پاسخ مجلس به کنگره براي کمک به تيم هستهاي
محمدسعيد احديان در یادداشت روز خراسان نوشت:
سرانجام طرح نظارت کنگره بر توافق هسته اي با ايران، در سناي آمريکا تصويب شد و پس از تصويب آن در مجلس نمايندگان، با ورود کنگره به مذاکرات ما ديگر عملا نه فقط با دولت آمريکا که با حاکميت آمريکا روبه رو هستيم؛ اينکه اين مسئله چه تاثيري در روند مذاکرات مي گذارد مجالي ديگر مي طلبد، اما آنچه بايد به فوريت مورد توجه قرار گيرد ضرورت مقابله به مثل مجلس و تصويب قانوني مبني بر ضرورت ارائه و تصويب توافق احتمالي در مجلس است.
اين اقدام چند فايده مهم به دنبال دارد:
1. نبايد فراموش کرد توافق نامه احتمالي از مهم ترين سندهاي نه فقط تاريخ انقلاب، بلکه تاريخ ايران است و از آن مهم تر آثار بسيار زيادي در حال و آينده کشور مي گذارد به گونه اي که استفاده از يک کلمه به جاي کلمه اي ديگر ممکن است تاثيراتي ماندگار در منافع ملي دراز مدت ما بگذارد بر اين اساس ايجاب مي کند که در نهايي کردن اين توافق نامه با طمأنينه و دقت بيشتري عمل شود.
حال که کنگره آمريکا با ورود به مسئله عملا بار سياسي اين تاخير را به دوش خود انداخته، بهترين فرصت براي ما ايجاد شده است که با تصويب طرحي مشابه بدون اينکه متهم به مانع تراشي در مذاکرات شويم، با دقت بيشتري فرآيند نهايي شدن اين توافق تاريخي احتمالي را طي کنيم.
2. چه دولت اوباما راضي به تصويب اين طرح بوده، چه ناچار به امضاي آن شده است، نتيجه يکي است و آن اينکه اين طرح عملا چماق بسيار خوبي براي مذاکره کنندگان آمريکايي در نوشتن سند نهايي است چرا ما اين چماق را به دست تيم هسته اي خود ندهيم.
3. از همه اين دلايل مهم تر ضرورت مقابله به مثل دربرابر اقدامات آمريکايي هاست يعني اگر مي خواهيم در مذاکرات به اهداف خود برسيم نبايد ذره اي ترديد کنيم که دربرابر هر تندي يا موضع سخت آن ها، بايد اقدامي متقابل انجام دهيم. اگر آن ها تهديد نظامي مي کنند ما هم بايد تهديد نظامي کنيم اگر تحقير آميز سخن مي گويند ما هم بايد ضعف شان را به رخ بکشيم و... چرا که بر اساس يکي از منطق هاي حاکم بر چانه زني، در امتياز دادن ها و امتياز گرفتن ها، پافشاري طرف هاي مذاکره بر سر مواضع شان کاملا بر مي گردد به تصويري که از طرف مقابل دارند چه اين تصوير مطابق با حقيقت باشد چه نباشد.
يعني اگر آنها به اين برداشت برسند که ما نياز بيشتري به توافق داريم، امتيازهاي بيشتري طلب مي کنند و اگر مطمئن شوند که ما در قبال هزينه هاي زياد نيز حاضر به پذيرش زياده خواهي ها نيستيم، احتمال اين که به توافق برد - برد رضايت دهند بيشتر مي شود.
به همين دليل هم هست که رهبري انقلاب نقطه ضعف مهم دولت و تيم هسته اي در اين زمينه را شخصا جبران مي کنند (که کاش نياز به هزينه کردن از ايشان نبود) و با مواضع شفاف و صريح و تند در برابر هر موضع گيري تهديدآميز يا تحقير کننده مقامات آمريکايي، اجازه نمي دهند طرف مقابل تصوير همراه با ضعفي از ما در ذهنش ايجاد شود و به فکر زياده خواهي بيشتر بيفتد.
بر اين اساس حال نوبت مجلس است که وارد عرصه شود وبا راي بالا و تصويب قاطع طرح دوفوريتي «تصويب و نظارت بر اجراي توافق هسته اي» به کمک تيم هسته اي بيايد.
