استاد آمریکایی:نتانیاهو نمیتواند جلوی توافق هستهای با ایران را بگیرد
باور دارد که طرح موضوع عدم پذیرش راهحل «دو دولت» از سوی نتانیاهو برای جلب آرای راستگرایان افراطی اسرائیلی، اشتباه فاحش او بود، چراکه به انزوای بیشتر وی در عرصه سیاست بینالمللی میانجامد و همین موضوع بهنفع اوباما است تا درباره مذاکرات هستهای با ایران هشدارهای او را نادیده بگیرد؛ اینها بخشی از نظرات «جورج بشارت»، پروفسور حقوق در کالج «هستینگز» سانفرانسیسکو و کارشناس سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، است. او که تخصصاش در زمینه حقوق است به مسائل مرتبط با علوم انسانشناسی و سیاست در خاورمیانه نیز علاقهمند است. اگرچه عمده مطالعاتش بر حوزه حقوق بینالملل، بهویژه موضوع منازعه فلسطینیان و رژیم اسرائیل متمرکز شده است، اما درباره سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه نیز در نشریات معتبری چون «لسآنجلستایمز» و «نیویورکتایمز»، «والاستریتژورنال» مینویسد. او از منتقدان جدی رژیم اسرائیل است و در جریان حملات نظامی ارتش اسرائیل در فاصله سالهای ٩-٢٠٠٨ میلادی، آن اقدامات را مصداق «جنایت جنگی» دانست. «جورج بشارت» در گفتوگو با «شرق» ابعاد گوناگون مسائل خاورمیانه را بررسی کرد؛ از امکان تقویت همکاریهای ایران و آمریکا و تأثیر آن بر روابط ایالات متحده با متحدان دیریناش در منطقه گرفته تا رویکرد آمریکاییها در قبال بحران سوریه و مذاکره با طالبان.
اخیرا رسانههای نزدیک به لابی رژیم اسرائیل درباره انتصاب «رابرت مالی»، بهعنوان هماهنگکننده کاخ سفید در امور ایران و خاورمیانه، ابراز نگرانی کردهاند. این رسانهها مدعی شدهاند آقای «مالی» روابط خوبی با حماس دارد و بهدلیل حضور در تیم مذاکرهکننده هستهای پیشین آمریکا، به ایران نیز تمایل دارد. همچنین در گزارش اخیر منتشرشده از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا، نام ایران و گروه حزبالله برخلاف سالهای گذشته از فهرست حامیان تروریسم حذف شده است. با توجه به این مسائل، آیا سیاست خارجی آمریکا بهویژه در قبال ایران و حماس، در حال تغییر است؟ آیا «اوباما» از این موضوع بهعنوان اهرم فشاری علیه نتانیاهو و کسب امتیاز از او استفاده میکند؟
تردیدی وجود ندارد که آمریکا در حال ارزیابی دوباره سیاستهای خود در خاورمیانه، در سطوح گوناگون ازجمله در ارتباط با ایران و موضوع منازعه فلسطین و رژیم اسرائیل است. آمریکا در حال حاضر خود را در اتحادی دوفاکتو با ایران در نبرد علیه داعش - یا بهتر بگویم در عراق- میبیند. دولت اوباما به این نتیجه رسیده است که توافق هستهای با ایران سبب تقویت ثبات منطقه میشود، حتی اگر این موضوع درنهایت به تقویت ایران بینجامد. گزارشهای تازه نشان میدهند آمریکا سیاستهای پیشین خود را در قبال بهرسمیتشناختن دولتی فلسطینی در درون مرزهای سال ١٩٦٧، به ارزیابی دوباره گذاشته است. این موضوع را میتوان تغییر جهتی اساسی از سیاستهای پیشین آمریکا دراینباره قلمداد کرد، چراکه پیشتر آمریکا تأکید میکرد فلسطین تنها از طریق مذاکره با رژیم اسرائیل است که میتواند از سوی دیگر کشورها به رسمیت شناخته شود.
با توجه به این تحولات، احتمال بهبود روابط آمریکا با گروههای حماس و حزبالله لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا با وجود بحران اخیر در خاورمیانه میتوان انتظار نزدیکی بیشتر آمریکاییها به چنین گروههایی را داشت؟
ما هماکنون نیز شاهد بهبود روابط آمریکا با گروههایی چون حماس و حزبالله لبنان هستیم. بااینحال، باید بگویم ملاحظات سیاسی داخلی ایالات متحده، کار را برای «اوباما» دشوار کرده و او نمیتواند بهطور علنی تغییر سیاستهایش را اعلام کند و نشان دهد. بهطور خاص، این موضوع درباره حماس نیز صدق میکند.
