٥ اولویت ساکن بعدی کاخ سفید در آمریکای‌لاتین چیست/ میراث باقی‌مانده از اوباما

کد خبر: ۶۱۶۷۱
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۳
آمریکای‌لاتین در قرن گذشته، سال‌های زیادی را به‌خاطر ویژگی‌های خاص خود، در کانون سیاست خارجی آمریکا قرار داشته است. اکنون به نظر می‌رسد سیاست بحث‌برانگیز «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور آمریکا، در قبال کوبا سبب شده تا بار دیگر این منطقه در مرکز توجه واشنگتن قرار گیرد. اما دوران ریاست‌جمهوری اوباما در حال به‌سرآمدن است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که رئیس بعدی کاخ سفید چگونه با همسایگان جنوبی خود برخورد می‌کند؟

حمایت از حقوق‌بشر در قبال کوبا

رئیس‌جمهور آمریکا وقتی گفت، قصد عادی‌سازی روابط با برادران کاسترو را دارد، سبب شگفتی و درعین‌حال نگرانی بسیاری شد. دولت اوباما امتیازات زیادی به هاوانا داده - از حذف نام کوبا از فهرست کشورهای حامی تروریسم گرفته تا حمایت از روند پایان‌دادن به تحریم‌های کوبا- اما به نظر می‌رسد در قبال آن، چیزی را مطالبه نکرده است.
کاخ سفید تأکید می‌کند، تعامل تجاری با کوبا سرآغاز دموکراسی است، اما با نگاهی کوتاه به تاریخ، خلاف آن ثابت می‌شود. رژیم‌های کمونیستی در شوروی سابق به‌خاطر مشکلات اقتصادی و مخالفت‌های داخلی مورد حمایت دولت‌های غربی سقوط کردند. زمانی که رهبران آزادی‌خواه همانند «لخ والسا» و «واکلاو هاول» بر سر کار آمدند، آمریکا سیاست حمایت از آنها را در پیش گرفت و به‌همین‌دلیل کشورهایی مثل لهستان و جمهوری چک هم‌اکنون آزاد و دارای دموکراسی‌های شکوفا هستند.
رئیس‌جمهور بعدی آمریکا باید الگوی موردنظر خود را در کوبا، متفاوت از تجربیات قبلی در پیش گیرد، زیرا فرصت‌های منحصربه‌فرد برای اجرای اصول دموکراتیک و تضمین امنیت ملی آمریکا به‌ندرت فراهم می‌شوند. رئیس‌جمهور بعدی آمریکا باید درک کند که آزادی از طریق عادی‌سازی روابط با یک رژیم دیکتاتوری به دست نمی‌آید؛ بلکه آزادی زمانی حاصل می‌شود که بذر تغییرات سیاسی در یک کشور پاشیده شده و سپس به شیوه‌ای مناسب پرورش داده شود.

تعامل با کشورهای آمریکای‌مرکزی

دولت اوباما در واکنش به فاجعه انسانی تابستان گذشته در مرزهای جنوب‌غربی‌اش، با دستپاچگی روی «راهبرد تعامل آمریکا در آمریکای‌مرکزی» سرمایه‌گذاری کرد. اختصاص یک میلیارد دلار کمک به کشورهای این منطقه سبب سه‌برابرشدن میزان کمک‌های خارجی واشنگتن به کشورهایی شد که دولت‌هایشان به‌ندرت مسئولیت اقدامات خود را برعهده می‌گیرند. بیشتر این مبلغ به توسعه اقتصادی اختصاص یافت؛ یعنی حوزه‌ای که مملو از فساد و اتلاف هزینه‌هاست، اما این راهبرد شامل بهبود در فعالیت‌های مرتبط با وزارت دفاع این کشورها نمی‌شود. این در حالی است که وزارت دفاع این کشورها در زمینه مبارزه با قاچاق موادمخدر از طریق دریا نقش مهمی ایفا می‌کنند.
آمریکا نمی‌تواند وخامت شرایط امنیتی منطقه را نادیده بگیرد و این به آن معنا نیست که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا باید کورکورانه از افزایش کمک‌های خارجی حمایت کند. همچنین پرسش‌هایی در ارتباط با ظرفیت این دولت‌ها برای استفاده مؤثر از کمک‌های خارجی و اراده سیاسی آنها برای اجرا و ادامه اصلاحات مبتنی‌بر قانون وجود دارد. اگر کشورهای آمریکای‌لاتین متعهد نشوند، افزایش کمک‌های آمریکا تأثیر ناچیزی در بهبود شرایط این کشورها خواهد داشت.