سرانجام طرح نظارت کنگره بر توافق هسته اي با ايران، در سناي آمريکا تصويب شد و پس از تصويب آن در مجلس نمايندگان، با ورود کنگره به مذاکرات ما ديگر عملا نه فقط با دولت آمريکا که با حاکميت آمريکا روبه رو هستيم؛ اينکه اين مسئله چه تاثيري در روند مذاکرات مي گذارد مجالي ديگر مي طلبد، اما آنچه بايد به فوريت مورد توجه قرار گيرد ضرورت مقابله به مثل مجلس و تصويب قانوني مبني بر ضرورت ارائه و تصويب توافق احتمالي در مجلس است.
اين اقدام چند فايده مهم به دنبال دارد:
1. نبايد فراموش کرد توافق نامه احتمالي از مهم ترين سندهاي نه فقط تاريخ انقلاب، بلکه تاريخ ايران است و از آن مهم تر آثار بسيار زيادي در حال و آينده کشور مي گذارد به گونه اي که استفاده از يک کلمه به جاي کلمه اي ديگر ممکن است تاثيراتي ماندگار در منافع ملي دراز مدت ما بگذارد بر اين اساس ايجاب مي کند که در نهايي کردن اين توافق نامه با طمأنينه و دقت بيشتري عمل شود.
حال که کنگره آمريکا با ورود به مسئله عملا بار سياسي اين تاخير را به دوش خود انداخته، بهترين فرصت براي ما ايجاد شده است که با تصويب طرحي مشابه بدون اينکه متهم به مانع تراشي در مذاکرات شويم، با دقت بيشتري فرآيند نهايي شدن اين توافق تاريخي احتمالي را طي کنيم.
2. چه دولت اوباما راضي به تصويب اين طرح بوده، چه ناچار به امضاي آن شده است، نتيجه يکي است و آن اينکه اين طرح عملا چماق بسيار خوبي براي مذاکره کنندگان آمريکايي در نوشتن سند نهايي است چرا ما اين چماق را به دست تيم هسته اي خود ندهيم.
3. از همه اين دلايل مهم تر ضرورت مقابله به مثل دربرابر اقدامات آمريکايي هاست يعني اگر مي خواهيم در مذاکرات به اهداف خود برسيم نبايد ذره اي ترديد کنيم که دربرابر هر تندي يا موضع سخت آن ها، بايد اقدامي متقابل انجام دهيم. اگر آن ها تهديد نظامي مي کنند ما هم بايد تهديد نظامي کنيم اگر تحقير آميز سخن مي گويند ما هم بايد ضعف شان را به رخ بکشيم و... چرا که بر اساس يکي از منطق هاي حاکم بر چانه زني، در امتياز دادن ها و امتياز گرفتن ها، پافشاري طرف هاي مذاکره بر سر مواضع شان کاملا بر مي گردد به تصويري که از طرف مقابل دارند چه اين تصوير مطابق با حقيقت باشد چه نباشد.
يعني اگر آنها به اين برداشت برسند که ما نياز بيشتري به توافق داريم، امتيازهاي بيشتري طلب مي کنند و اگر مطمئن شوند که ما در قبال هزينه هاي زياد نيز حاضر به پذيرش زياده خواهي ها نيستيم، احتمال اين که به توافق برد - برد رضايت دهند بيشتر مي شود.
به همين دليل هم هست که رهبري انقلاب نقطه ضعف مهم دولت و تيم هسته اي در اين زمينه را شخصا جبران مي کنند (که کاش نياز به هزينه کردن از ايشان نبود) و با مواضع شفاف و صريح و تند در برابر هر موضع گيري تهديدآميز يا تحقير کننده مقامات آمريکايي، اجازه نمي دهند طرف مقابل تصوير همراه با ضعفي از ما در ذهنش ايجاد شود و به فکر زياده خواهي بيشتر بيفتد.
بر اين اساس حال نوبت مجلس است که وارد عرصه شود وبا راي بالا و تصويب قاطع طرح دوفوريتي «تصويب و نظارت بر اجراي توافق هسته اي» به کمک تيم هسته اي بيايد.
گزارش خطا
آخرین اخبار