کد خبر: ۵۹۲۰۰
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۰:۴۳
صدای ایران؛ علیرضا ارجمندکیا- چندسالی است که واژه حقوق شهروندی بیشتر بر سر زبانها افتاده و این واژه زیبا و فریبنده را در مصاحبه های مطبوعاتی و سمینارها و تبلیغات انتخاباتی زیاد می شنویم.

تا بحال از خود پرسیده ایم که شهروند کیست و حقوق شهروندی چیست؟

بنده بدور از تعاریف حقوقی وآکادمیک می خواهم یک تعریف خودمانی وقابل فهمتر ارایه بدهم: بنده و شما که این مطلب را به زبان شیرین فارسی مطالعه می فرمایید و در سرزمینی زیبا وچهار فصل بنام ایران عزیز وتحت حاکمیت نظامی مقدس بنام جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنیم؛ بعنوان شهروند ایرانی شناخته می شویم.

جدای از نژاد، رنگ، زبان و افکار و عقاید بعنوان یک ایرانی و شهروند ایرانی دارای حق وحقوقی در این سرزمین هستیم. و در مقابل نیز تکالیفی در مقابل حاکمیت و نظام داریم که بایستی بدانها عمل نماییم.

این را در اصطلاح حقوقدانها، حقوق شهروندی می گویند که در واقع به مثابه یک جاده دو طرفه می باشد که یک طرف مردم وطرف دیگر حاکمیت_اگر در این جاده دو طرفه هر یک از طرفین به وظیفه خود واقف و بدان عمل نماید, همه چیزبه خوبی می انجامد و مدینه فاضله حاصل می شود.

ولی اگر طرفین به وظایف خود عمل ننمایند,نظام اجتماعی نامتعادل وتصادم ونارضایتی ایجاد می گردد.

مردم فهیم ایران برای احیای حق انقلاب کردند ودرنتیجه آن, انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در بهمن 57 به پیروزی رسید. یکی از ثمرات انقلاب, قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب سال58 که در اصول متعددی به بیان حقوق شهروندان وحتی اقلیتها می پردازد.که در این مبحث بدان اشاره ای کوتاه وگذرا می نمایم.

hصل19 قانون اساسی (تساوی حقوق) اشعار می دارد:{مردم ایران از هر قوم وقبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند ورنگ,نژاد,زبان ومانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.}

اصل20: برابری حقوق زن ومرد،

اصل21: حمایت از حقوق زنان،

اصل 22:مصونیت حیثیت، جان، مال، مسکن و شغل افراد از تعرض

اصل23: ممنوعیت تفتیش عقاید

اصل24: آزادی مطبوعات

اصل26: آزادی احزاب وجمعیتها

اصل27: آزادی تشکیل اجتماعات وراهپیماییها 

و اصول متعدد دیگرکه عزیزان می توانند به قانون اساسی مراجعه نمایند.

با این وصف مقوله حقوق شهروندی مبحث جدیدی نیست ولی در پیچ وخم زندگی به فراموشی سپرده شده، وهراز چندگاهی دستاویزتبلیغاتی قرار می گیرد. ومجددا ازیادها می رود.

یکی از وظایف رییس جمهور بعنوان رییس قوه مجریه، اجرای اصول قانون اساسی می باشد. که اگر به این وظیفه عمل می شد نیازی به تدوین منشورتقنیین قوانین جدید نبود.

درایران اکثر مردم تکالیف خود را انجام می دهند. ویا ملزم یه انجام می شوند.برای مثال اگر مالیات را دیر بپردازند باید جریمه بدهند. اگرهزینه آب، برق، تلفن، گاز و.......... پرداخت نشود با جریمه و یا احتمالا قطع انشعاب یا اشتراک مواجه می شوند.

خوب حق هم همین است حقوق دولت است وبایستی استیفا شود.اما آنسوی ماجرا آیا توازن برقرار است؟ آیا اگر پرواز هواپیمایی تاخیر داشته باشد به مسافران حق تاخیر پرداخت می شود؟ آیا اصلا کسی پاسخگو هست؟

آیا اگر کسی من غیر حق بازداشت شود وبعد بی گناهیش ثابت شود,حقی به او پرداخته می شود یا ازاودلجویی ومعذرت خواهی می شود؟ آیا تا بحال بعنوان ارباب رجوع سروکارتان به اداره ای خورده است؟ فقط اسمتان ارباب رجوع است مثل نوکر باید خم وراست شوی تا کارت انجام شود.

آیا تا بحال به این فکر کرده اید که چرا حقوق معلمین کارمندان وکارگران برابرتورم اعلامی خود دولت اضافه نمی شود؟ آیا تا بحال شنیده یا دیده اید که مسوولی از مردم به خاطر قصور خود یا زیر مجموعه عذر خواهی  کند یا خدای ناکرده استعفا دهد؟

چرا دولت دستش در گرفتن حق خود دراز است و در دادن حق مردم کوتاه خاموش و گریز پا؟

حقوق شهروندی با رعایت قانون اساسی و قوانین موضوعه دیگر از جانب دولت و مردم محقق می شود، نه با شعار.به عمل کار برآید به سخندانی نیست.

پربیننده ترین ها