تاثیر تحولات خاورمیانه بر بهای نفت/ عربستان به کدام طرف تاب میخورد؟
به نظر می رسد هر هفته اتفاقات و تغییرات جدیدی در ژئوپولتیک خاورمیانه رخ می دهد که پس لرزه های آن را می توان در بازار انرژی و به ویژه بر بهای نفت مشاهده کرد. اندکی پیش تهدید بستن تنگه باب المندب میان یمن و جیبوتی و احتمال اختلال در انتقال محموله های نفتی مطرح بود و این هفته، تغییرات در ساختار جانشینی در خاندان سعودی.
بهای نفت ماهیت نوسان دارد و تا پیش از بازگشت به وضعیت متداول، تحت تاثیر اتفاقات و رویدادها قرار می گیرد. احمد زکی یمانی وزیر نفت پیشین عربستان سعودی در این باره گفته بود: «پویایی سیاسی ممکن است تاثیراتی کوتاه مدت بر بازار نفت بگذارد، اما در بلند مدت بهای نفت بازتابی از میزان عرضه و تقاضا خواهد بود.» برای نمونه، مدت زمانی پیش و پس از فوت ملک عبدالله، بهای نفت برای چند روزی افزایش و سپس مجددا کاهش یافت.
تغییرات اخیر در عربستان سعودی سنت های پیشین را در هم شکست و احتمالا نقطه عطفی در تمایلات در صنعت نفت خواهد بود. عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت خام، در 30 سال گذشته ریاست سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) را عهده دار بوده و عموما طبق دستورات آمریکا و دیگر اقتصادهای غربی عمل کرده است و بر همین اساس، با تنظیم کردن میزان تولیدات، بهای نفت را بالا نگه می داشت؛ سناریویی که بیش از همه به توسعه میدان های نفتی پر هزینه در شمال آمریکا منفعت می رساند. اما امسال تغییر شدیدی در سیاست های عربستان سعودی ایجاد شد و این کشور از اجرای نقش بازیگر کلیدی خودداری کرد. این تغییر سیاست گذاری در واکنش مستقیم به چالش ایجاد شده از سوی آمریکا صورت گرفت، چرا که با توجه به افزایش بیش از 16 درصدی تولیدات آمریکا در سال 2014 (بیش از 10 میلیون بشکه در روز) موقعیت عربستان سعودی به عنوان تولیدکننده شماره یک نفت در جهان، به خطر افتاده بود.
با توجه به این حقیقت که آمریکا و روسیه تولیدات نفتی خود را در سال های اخیر به شدت افزایش دادند، در حالی که تولیدات اوپک به طور نسبی ثابت و حدود 30 میلیون بشکه در روز بود، می توان گفت دو اقتصاد بزرگ جهانی و تولیدکنندگان نفت شیل مقصران اصلی سقوط اخیر بهای نفت بوده اند.
خاندان سلطنتی سعودی با ثروت هنگفت نفتی، با منتقل شدن قدرت از یک نسل به نسلی دیگر، برای اولین مرتبه تغییری شدید را تجربه کردند. ملک سلمان بن عبدالعزیز وارثی جدید برای تاج و تخت برگزید، برخی از وزرا را برای اولین مرتبه در تاریخ عربستان سعودی برکنار کرد و عادل الجبیر را که از خاندان سلطنتی نبود به عنوان وزیر امور خارجه برگزید. یکی از این تغییرات که احتمالا بر صنعت نفت تاثیر خواهد گذاشت، انتخاب خالد الفالح تاجر سعودی مشهور برای ریاست شرکت ملی نفت عربستان سعودی (سعودی آرامکو) به جای علی النعیمی وزیر نفت این کشور بود.
در عین حال، جنگ در یمن احتمالا کسری مالی را در سال 2015 به بیش از 38 میلیارد دلار افزایش خواهد داد و به گفته تحلیلگران، عربستان برای ایجاد توازن مالی در کشور به فروش نفت به بهای 80 دلار برای هر بشکه، نیاز دارد. اگرچه رساندن بهای نفت به 80 دلار برای هر بشکه در بازار کنونی و در مدت زمان کوتاه غیرممکن به نظر می رسد، اما چشم جهانیان به سعودی هاست که باز هم نقش ایجاد کننده توازن را در بازار نفت اجرا کنند و بهای نفت را بالا ببرند. با این حال، موقعیت مالی عربستان سعودی در مقایسه با دیگر کشورهای اوپک، بهتر است؛ اما ریاض مجبور شده برای کاهش تاثیرات سقوط بهای نفت در دوران جنگ، به ذخایر مالی خود رجوع کند و بدین ترتیب، دارایی های سعودی از 737 میلیارد دلار در نیمه سال 2014، در سه ماهه اول سال 2015 به 707 میلیارد دلار کاهش یافت.
بیشتر تحلیلگران نفت و گاز و کارشناسان سیاسی همچنان به پیش بینی های خود ادامه می دهند بدون اینکه به این مسئله توجه کنند که بزرگترین تولیدکننده نفت خام در جهان دیگر قصد ایفای نقش ایجاد کننده توازن در بازار را ندارد. در حالی که جلسه بعدی اوپک در ماه ژوئن تشکیل می شود، شماری از اعضای اوپک کاهش تولیدات را برای بالا بردن بهای نفت و افزایش درآمدها خواستار شده اند. تولیدکننده باتجربه نفت به خوبی می داند که تولیدات جهانی نفت با سرعتی بیشتر از میزان تقاضا پیش می رود و اینکه سرمایه گذاری آمریکا در افزایش تولیدات نفتی احتمالا تا سال های 2015 و 2016 همچنان به افزایش میزان تولیدات در بازار منجر خواهد شد.
کاهش غیرمنتظره رشد اقتصادی آمریکا و اروپا در سه ماهه اخیر، احتمالا افزایش میزان تقاضا در بازار جهانی نفت را کاهش می دهد. از این رو، کاهش سطح تولیدات برای رسیدن به نفت 80 دلاری اکنون ورای توانایی بزرگترین تولیدکننده نفت خام در جهان است و کاهش تولیدات برای بالا بردن قیمت نفت، به شدت به درآمدهای نفتی عربستان سعودی و اقتصاد این کشور آسیب می رساند. اگر شرکت های نفتی بین المللی که توسط آمریکا کنترل می شوند خواستار افزایش بهای نفت هستند، می بایست ابتدا خود میزان تولیدات را کاهش دهند.
شاید لازم باشد کشورهای عضو اوپک نیز سیاست های خود را در تکیه بر بهای بالای نفت خام تغییر دهند و در راستای توسعه صنعت نفت و بالا بردن میزان تولیدات بکوشند و بدین ترتیب برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار نفت مبارزه کنند. برای نمونه، امارات متحده عربی این مسیر را با سرمایه گذاری های عمده در انرژی هسته ای و انرژی های تجدیدشدنی و افزایش قابلیت تولید نفت و گاز، طی می کند. آیا پادشاهی عربستان سعودی آن اندازه عملگرا خواهد بود که بتواند با بهای پایین نفت در بازارهای جهانی دوام آورد و از ایفای نقش ایجادکننده توازن از طریق کاهش تولیدات، خودداری کند؟ فقط زمان می تواند پاسخ این سوال را مشخص سازد؛ اما انتصاب تجار و سیاستمداران باتجربه در پست های کلیدی احتمالا به این معنا خواهد بود که عربستان سعودی از این به بعد به منافع خود بیش از منافع آمریکا و اقتصادهای غربی اهمیت می دهد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
گزارش خطا
آخرین اخبار