چریکهای عرب/ محمدعلی سپانلو
چریکهای عرب شعله بلند به شب میبرند
چریکهای عرب از شط سیاه، به مهتاب و ماه مینگرند
و زیر بدر تمام، در ماه عام
وقتی سحر کناره گرفته است
و رستخیز صلا میدهد ز پهنه بحرالمیت
به کهربای مسین گلوله میاندیشند
چریکهای عرب ثروت خموشی مردانه را
***
یگانه ثروتشان را - که یادگار صدور مجاهد است -
به خون و آتش و زندان به سنگ و خار و باران میدهند
و چون مهندسی «صحرا» مردانهاند
***
چریکهای عرب از مدار صبح میآیند
و ارمغان هوا میکنند
گرد نقرهیی استخوانهایی را
که در نبرد خلق پوسید
***
گلی سیاه به شنزار
به واژگونی معیارها
به سنت کهن مردمی، در انقیاد نامردمان میاندیشد
به شیوههای صحی آدمخواری
به حقجانبی دژخیم
به مرز «ندبه» که «دیوار» اشک تمساح است
***
برادران مجاهد
که با تمدن حجم دلار شناسنامه این روزگار -
بیگانهاند
چریکهای عرب آری
در رمال صحاری
در شط سیاه در مهالک راه
به خاک میافتند در کیش پاک
به پاسداری ادراک این حقیقت متروک
که: خاک از انسان
انسان از خاک
گزارش خطا
آخرین اخبار