بزرگتریندروغگوهای تاریخ/ دروغ میگویم؛پس هستم!
مشهور است که هنرمندان برای بیان حقیقت، دروغ میگویند، ولی سیاستمداران برای پنهانکردن حقیقت. گرچه ظاهرا، حقیقت نجاتدهنده است، اما گاهی در فریب پول، شهرت، انتقام یا قدرتی نهفته است که کمتر کسی میتواند از وسوسه آن، خود را نجات دهد. در طول تاریخ، دروغهای بسیاری در عالم علم، سیاست و حتی هنر گفته شده است که در نتیجه آن، زندگیهای بسیاری از بین رفته و حقهای بزرگی پایمال شده است.
به گزارش شرق، اگر بخواهیم فهرستی از بزرگترین دروغهای تاریخ فراهم کنیم، شاید بیش از صدها جلد کتاب و تحقیق نیاز داریم تا بتوانیم حقیقتِ دروغ را نمایان کنیم، اما در ادامه قصد داریم شما را با پنج مورد از بزرگترین دروغهای تاریخ آشنا کنیم؛ دروغهایی که از دهان هنرمندان، دانشمندان و مردم عادی شنیده شده و گاهی تا سالها بعد حقیقت آن، افشا نشده است.
هدیهای خطرناک از دشمن
اگر بخواهیم بزرگترین دروغ جنگی و عاشقانه دنیا را معرفی کنیم، حتما پای «اسب تروا» بهمیان میآید. ١٠سال از محاصره طولانی تروجان توسط یونانیها میگذشت و شکست ارتش یونان، بسیار قریبالوقوع بود تا اینکه آنها با یک تاکتیک دروغین، اعلام کردند شکست را پذیرفتهاند و اسب چوبی بزرگی را به نشانه دوستی به تروجان فرستادند. درحقیقت، این اسب از مردان جنگجو پر شده بود که به محض فرارسیدن شب، از دل مجسمه بیرون آمدند و همان شب، تروجان سقوط کرد. هر چند داستان اسب تروا از اُدیسه هومر آمده است و به افسانه میماند، اما برخی از تاریخدانان معتقد هستند تروا وجود داشته و اصطلاح اسب تروا در فرهنگ اروپایی به معنای ترسیدن از دشمن است؛ حتی وقتی که به شما هدیه میدهد.
باور کنید کپیکارم
یکی از بزرگترین فریبکاران قرن ٢٠، هنرمند کلاسیکی بود که توانست بسیاری از منتقدان هنر را فریب دهد. او با نبوغ منحصربهفردی نقاشیهای کتاب مقدس ورمیر را جعل کرد به شکلی که هیچکدام از کارشناسان هنری نتوانستند تشخیص دهند اثر او تقلبی است. داستان تقلب بزرگ هنری «وان مرگان» به دهههای ١٩٣٠ و ٤٠ برمیگردد. او یکی از این تابلوهای تقلبیاش را به یکی از اعضای برجسته حزب نازی در آلمان فروخت و بعد از جنگ، متفقین او را به جرم فروش گنجینه ملی به دشمن، خیانتکار دانستند و او را راهی زندان کردند. وان مرگان مجبور شد در دوران زندان یکبار دیگر این اثر را جعل کند تا به دادگاه ثابت شود اثری که او فروخته، گنجینه ملی نبوده است.
تجارت دروغ
برنی مداوف با صداقت تمام اعتراف کرد شرکت سرمایهگذاری او تنها یک دروغ بزرگ است. در سال ٢٠٠٨، او حدود ٥٠ میلیارد دلار سرمایه داشت که از اعتماد شرکتهای دیگر به شخص او به دست آمده بود. او از یک طرحی استفاده میکرد که بعدها به طرح پونزی مشهور شد. مداوف سراغ ثروتمندان و شرکتهای عظیم میرفت و به آنها وعده میداد که با پولشان سرمایهگذاری میکند، اما درحقیقت، این پول را نزد خود نگه میداشت و این پول را سرمایهای برای بهدستآوردن پولهای بیشتر میکرد. مداوف شاید این تکنیک را اختراع نکرده باشد، اما قطعا یکی از موفقترین کلاهبرداران با استفاده از روش سرمایه کاذب بوده است.
شاهزاده خانم قلابی
با پیروزی انقلابیون در روسیه، وجود خانواده سلطنتی برای بلشویکها غیرقابلتحمل شده بود و به همین دلیل، تزار نیکلای دوم، همسر، پسر و چهار دخترش در سال ١٩١٨ توسط انقلابیون قتلعام شدند. درحقیقت، با کشتهشدن خانواده سلطنتی رومانوف در سال ١٩١٨، دیگر انقلابیون نگران وارث برای تاجوتخت نبودند. اما بهزودی شایعات بسیاری مبنی بر زندهماندن بعضی از اعضای خانواده سلطنتی بالا گرفت و یکی از اصلیترین شایعات، مربوط به دختری به نام «آنا اندرسون» بود. اندرسون در سال ١٩٢٠ به خاطر خودکشی راهی بیمارستان شد و در آنجا ادعا کرد او شاهزاده آناستازیا، جوانترین دختر خانواده سلطنتی است. او در مقابل مدعیان بسیاری توانست مدتها افکار عمومی را با دانش شگفتآوری که از زندگی خانواده سلطنتی و دختر کوچک آنها داشت، فریب دهد. اندرسون توانست در مدت کوتاهی مشهور شود و به محافل سیاسیون و ثروتمندان راه پیدا کند. گرچه دادگاه عمومی ١٠ سال بعد رأی داد که او از اعضای خانواده سلطنتی نیست، اما اندرسون تا زمان مرگش، یعنی در سال ١٩٨٤، ادعا میکرد که شاهزاده است. در سال ٢٠٠٩ با مقایسه دی انای خانواده سلطنتی، مشخص شد تمام ادعاهای این زن کذب بوده است.
کشف دروغین حلقه گمشده داروین
پس از اینکه چارلز داروین نظریه تکامل خود را در سال ١٨٥٩ اعلام کرد، انقلاب عظیمی در علم شکل گرفت و دانشمندان بسیاری درصدد یافتن شواهد فسیلی اجداد انسان منقرضشده برآمدند. تا اینکه باستانشناسی به نام چارلز داوسون در سال ١٩١٠ اعلام کرد این حلقه گمشده را یافته است؛ کاری که او کرد یکی از بزرگترین دروغهای علمی جهان است. او مدعی شد جمجمه و فکی از انسان اولیه در ساسکس انگلستان یافته است که میتواند پاسخگوی این سؤال علمی جهانی باشد. داوسون کشف خود را به دیرینهشناس برجسته آرتور اسمیت وودوارد نشان داد و او هم صحت این ادعا را تأیید کرد. اگرچه این کشف، شهرت جهانی برای داوسون به بار آورد، اما دروغ پشت این داستان به مرور زمان فاش شد. در دهه ١٩٥٠ مشخص شد این جمجمه تنها ٦٠٠ سال قدمت دارد و مخلوطی از جمجمه انسان و یک اورانگوتان است که توسط فردی دستکاری شده است. حتی بخشی از جمجمه رنگ و پُر شده بود تا شبیه به حلقه گمشده بهنظر بیاید.
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار