کد خبر: ۵۷۸۱۹
۰۸ / ۰۲ / ۱۳۹۴
نیوزویک: منتظر جنگ بر سر آب باشید
جهان در حال جنگ بر سر آب است. گلدمن سَکس، آب را "نفتِ قرن آینده" نامیده است. مناقشه بر سر آب معمولاً به صورت کوچک و محلی آغاز می‌شود، مثلِ اعتراضاتی که امسال در سائوپائولو به کمبود آب صورت گرفت. اما با کمتر شدن مایۀ حیات، اعتراضات مدنی کوچک می‌تواند به سرعت گسترش یابد. 
 
خیلی‌ها دلیل شورشی که علیه بشار اسد در سوریه شکل گرفت را به درستی نمی‌دانند. اعتراضات زمانی آغاز شد که تعدادی جوان در شهر درعا در جنوب سوریه در حال شعارنویسی با اسپری علیه نحوۀ تقسیم آب توسط فرماندار، دستگیر شدند. دستگیری و شکنجۀ این جوانان، طاقت قبایلی که این جوانان متعلق با آنها بودن را طاق کرد. این داستان مشابهت زیادی با انقلاب یمن دارد که شهر تاییز که با شدیدترین کمبود آب در این کشور روبه‌روست، آغاز شد. 
 
وقتی که الان به سوریه فکر می‌کنم، ذهنمان دورتر از خطر اسلامگرایان افراطی را نمی‌بیند. اما داعش، اساساً معلولی از ناکارآمدی اجتماعی است. زمانی که نظم و آرامش برگردد، بهتر است قبل از هر چیز تمرکزمان را صرف علل کنیم. آن موقع احتمالاً به این نتیجه خواهیم رسید که باید تلاشمان را به جای آنکه صرف "قدرت سخت"، همچون موشکها و بمبها کنیم، باید معطوف به "قدرت نرم"، همچون آب و برق، نماییم. 
 
جنگ بین‌النهرین  
در حالی که رهبران داعش سرگرم شکل دادن به کشور جدید خود هستند، این موضوع را درک کرده‌اند که قدرت سیاسی در بین‌النهرین همواره در گرو تامین آب ساکنان این ناحیه بوده است. رونق و آبادانی نمرود باستان، همان تمدن قرن هفتم پیش از میلاد که داعش ویرانه‌هایش را با بولدوزر صاف کرد، به مدد سد زدن بر رود دجله محقق شد. شهر اور در دوران سومری‌ها که در 3800 سال پیش از میلاد بنا گذاشته شده بود، در سال پانصد قبل از میلاد به خاطر خشک شدن و شور شدن فرات بود که متروک شد. 
 
شهر رقه که پایگاه اصلی داعش محسوب می‌شود تنها چهل کیلومتر با اصلیترین ذخیرۀ آبی شکل گرفته به مدد رود فرات، یعنی دریاچۀ اسد، فاصله دارد. اقتصاد رقه از دیرباز متکی بر کشت پنبه به مدد ذخایر آبی این دریاچه بوده است. این دریاچه به لطف ساخت سد "طبقا" به کمک روسها در سال 1973 شکل گرفته است و طراحی آن به شکلی است که آب 2500 مایل مربع زمین زراعی را تامین کند. 
 
آگوست سال گذشته، داعش برای در اختیار گرفتن بزرگترین سد عراق که بر راه دجله واقع شده و در موصل است، به شدت جنگید. جنگجویان این گروه، همچنین کنترل دو سد بر روی فرات را یکی در فلوجه و دیگری در حدیثه را در اختیار گرفته بودند. در همۀ این موارد، حملات هوایی آمریکا لازم بود تا نیروهای داعش محبور به عقب نشینی شوند، و با ارزش بالایی که این گروه تروریستی برای سدهای بین النحرین قائل است، احتمال هدف قرار گرفتن این سدها و سدهای دیگر در آینده همچنان بالاست. 
 
حتی با اینکه رهبران داعش در رقه موفق شده‌اند یکی از زیرساختهای آبی کلیدی در ناحیه را در اختیار بگیرند، اما کنترل سرچشمه‌های دجله و فرات دستشان نیست. سرچشمۀ این رودها در ترکیه قرار دارد. ترکهایی که چهل سال است با همسایه‌هایی که در پایین دست رودخانه‌ها قرار دارند، مناقشه دارند، کلید آیندۀ داعش را در دست دارند و داعشی‌ها هم این را می‌دانند. 

در این نقاط دنیا، منتظر جنگ بر سر آب باشید
مسیر دجله و فرات
 
ترکیه و داعش  
تابستان گذشته، داعش دولت ترکیه را متهم کرد که مخصوصاً با استفاده از چند سد که در خاک خود بر رود فرات شاخته است، آب این رودخانه را به نفع خود مصادره کرده است و باعث شده که سطح آب در دریاچۀ اسد شش متر پایین بیاید. داعش عصبانی شده بود. 
 
از ابوموسی، سخنگوی این گروه نقل شده که گفته بوده است: "من از خدا می‌خواهم که دولت ترکیه در تصمیم‌هایش تجدیدنظر کند، چرا که اگر الان در آن تجدیدنظر نکنند، ما وقتی که استانبول را آزاد کنیم در آن تجدیدنظر خواهیم کرد." 
 
سدهای ترکیه، به آنکارا قدرت زیادی برای کنترل رهبران داعش بخشیده است، که در حال حاضر همچون عروسکهای خیمه شب بازی این کشور عمل می‌کنند. البته باید گفت که آنکارا احتمالاً به تنهایی مقصر پایین آمدن سطح آب دریاچۀ اسد نیست. کشاورزان محلی که به خاطر فروپاشی دولت در سوریه جسورتر شده‌اند، سال گذشته زمین‌های کشاورزی و مزارع پنبۀ خود را غرق در آب کردند. طبیعت هم در این میان نقش داشت. در فصل بارش‌های سال 2014، میزان بارندگی در بالادست رودخانۀ فرات در ترکیه به نصف رسیده بود. 
 
با این وجود، سایۀ ترکیه بر سر همسایه‌های پایین دستی‌اش حسابی سنگینی می‌کند، و امسال با تکمیل سد برقآبی ایلیسو که بر رودخانۀ دجله ساخته شده، این فشار سنگینتر هم خواهد شد. سد ایلیسو ذخیره‌ای 10 میلیون متر مکعبی را پشت خود جمع خواهد کرد و تنها 30 مایل با مرز شمالی سوریه فاصله دارد. آتاتورک در دهۀ سی میلادی، طرحی به نام "پروژۀ آناتولی جنوب شرقی" را برنامه ریزی کرد که طبق آن قرار است 22 سد در خاک ترکیه ساخته شود. 
 
پدر ترکیۀ مدرن، فکرش را هم نمی‌کرد که روزی "طلای آبی" کشورش، کاملاً جای نفت را به عنوان مهمترین منبع منطقه بگیرد. صنعت نفت عراق، برای آنکه چرخش بچرخد، هر ساله نیاز به 1.8 میلیون متر مکعب آب دارد. آنکارا سالهاست که سیاست خارجی زیرکانه و رو به جلویی را در پیش گرفته و نفوذش را همه جا از سومالی تا افغانستان گسترده است. آنچه اکنون در آناتولی روی می‌دهد، این نکته را یادآوری می‌کند که "نئوعثمانی" تنها یک ژست سیاسی نیست، بلکه آیندۀ این منطقه از خاورمیانه است. 
 
آبشناسان سوئدی، اخیراً گفته‌اند که تا سال 2040، حجم آبی که از دجله و فرات برداشت می‌شود، آنقدر بالا خواهد بود که این رودها دیگر به دریا نخواهند رسید. 
 
زمانی که پروژۀ آناتولی جنوب‌ِ شرقی تکمیل شود، نیمی از آبی که در این رودخانه‌ها جاری می‌شود از ترکیه خارج نخواهد شد. بر این اساس، رویاپردازان داعشی آیندۀ تاریکی خواهند داشت. هر دستاوردی هم که داشته باشند، حتی اگر موفق به تشکیل کشور ادعاییشان هم بشوند، باز هم گردنشان زیر تیغ است. 
 
مشکل یانگ تسه  
دیوان داوری بین‌المللی در لاهه که مسئولیت حل و فصل مناقشات آبی بین‌المللی را بر عهده دارد می‌گوید که در حال حاضر 263 حوزۀ رودخانه‌ای در سطح جهان مورد مناقشه هستند. در حال حاضر بیش از چهل هزار سد بزرگ در سراسر جهان وجود دارد. 
 
این نمادهای توسعۀ غربی پس از جنگ، در حال حاضر آب میلیونها مایل مربع از زمین‌های زراعی را تامین می‌کنند، و همچنین حدود یک پنجم برق دنیا را به روش برقآبی تولید می‌کنند. 
 
از زمانی که دورۀ طلایی سدسازی در دهۀ 50 میلادی آغاز شد، مساحتی به اندازۀ ایالت کالیفرنیا، حدود 0.3 درصد سطح زمین، زیر آب ذخایر پشت سدها رفته است. در دهۀ نود میلادی که نگرانی‌های زیست محیطی در مورد تاثیرات سدها افزایش یافت و همچنین بازده اقتصادی سدهای بسیار بزرگ زیر سوال رفت، قید برخی از پروژه‌های بزرگ سدسازی را زده‌ شد. اما جهش تقاضا دوباره توانسته این صنعت را احیا کند. مگاسدها (ابرسدها) در حال حاضر از جمله بزرگترین و گرانترین پروژه‌های مهندسی‌ای هستند که روی سطح این کرۀ خاکی اجرا می‌شود. 
 
پرهزینه‌ترین پروژه تا به حال، پروژۀ "انحرف آب جنوب به شمال" بوده است: پروژه‌ای برای منحرف کردن مسیر آبهای رود یانگ تسه با استفاده از چندین سد وتونل و سه کانال عظیم به سمت شمال خشک کشور. این پروژه همچنان تکمیل نشده است، اما تا همین سال پیش بیش 73 میلیارد دلار خرج برداشته است. صدها هزار روستایی به خاطر این پروژه مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند. اثر این پروژه بر محیط زیست و اقتصاد جنوب در درازمدت مشخص نیست. 

در این نقاط دنیا، منتظر جنگ بر سر آب باشید
سد سه دره در مسیر رود یانگ تسه
 
در همین حال، لائوس، با تقلید از چین در حال ساخت دو سد بزرگ بر سر راه رودخانۀ مکونگ است که نه تنها اقتصادهای محلی اطراف این سدها را، که زندگی دو همسایۀ جنوبی این کشور یعنی کامبوج و ویتنام را نیز نابود خواهد کرد. ماهی‌هایی که از رودخانۀ مکونگ صید می‌شوند، در حال حاضر غذای اصلی حدود پنجاه میلیون انسان را تشکیل می‌دهند. این رودخانه از نظر تعداد سدهایی که در مسیرش زده شده، در جهان اول است. 
 
آنسوتر، تاجیکستان در حال ساخت سدی در مسیر رود آمودریا است که هنگامی که تکمیل شود، 355 متر ارتفاع خواهد داشت و به مرتفعترین سد جهان بدل خواهد شد. تاثیر احتمالی این سد بر رود آمودریا، ازبکستان را در پایین دست رودخانه نگران کرده است. این کشور فعلاً با تحریم تاجیکستان و اعمال محدودیت به سفر اتباع تاجیک به کشور به این موضوع واکنش نشان داده است. 
 
کنگو و رود نیل  
به تازگی طرحی برای ساختن سدی به نام "گرند اینگا" بر سر راه رود کنگو در 225 کیلومتری جنوب غرب کینشاسا (پایتخت کنگو) داده شده است، که بناست پربازده‌ترین سد برقآبی تاریخ شود. این سد که هزینۀ ساخت آن 80 میلیارد پوند تخمین زده می‌شود، به ادعای طراحانش می‌تواند آفریقا را روشن کند. منتقدان این طرح می‌گویند که برق تولید شده در این سد به شهرهای دوردست انتقال خواهد یافت، و فقرای این قاره کمترین منافع را از این طرح خواهند برد. 
 
این ماه، مصر و اتیوپی تفاهمی را امضا کردند که بر اساس آن مصر رضایت داد تا اتیوپی سد نیمه‌ساز "گرند رنسانس" را بر سر راه نیل آبری تکمیل کند. پروژه‌ای که در زمان تکمیلش در سال 2017، به بزرگترین سد برق‌آبی قارۀ آفریقا بدل خواهد شد. 
 
پایین دست رود، مصر که همواره از دوران باستان، توسعه‌اش متکی بر رود نیل بوده است، در ابتدا به این پروژه معترض بود، تا جایی که در سال 2013، محمد مرسی و کابینه‌اش در جلسه‌ای که به صورت زنده از تلویزیون پخش می‌شد، راههای نابود کردن سد را بررسی می‌کرد که از جملۀ آنها حمایت از شبه نظامیان مخالف دولت بود. در حال حاضر به نظر می‌آید که عقلانیت دوباره حاکم شده است. 
 
افغانستان خشک می‌شود  
دلیل حضور نظامی ناتو در جنوب افغانستان، که اخیراً به پایان رسید، را معمولاً کسی درگیری بر سر آب نمی‌داند، هر چند که تا حدود زیادی موضوع همین بود. هلمند، که یکی از پرمناقشه‌ترین استانهای افغانستان است، زمانی به لطف پروژۀ درۀ هلمند که در دهۀ 50 میلادی توسط مهندسان آمریکایی برای کشاورزی طراحی شد، سبد نان افغانستان محسوب می‌شد. 
 
