قدرت نرم ایران و نشست «کمپ دیوید»
بهدنبال صدور «بیانیه سوئیس» پیرامون برنامه هستهای ایران، اوباما، رئیسجمهور آمریکا، رهبران شورای همکاری خلیجفارس را برای برپایی نشستی مشترک در ٢٣ و ٢٤ اردیبهشت جاری در کمپ دیوید دعوت کرد. این دعوت از ابتدا تاکنون با پاسخ سرد و غیرمعمول اعضای شورای همکاری مواجه شده که خود بیانگر آن است که ایشان امیدی به نتایج مطلوب این نشست ندارند. بااینحال اخبار منتشرشده دال بر آن است که «ظاهرا» دستور کار این نشست آماده شده است.
«جو بایدن»، معاون رئیسجمهور آمریکا، دستور کار این نشست را گسترش قابلیت دفاع هوایی و موشکی، حفاظت از زیرساختهای حیاتی و دفاع سایبری اعضای شورای همکاری خوانده است. وزیر خارجه آمریکا پس از ملاقات با وزرای خارجه شورای همکاری در پاریس، هدف این نشست را توافق روی تدابیر امنیتی جدیدی خوانده که هدف آن مراقبت بیشتر در برابر آنچه اقدامات ایران در این منطقه خوانده شده، اعلام کرده است. وی ابتکارهای امنیتی جدید را فراتر از اقدامهایی معرفی کرده که آمریکا و شورای همکاری، در گذشته بهصورت مشترک از آن برخوردار بودهاند. درک چولت، معاون اسبق وزارت دفاع آمریکا، اولویت این اجلاس را تسریع در تحول معماری امنیت منطقه -عناصری نظیر دفاع موشکی، امنیت دریایی و امنیت سایبری- معرفی کرده است. وزیر خارجه بحرین با اشاره به اینکه منطقه وارد فاز مهمی شده، دستور کار این نشست را بررسی توافقنامه هستهای با ایران قلمداد کرده است. «یوسف العطیه» سفیر امارات در آمریکا، مذاکرات ١٠ ساعته کمپ دیوید را بررسی تهدیدهای کوتاهمدت و میان مدت ایران علیه منطقه و امکان انعقاد توافقهای مشترک بهمنظور تقویت روابط امنیتی شورای همکاری خلیجفارس با آمریکا خوانده است. از نگاه او چنین توافقی باید مکتوب و نهادینه شده باشد. وی افزوده آنچه ما را نگران میکند رفتار ایران است نه اینکه پنج یا ١٠ هزار سانتریفیوژ داشته باشد. روزنامه الوطن عربستان دستور کار این نشست را موضوعات داغ شورای همکاری بهصورت خاص و کشورهای عربی بهصورت عام معرفی کرده که توافقنامه هستهای ایران و بحران یمن در صدر آنها هستند.
روزنامه الحیات محور این دستور کار را مهار ایران معرفی کرده و خبرگزاری رویترز آن را «جلب اعتماد امرای شورای همکاری خلیجفارس نسبت به توافق هستهای ایران در مقابل فروش اقلام نظامی از جمله «سیستم دفاع موشکی تاد» معرفی کرده است. از نظر روزنامه «اکونومیست»، اعضای شورای همکاری خلیجفارس با هدایت عربستان بهدنبال دریافت ضمانتهای ویژهای هستند که توافق هستهای آمریکا با ایران، آن کشور را از سیاست سنتیاش در مهار ایران دور نکند. خبرهای ذکر شده بیانگر آن است که علت اصلی برگزاری این نشست، ایران بوده و مابقی قضایا، اموری حاشیهای بهشمار میروند، بهنحوی که منهای پدیده ایران، امکان برگزاری چنین نشستی قابل تصور نبوده است.
شواهد زیادی میتوان برشمرد که امکان توافق طرفین در مورد «پدیده ایران» را دشوار میکند. عربستان و بسیاری از شریکانش حیات و تداوم سیاستهای گذشته خویش در منطقه را در گرو حفظ و گسترش پدیده ساختگی «ایران هراسی» تلقی میکنند. آنها نمیتوانند و نمیخواهند از سیاستهای ضدایرانی خود در ٣٥ سال گذشته فاصله بگیرند، زیرا علت شکلگیری شورای همکاری و حتی تداوم حیات آن، همان پدیده «ایرانهراسی» بوده است. در مقابل، آمریکا بهدلایل مختلف «بهصورتی کجدار و مریز و البته پایا» در حال فاصلهگرفتن از این سیاست است. نه اینکه نمیخواهد از این سیاست پیروی کند، بلکه نمیتواند به آن ادامه دهد زیرا به هزینههای سرسامآور مادی و معنوی حفظ و تداوم سیاست ایرانهراسی و بیثمری آن آگاه است. بنابراین در شرایط جاری اولویت و منافع طرفین در مورد ایران بهصورتی غیرعادی غیرهمسو شده است. مواضع چند سال اخیر طرفین در امور مختلف منطقه مملو از شواهد غیرهمسو است.
عربستان، بیمار خاورمیانه است. این کشور منابع مالی فراوانی دارد، اما انتخابهای بسیار محدودی دارد. از آن طرف محیط سیاسی منطقه نیز کمکی به درمان این بیمار نمیکند. گمان میرود هدف آمریکا از این نشست تلاش برای برقراری نوعی موازنه قوا بین ایران و شورای همکاری، حفظ بازارهای تسلیحاتی، جلوگیری از امکان غلتیدن آن در دامن رقبای فرصتطلبی مانند فرانسه و... باشد. با این حال اظهارات معاون رئیسجمهور آمریکا و بهویژه وزیر خارجه این کشور در مورد دستور کار اجلاس کمپ دیوید ناامیدکننده است. زیرا بر مؤلفههایی تأکید دارند که بیانگر ازسرگیری بازیهای سیاسی غیرمناسب گذشته است که درهمریختگی اوضاع جاری منطقه، بیماری عربستان، گسترش تروریسم و ظهور ایران بهعنوان قدرت برتر منطقه و... مولود همان بازیهاست. حاصل جنگهای آمریکا در کویت، افغانستان و عراق، برد کامل ایران بوده است، البته بدون آنکه برپاکنندگان این جنگها با چنین هدفی آنها را شروع کرده باشند. آنچه موجب برد و دستاورد ایران در این جنگها شده نه «قدرت سخت ایران» بلکه «قدرت نرم» این کشور بوده است. نتیجه تجاوز غیرمشروع و سبوعانه جاری عربستان علیه کشور بیدفاع و مردم مظلوم یمن نیز فرجامی مشابه جنگهای افغانستان، کویت و عراق خواهد داشت، اما چرا چنین است. مدتهاست منطقه خاورمیانه در حال یک زایش طبیعی است. این زایش ناشی از استقلالطلبی، آزادیخواهی و بهویژه ضدیت با استبداد است. آمریکا و شریکانش تلاش کردهاند و هنوز هم میتوانند این زایش را اندکی با تأخیر مواجه کنند، اما نمیتوانند مانع آن شوند. به هر میزانی که برای تأخیر این زایش گام برداشته شود، آسیبپذیری بیشتری برای مخالفان آن بهبار خواهد آمد و این خود فینفسه به افزایش میزان دستاورد ایران از آن زایش منجر خواهد شد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار