انتخابات عمومی بریتانیا، درسها و دورنمای پیشِرو
انتخابات سراسری ٢٠١٥ بریتانیا، با یک شگفتی دور از انتظار و کسب اکثریت پارلمانی توسط حزب حاکم محافظهکار به پایان رسید. پیروزی دور از انتظار محافظهکاران به رهبری «دیوید کامرون» در شرایطی به دست آمد که عدم دسترسی به اکثریت آرای رایدهندگان توسط احزاب اصلی رقیب، از معدود مواردی بود که همه احزاب در تحققیافتن آن با یکدیگر همنظر بودند و اغلب گزینههای مورد بررسی، حول محور نحوه آرایش دولت ائتلافی، بحثوبررسی میکردند.
تاکتیک و استراتژی حزب محافظهکار و نحوه مدیریت دولت ائتلافی طی یک سال گذشته، در سه جهت مبارزه با برنامههای انتخاباتی احزاب کلاسیک رقیب کارگر و حزب لیبرالدموکرات از یکسو و احزاب نوظهور چپ و راست از قبیل نئوفاشیستهای «یوکیپ» و حزب سبز متشکل از چپگرایان سابق از سوی دیگر و همچنین احزاب پرقدرت محلی بهخصوص حزب ملی اسکاتلند، در شرایطی تحقق یافت که برای بسیاری از ناظران، نهتنها امیدی به کسب اکثریت مطلق برای محافظهکاران متصور نبود، بلکه حتی برخی در دولت احتمالی ائتلافی نیز جایی برای یاران کامرون نمیدیدند. «کارگر» به رهبری اد میلیبند امید زیادی به پیروزی در این انتخابات داشت، ولی بسیاری از تحلیلگران، نهتنها سیاستهای انتخاباتی حزب کارگر را ناکافی و ناکارآمد ارزیابی کردند، بلکه اد میلیبند را فاقد شایستگی و کاریزمای لازم برای پیروزی در این انتخابات میدانستند. تلاش نافرجام میلیبند برای کسب پیروزی در انتخابات نخستوزیری بریتانیا، دومین کوشش یک رهبر یهودی برای رسیدن به این مقام طی سالهای اخیر بوده است. پیش از این نیز شکست مایکل هاوارد، رهبر اسبق حزب محافظهکار، نشان داد سوای مسائل دیگر، اکثریت مردم بریتانیا همچنان اقبال چندانی برای یک نخستوزیر یهودی ندارند.
تنها نخستوزیر یهودیزاده تاریخ بریتانیا، بنجامین دیزراییلی بود که در دوران سلطنت ملکه ویکتوریا، قبل از رسیدن بهعنوان صدراعظمی، از آیین یهود به مسیحیت تغییر دین داده بود. بیگمان، بزرگترین بازنده این انتخابات، حزب لیبرالدموکرات و رهبر مستعفی آن نیک کلگ بودند که نشان دادند فروختن آرمانها، آموزهها و سیاستهای اعلامشده حزبی، برای مشارکت در قدرت سیاسی به هر قیمتی، چگونه میتواند اساس یک حزب سوم در حال رشد و کسب محبوبیت گسترده را زیرورو و اعتماد گسترده هواداران را از خود سلب کند. مورد حزب ملی اسکاتلند نیز قابلتوجه است. از یکسو گسستن این حزب از ائتلاف تاریخی با حزب کارگر و از سوی دیگر شکست حقارتبار در همهپرسی برای ماندن یا گسستن از بریتانیا، میتوانست عاملی برای فروپاشی یا دستکم دستکشیدن مردم اسکاتلند از حمایت از آن حزب باشد. بااینهمه، شیوه مدیریت بحران حزب، تغییر رهبری و گذار عاقلانه از شکست همهپرسی، این حزب را به حزب بلامنازع کل اسکاتلند و بزرگترین پیروز منطقهای در تاریخ انتخاباتهای دهههای اخیر در بریتانیا تبدیل کرد.
پیروزی قاطع حزب محافظهکار از منظر بینالمللی و بهخصوص برای ایران، میتواند خبر بدی نباشد. دولت کامرون طی سالهای اخیر در موضوعات مختلف با ایران چالشهای فراوانی داشته و بهخصوص در برخی از زمینههای تحریمها، از قبیل تحریم بانک مرکزی و تحریم فروش سوخت به هواپیماهای مسافربری ایرانی، نخست خودسرانه عمل کرده و سپس پیشگام دیگران بوده است. بااینهمه، مواضع دو سال اخیر دولت کامرون، در ادوار اخیر مذاکرات هستهای، درمجموع، با تغییرات مثبت و جدی مواجه بوده و ادامه کار این دولت، میتواند نویدبخش تداوم مثبت این روند بهعلاوه تحقق روابط کنسولی و دیپلماتیک بین تهران و لندن باشد. این در حالی است که در جریان تبلیغات انتخاباتی، مشاهده میشد احزاب کارگر، لیبرالدموکرات، یوکیپ و سبز با اعلام مواضع تند علیه ایران، تلاش داشتند با استفاده از شیوهای قدیمی با کارت اقلیتها و اپوزیسیون، برای کسب آرای فعالان تندرو سیاسی اقدام کنند. در مسئله خاورمیانه باید صبر کرد و دید دولت جدید کامرون تا چه حد میتواند با استفاده از درس، تجربه و سیلی روزگار از سیاستها و مواضع خود، بهخصوص در اتحاد با آمریکا و اروپا یا تعامل با اعراب و اسرائیل عمل کند. چه حزب پیروز محافظهکار و چه احزاب سیاسی بازنده در انتخابات می ٢٠١٥، از هماکنون در حال بررسی و برنامهریزی برای بهبود وضع خود در انتخابات می ٢٠٢٠ هستند. در این فاصله، طبعا تحولات مختلف ملی، منطقهای و جهانی رخ خواهد داد، ولی دیوید کامرون توانست در این انتخابات کاری را صورت دهد که حتی برای خود و همراهانش هم حکم رؤیا را داشت.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار