اشتباهی که نتیجهای جز شکست ندارد
الان وقت ازدواج شما نیست
وقت ازدواج شما زمانی میرسد که شرایط ساختن یک زندگی مشترک را داشته باشید و مهمتر از آن به آمادگی درونی برای این کار رسیده باشید.
تصمیم هیجانی در هر شرایطی بد است اما گاهیوقتها بدون آنکه متوجه باشید برای ازدواج بهطور هیجانزده عمل میکنید و آن وقت که هیجانتان خوابید، چشم باز میکنید و میبینید از انتخابتان پشیمانید. این موقعیتها را بخوانید و سعی کنید از آنها دوری کنید.
وقتی همه جو زده هستند
به تازگی کسی از اطرافیانتان ازدواج کرده و شما در جو عروسی و خواستگاری و ذوق و شوق آن هستید؟ فکر میکنید چه خوب میشود خانوادهتان در مدت کوتاهی ۲ عروسی را تجربه کند؟ این یکی از بدترین موقعیتها برای تصمیم به ازدواج است.
یک جوزدگی محض، در چنین موقعیتی شما فقط شیرینیهای ازدواج را میبینید و چشمتان را روی خیلی از واقعیتها خواهید بست. در چنین مواردی احتمال خطا کردن بالاتر میرود چون همهچیز تحتتأثیر یک هیجان کاذب پیش میرود. اما این هیجان ماندگار نیست و بالاخره ایرادهای کار بیرون خواهد زد.
کپیبرداری از دیگران
وقتی مدام خودتان را در شرایط مقایسه با دیگران قرار میدهید و سعی میکنید معیارهای ازدواجتان را با زوجهای موفق فامیل تنظیم کنید یعنی هنوز به آمادگی کافی برای ازدواج نرسیدهاید. شما فقط بخش کوچکی از زندگی دیگران را میبینید و همه واقعیت را درباره آنها نمیشنوید و نمیدانید. بنابراین اگر سعی کنید درباره طرف مقابلتان مطابق با اصول زندگی دیگران قضاوت کنید، بازنده خواهید بود. بگذارید یک مثال بزنیم.
شما خواستگاری دارید که شکاک و بددل است. اما با نگاه به زندگی دوستتان به خود میگویید: خب شوهر فلانی هم بددل است اما توانستهاند زندگی کنند. این یعنی چشم بستن روی واقعیت و تنزل دادن معیارهای خود در حد زندگی دیگران. بدون اینکه فکر کنید روحیات شما با روحیات دوستتان برای پذیرفتن این اخلاق متفاوت است. یک خصلت بد واقعا میتواند زندگی شما را به هم بریزد، در صورتی که کسی دیگر ممکن است به هزار و یک دلیل توان تحمل کردن این خصلت بد را داشته باشد.
سوگواران خاموش
تازه یک شکست را در رابطه خود تجربه کردهاید و اطرافیان اصرار دارند با ازدواج، شکست عاطفی قبلیتان را فراموش کنید. یا خودتان فکر میکنید اگر وارد یک رابطه تازه شوید، رابطه قبلی را از یاد میبرید و راحتتر با اوضاع کنار میآیید.
این یکی از رایجترین و البته بزرگترین اشتباهات در ازدواج است. اشتباهی که نتیجهای جز شکست ندارد. جایگزین کردن، شاید درمانی موقتی به نظر برسد اما بعد از مدتی میتواند چشم شما را باز کند و ببینید از انتخابتان هدفی جز آرام کردن موقتی خود یا انتقامگرفتن از دیگران نداشتهاید.
به خود زمان بدهید تا دوره سوگواریتان را بگذرانید، اشتباهات زندگیتان را پیدا و اصلاح کنید و بعد از دوره نقاهت به فکر یک رابطه تازه بیفتید.
وقتی تازه فاز عوض کردهاید
زمانی که تازه فازتان را عوض کردهاید، اصلا وقت مناسبی برای ازدواج نیست. یعنی چی؟ بگذارید بیشتر مطلب را باز کنیم. برای هرکدام از ما اتفاق میافتد که در مقطعی از زندگی، ریلمان را عوض کنیم و جنبههای جدیدی از زندگی را تجربه کنیم.
مثلا افتادهاید در فاز مهاجرت و تصمیم دارید خیلی زود برای ادامهتحصیل راهی کشور دیگری شوید. در این شرایط ممکن است جذب افراد مشابه شوید و به کسی گرایش پیدا کنید که در فاز مشابه شما وجود دارد.
اما همهچیز به همین سادگی نیست. گاهی تغییر فازهای ما از این عمیقتر است. اگر به تازگی جنبه اعتقادی زندگیتان قویتر شده، گرایشهای فکری، عقیدتی یا اجتماعی تازهای پیدا کردهاید، اعتیادتان را ترک کردهاید و... برای ازدواج کمی دست نگه دارید. ازدواج نیاز به افراد مواج ندارد.
شما باید در فاز خودتان به ثبات برسید تا بتوانید شناخت بهتری از خود پیدا کرده و براساس آن به انتخاب همسر بپردازید. اگر به تازگی چنین تغییرات عمیق شخصیتی را تجربه کردهاید به احتمال زیاد جذب افرادی شبیه خودتان میشوید اما ممکن است این تغییرات ناگهانی چندان در شما ماندگار نباشد و چندسال بعد متوجه شوید انتخابتان با معیارهای شما جور درنمیآید.
ازدواج باید وقتی انجام شود که فرد نوسانهای شخصیتی را پشتسر گذاشته و به ثباتی نسبی در عقاید، روحیات، برنامههای زندگی و تمایلات خود رسیده باشد.
