقوط نمیکند و جلوی سرازیر شدن تکفیریها از مناطق مرزی ترکیه تا حدود زیادی گرفته میشود.
حذف ترکیه از معادلات جنگ سوریه، کمک بزرگی خواهد شد برای سوریه و مقاومت منطقه. شاید بعد از کردهای ترکیه، مردم سوریه خوشحالترین افراد از نتایج این انتخابات باشند. شاید کمی خوش بینانه به نظر برسد اما، این شکست میتواند بر نفوذ و محبوبیت ایران در منطقه نیز بیفزاید. همانطور که کمکهای سردار محبوب ایرانی در نجات مردم مظلوم کوبانی، جرف الصخر، آمرلی و .... بر محبوبیت کشورمان بین مردم منطقه از جمله اکراد افزود. تا آنجا که این سخن در میان مردم مظلوم مناطق یاد شده دهان به دهان نقل میشود که ایران نشان داد اسلام حقیقی چیست و چه کسانی پیرو واقعی سنت پیامبر اسلام(ص) هستند.
گزارش خطا
آخرین اخبار