تلاش برای رسیدن به نتیجه‌ای ملموس در مذاکرات

٢٠ سال پیش، کلمبیا به لطف اقدامات فارک (نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا) که در عرصه بین‌المللی به‌عنوان گروهی تروریستی شناخته می‌شود، تا مرز آشوب رفت. اما درحال‌حاضر، دولت کلمبیا تنها چندگام با شکست کامل این گروه تروریستی فاصله دارد. «بوگوتا» طی سه سال گذشته با این گروه مذاکرات صلحی را برگزار کرده است. مذاکرات با فارک سبب گرفتن امتیازاتی از دولت کلمبیا شد؛ ارائه یک‌سری درخواست‌ها از جمله دریافت مصونیت برای مجرمان جنایات جنگی و حق قانونی برای ایجاد دفتر سیاسی. بااین‌حال، فارک توافق‌نامه آتش‌بس را نقض کرد و به فعالیت‌های غیرقانونی خود ادامه داد که شامل طیف گسترده‌ای از اقدامات می‌شود؛ از قاچاق موادمخدر گرفته تا آدم‌ربایی. آینده این مذاکرات به‌صورت قابل‌توجهی آمریکا را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. از سال ٢٠٠٠ میلادی، آمریکا تقریبا ١٠ میلیارد دلار کمک اقتصادی و نظامی برای مبارزه با فارک و صنعت غیرقانونی موادمخدر اختصاص داده است. طرح کلمبیا موفق‌ترین مانور آمریکا در زمینه همکاری‌های امنیتی محسوب می‌شود. رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا باید با هرگونه توافقی که سبب اعطای مصونیت به فارک به‌ویژه به اعضای این گروه می‌شود، مخالفت کند زیرا آنها در لیست سیاه وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار دارند.

آمادگی برای مقابله با بحران انسانی در ونزوئلا

نزدیک به دودهه است که آمریکا سیاست نزدیکی به ونزوئلا را در دستور کار خود قرار داده است. سوءمدیریت و فساد، اقتصاد و همچنین نظام سیاسی این کشور را نابود کرده است. نرخ تورم به‌شدت بالا و کاهش درآمدهای نفتی هم سبب شده تا مقامات این کشور برق، مواد غذایی و حتی دستمال کاغذی را جیره‌بندی کنند. ونزوئلا درحال‌حاضر دومین نرخ بالای خودکشی را در جهان داراست و احتمال ربوده‌شدن افراد در این کشور به‌مراتب بیشتر از افغانستان، کلمبیا، عراق، سوریه و یمن است. بحران سیاسی کنونی نیز سبب پیچیده‌ترشدن اوضاع شده است. سال گذشته، تظاهرات ضددولتی، بخش‌های گسترده‌ای از این کشور را فراگرفت و در نتیجه، مخالفان سیاسی از جمله برخی از مقامات دولتی زندانی شدند. تردیدی نیست که ونزوئلا کشوری دارای شرایط پیچیده است و بحران در این کشور نیم‌کره غربی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. کشورهای حوزه کاراییب در زمینه تأمین سوخت به ونزوئلا متکی هستند و از این حیث بسیار آسیب‌پذیرند. حمایت دولت ونزوئلا از فعالیت‌های غیرقانونی و روابط نزدیکش با روسیه و دیگر کشورهای مخالف آمریکا، نگرانی‌هایی را حتی در میان هم‌پیمانان منطقه‌ای ونزوئلا به وجود آورده است. آمریکا باید حل این بحران را در اولویت قرار دهد.

احیای ایده منطقه آزاد تجاری آمریکا

دودهه پیش، تلاش‌های فراوانی برای ایجاد منطقه آزاد تجاری در آمریکا آغاز شد. هدف از این طرح که نخستین‌بار در اجلاس کشورهای آمریکایی در سال ١٩٩٤ ارائه شد، تعامل اقتصادهای کشورهای آمریکایی با یکدیگر بود. این ابتکارعمل که تحت رهبری آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای واشنگتن بود، در اواسط دهه ٢٠٠٠ به سبب اقدامات «هوگو چاوز»، رئیس‌جمهوری سابق ونزوئلا، از مسیر اصلی خود منحرف شد.

از آن زمان به‌بعد، کشورهای منطقه از دو الگوی مختلف برای توسعه اقتصادی استفاده کردند. در یک‌سو، «اتحاد بولیواری» برای آمریکای‌لاتین (آلبا) قرار دارد که از ونزوئلا پیروی می‌کند. در سوی دیگر این گروه، «اتحاد اقیانوس آرام» جای گرفته است که متشکل از شیلی، کلمبیا، کاستاریکا، مکزیک، پرو و در آینده‌ای نزدیک پاناماست. اتحاد اقیانوس آرام نمونه‌ای مناسب از تعامل اقتصادی موفق محسوب می‌شود. این کشورها از سطح آزادی اقتصادی به‌مراتب بالاتری برخوردارند. در نتیجه، مردم این کشورها از درآمد سرانه بیشتری بهره می‌برند و شرایط آن جذابیت بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های خارجی ایجاد کرده است. باید گفت که تلاش برای احیای منطقه آزاد تجاری در این برهه زمانی سودمند خواهد بود؛ اما این سوددهی به آن معنا نیست که اصل افزایش تعامل اقتصادی نادیده گرفته شود. ١١ توافق‌نامه از ٢٠ توافق‌نامه تجارت آزاد کنونی آمریکا با کشورهای آمریکای‌لاتین است. رئیس‌جمهور بعدی آمریکا باید برای افزایش توافق‌نامه‌های تجاری واشنگتن با کشورهای منطقه آمریکای‌لاتین نیز تلاش کند. علاوه‌براین، آمریکا باید در زمینه سیاست بازار آزاد در آمریکای‌لاتین اقدامات بیشتری انجام دهد. درحال‌حاضر، آمریکا در اتحاد اقیانوس آرام نقشی نظارتی ایفا می‌کند. عضویت دائم آمریکا در این سازمان به‌نفع همه اعضای آن خواهد بود.
نظر شما
پربیننده ترین ها