منبع: شهروند
تصمیم هیجانی در هر شرایطی بد است اما گاهیوقتها بدون آنکه متوجه باشید برای ازدواج بهطور هیجانزده عمل میکنید و آن وقت که هیجانتان خوابید، چشم باز میکنید و میبینید از انتخابتان پشیمانید. این موقعیتها را بخوانید و سعی کنید از آنها دوری کنید.
وقتی همه جو زده هستند
به تازگی کسی از اطرافیانتان ازدواج کرده و شما در جو عروسی و خواستگاری و ذوق و شوق آن هستید؟ فکر میکنید چه خوب میشود خانوادهتان در مدت کوتاهی ۲ عروسی را تجربه کند؟ این یکی از بدترین موقعیتها برای تصمیم به ازدواج است.
یک جوزدگی محض، در چنین موقعیتی شما فقط شیرینیهای ازدواج را میبینید و چشمتان را روی خیلی از واقعیتها خواهید بست. در چنین مواردی احتمال خطا کردن بالاتر میرود چون همهچیز تحتتأثیر یک هیجان کاذب پیش میرود. اما این هیجان ماندگار نیست و بالاخره ایرادهای کار بیرون خواهد زد.
کپیبرداری از دیگران
وقتی مدام خودتان را در شرایط مقایسه با دیگران قرار میدهید و سعی میکنید معیارهای ازدواجتان را با زوجهای موفق فامیل تنظیم کنید یعنی هنوز به آمادگی کافی برای ازدواج نرسیدهاید. شما فقط بخش کوچکی از زندگی دیگران را میبینید و همه واقعیت را درباره آنها نمیشنوید و نمیدانید. بنابراین اگر سعی کنید درباره طرف مقابلتان مطابق با اصول زندگی دیگران قضاوت کنید، بازنده خواهید بود. بگذارید یک مثال بزنیم.
شما خواستگاری دارید که شکاک و بددل است. اما با نگاه به زندگی دوستتان به خود میگویید: خب شوهر فلانی هم بددل است اما توانستهاند زندگی کنند. این یعنی چشم بستن روی واقعیت و تنزل دادن معیارهای خود در حد زندگی دیگران. بدون اینکه فکر کنید روحیات شما با روحیات دوستتان برای پذیرفتن این اخلاق متفاوت است. یک خصلت بد واقعا میتواند زندگی شما را به هم بریزد، در صورتی که کسی دیگر ممکن است به هزار و یک دلیل توان تحمل کردن این خصلت بد را داشته باشد.
سوگواران خاموش
تازه یک شکست را در رابطه خود تجربه کردهاید و اطرافیان اصرار دارند با ازدواج، شکست عاطفی قبلیتان را فراموش کنید. یا خودتان فکر میکنید اگر وارد یک رابطه تازه شوید، رابطه قبلی را از یاد میبرید و راحتتر با اوضاع کنار میآیید.
این یکی از رایجترین و البته بزرگترین اشتباهات در ازدواج است. اشتباهی که نتیجهای جز شکست ندارد. جایگزین کردن، شاید درمانی موقتی به نظر برسد اما بعد از مدتی میتواند چشم شما را باز کند و ببینید از انتخابتان هدفی جز آرام کردن موقتی خود یا انتقامگرفتن از دیگران نداشتهاید.
به خود زمان بدهید تا دوره سوگواریتان را بگذرانید، اشتباهات زندگیتان را پیدا و اصلاح کنید و بعد از دوره نقاهت به فکر یک رابطه تازه بیفتید.
وقتی تازه فاز عوض کردهاید
زمانی که تازه فازتان را عوض کردهاید، اصلا وقت مناسبی برای ازدواج نیست. یعنی چی؟ بگذارید بیشتر مطلب را باز کنیم. برای هرکدام از ما اتفاق میافتد که در مقطعی از زندگی، ریلمان را عوض کنیم و جنبههای جدیدی از زندگی را تجربه کنیم.
مثلا افتادهاید در فاز مهاجرت و تصمیم دارید خیلی زود برای ادامهتحصیل راهی کشور دیگری شوید. در این شرایط ممکن است جذب افراد مشابه شوید و به کسی گرایش پیدا کنید که در فاز مشابه شما وجود دارد.
اما همهچیز به همین سادگی نیست. گاهی تغییر فازهای ما از این عمیقتر است. اگر به تازگی جنبه اعتقادی زندگیتان قویتر شده، گرایشهای فکری، عقیدتی یا اجتماعی تازهای پیدا کردهاید، اعتیادتان را ترک کردهاید و... برای ازدواج کمی دست نگه دارید. ازدواج نیاز به افراد مواج ندارد.
شما باید در فاز خودتان به ثبات برسید تا بتوانید شناخت بهتری از خود پیدا کرده و براساس آن به انتخاب همسر بپردازید. اگر به تازگی چنین تغییرات عمیق شخصیتی را تجربه کردهاید به احتمال زیاد جذب افرادی شبیه خودتان میشوید اما ممکن است این تغییرات ناگهانی چندان در شما ماندگار نباشد و چندسال بعد متوجه شوید انتخابتان با معیارهای شما جور درنمیآید.
ازدواج باید وقتی انجام شود که فرد نوسانهای شخصیتی را پشتسر گذاشته و به ثباتی نسبی در عقاید، روحیات، برنامههای زندگی و تمایلات خود رسیده باشد.
منبع: شهروند
گزارش خطا
بابا جونهای مردم رو تشویق به ازدواج کنید .یک زندگی متوسط بهتر از نداشتن زندگی است.
نظر شما
آخرین اخبار