اما سو مدیریت 300 مایل کانالی که برای این طرح کشیده شده بود، در کنار یک دور خشکسالی وخیم، باعث شد که مساحت تحت زراعت در این ناحیه، در فاصلۀ سالهای 1979 تا 2002 به نصف برسد. قبایل محلی به طمع سود کلان کشت تریاک، بر سر زمین قابل کشت باقیمانده به جان هم افتادند و طالبان نیز در این میان سود خوبی به جیب زد. 
 
یکی از ستونهای اصلی پروژۀ درۀ هلمند، سد برقآبی کوچکی بود که در سال 1953 به دست همان شرکت آمریکایی‌ای که سد هوور در کلرادو را ساخته بود، تکمیل شد. آمریکایی‌ها در سال 2001 بازگشتند و این بار آن را بمباران کردند. 
 
زمانی که ناتو دریافت که این سد چقدر ثبات این منطقه مهم است، سیاستش را تغییر داد. در سال 2008، در بزرگترین عملیات ناتو در کل جنگ عراق، 5000 سرباز ناتو شش روز جنگیندند تا یک توربین 200 تنی را از طریق جاده به سد برسانند. هفت سال از آن زمان می‌گذرد و این توربین هنوز نصب نشده است. 
 
هند و پاکستان 
مناقشۀ مرزی هند و پاکستان در کشمیر، تا حدود زیادی به کنترل سرچشمه‌های رود ایندوس بازمی‌گردد. اقتصاد کشاورزی پاکستان در پایین دست این رود تا حدود زیادی به این سرچشمه‌ها متکی است. 
 
دویست میلیون نفر در پاکستان زندگی می‌کنند، که دو برابر سی سال قبل است. با این وجود، دانشمندان هلندی معتقدند که کاهش یخچالهای طبیعی بر اثر گرمایش جهانی، تا سال 2050، 8 درصد از حجم آب رود ایندوس خواهد کاست. 
 
هند که در بالادست رودخانه تعدادی سد برقآبی ساخته و بناست این تعداد را به 45 برساند، اصرار دارد که پروژه‌هایش تاثیری بر حجم آب جاری در رودخانه نخواهد گذاشت. اما پاکستان، همانقدر که داعش از ترکیه واهمه دارد، نگران برنامه‌های هند است. 
 
همین الان هم بازار شعارهای افراطی‌ها داغ است. حافظ سعید، که اسامی مرتبط با انفجار هتل بمبئی است، در گذشته در مورد "تروریسم آّبی" هند، هشدار داده بود و با شعارهایی چون "یا آب جریان می‌یابد یا خون" سعی در جلب حمایت عمومی دارد. آیا کم و کمتر شدن منابع آبی، می‌تواند این دو کشور اتمی را به سوی جنگی تازه سوق دهد؟ 
 
اسراییل و فلسطین  
در نهایت، مناقشۀ اسراییل و فلسطین که می‎‌توان آن را پدربزرگ مناقشات آبی دانست. اسراییل که کشوری است که بر اساس رویای بن گوریون یعنی "شکوفا کردن بیابان" تاسیس شده است، نیم قرن پیش مسیر رود اردن را به وسیلۀ کانالی به نام "آبراه ملی" به سمت شرق و جنوب منحرف کرد و تا آن را به صحرای نگب برساند. 
 
پیامد مستقیم این کار، کم شدن یک سوم از مساحت بحر المیت بود، و رود اردن که از زمان باستان محور آبادانی بود، حالا به یک جوی گِل آلود بدل شده است. دلیل اینکه اسراییل همچنان تسلط خود بر بلندیهای جولان را که در سال 1967 اشغال کرده حفظ کرده است، این است که سرچشمۀ رود اردن آنجاست. 
 
تاوان همۀ اینها را فلسطینی‌ها پس می‌دهند. فلسطینی‌ها اسراییل را متهم می‌کنند که از در اختیار داشتن منابع آب، برای سرکوب هر چه بیشتر فلسطینی‌ها استفاده می‌کند. سازمان آب فلسطین می‌گوید که سرانۀ مصرف آب اسراییلی‌ها هفت برابر فلسطینی‌ها است. جرقه‌ای که می‌تواند به انتفاضه‌ای تازه منجر شود. 
 
در باقی نقاط دنیا، حتی شدیدترین مناقشات آبی نیز از طریق مذاکره حل و فصل شده‌اند. اما با انتخاب مجدد نتانیاهو، و رد کردن تشکیل کشور فلسطینی از سوی او، چشم‌انداز قراردادی منصفانه‌تر برای تقسیم آب میان اسراییلی‌ها و فلسطینی‌ها از همیشه کمرنگتر است. 
نظر شما