آیا به نظر شما نبود روابط حسنه میان دولت اوباما و «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهوری کنونی مصر که علیه اخوانالمسلمین کودتا کرد، عامل مهمی در تغییر دیدگاه اوباما نسبت به حماس نیست؟ آیا دراینمیان روابط نزدیک دولت اوباما با قطریها تأثیری در این رویکرد داشته است؟
مانع اصلی بر سر راه بهبود روابط آمریکا و حماس، مخالفت نیروهای حامی رژیم اسرائیل در داخل آمریکا است و این موضوع با بهبود یا خدشهدارشدن روابط آمریکا با مصر یا قطر تغییری نمیکند.
به موضوع انتخابات رژیم اسرائیل بپردازیم. آیا پیروزی «نتانیاهو» بر مذاکرات ایران و آمریکا تأثیرگذار خواهد بود؟
درنهایت گمان میکنم انتخابات رژیم اسرائیل باوجود نتیجهای که از آن به دست آمده و به باقیماندن «نتانیاهو» در مقام رهبری آن رژیم انجامیده است، نمیتواند سبب صدمهزدن به مذاکرات ایران و آمریکا شود. نژادپرستی خشنی که در کلام و عمل نتانیاهو وجود دارد بههمراه رد راهحل دو دولت فلسطینی- اسرائیلی از سوی او در روزهای اخیر، سبب شد کارزاری برای بهانزواکشاندن او در سرتاسر جهان آغاز شود. در نتیجه، با منزویترشدن هرچهبیشتر «نتانیاهو» در عرصه بینالمللی، نادیدهگرفتن اعتراضات او علیه توافق ایران و آمریکا برای دولت اوباما، راحتتر خواهد بود.
آیا بهبود روابط آمریکا و ایران بر روابط آمریکا با متحدان قدیمیاش در منطقه، بهویژه رژیم اسرائیل و عربستان سعودی تأثیر منفی نخواهد گذاشت؟ آیا گمان میکنید «اوباما» حاضر به پرداخت چنین هزینه سنگینی خواهد بود؟
جای تردیدی وجود ندارد که بهبود روابط ایران و آمریکا از نظر رژیم اسرائیل و عربستان سعودی یک تهدید قلمداد میشود. احتمالا در صورت بهبود روابط بین تهران- واشنگتن روابط آمریکا با متحدان پیشینش لطمه خواهد دید. بااینحال، این موضوع باعث توقف تحولات نخواهد شد. نکتهای که باید بدان توجه کنیم، آن است که منافع استراتژیک آمریکا ایجاب میکند که آن کشور از شدت تخاصمات میان خود با ایران بکاهد. چنین کاری در عمل برای پرزیدنت «اوباما» دشوار نخواهد بود؛ چراکه او افکار عمومی آمریکا را که از بروز جنگی دیگر هراس دارند، پشتسر خود دارد. نتایج نظرسنجیها گواه این موضوع هستند و نشان میدهند که عموم آمریکاییها از سیاست دولت «اوباما» در قبال ایران حمایت میکنند.
در سوی دیگر، اما تهدیدات «نتانیاهو» علیه ایران ادامه دارد. آیا اسرائیلیها ابزاری برای کارشکنی در روند مذاکرات هستهای ایران و آمریکا دارند؟ به نظر شما آیا آنان در تلاش خود برای برهمزدن مذاکرات موفق خواهند شد؟ احتمال وقوع حمله نظامی یکجانبه رژیم اسرائیل علیه ایران را تا چه اندازه امکانپذیر میدانید؟
رژیم اسرائیل توانایی استفاده از قوه قهریه را دارد اما در عمل نمیتواند بهطور یکجانبه و خودسرانه وارد عمل شود. من یقین دارم آنها از این واقعیت آگاهاند و به همین دلیل بر موضع خود پافشاری میکنند و سرسختانه به بیان نظراتشان میپردازند. رژیم اسرائیل میداند که در حال باختن منازعه علیه ایران است، با این وجود، اسرائیلیها هنوز یاد نگرفتهاند که نباید به رویه قبلی خود ادامه دهند.
به نظرتان روابط آمریکا و رژیم اسرائیل پس از پیروزی نتانیاهو به چه سمتوسویی خواهد رفت؟ ارزیابی شما درباره فرجام منازعه میان «اوباما» و «نتانیاهو» بر سر برنامه هستهای ایران چه خواهد بود؟
نتانیاهو از آن رو که نسبت به پیروزی مجدد در انتخابات ناامید بود خطاهایی اساسی را مرتکب شد، به خصوص آنکه بهطور علنی اعلام کرد از راهحل دو دولت صرفنظر کرده است. این اظهارات احتمالا باعث تشدید گسترده تنش میان آمریکا و رژیم اسرائیل در سالهای پیشرو خواهد شد و همانگونه که پیشتر ذکر کردم، همین موضوع سبب میشود تا اوباما راحتتر بتواند نظرات نتانیاهو درباره توافق با ایران را نادیده بگیرد.
چشمانداز روابط آمریکا با رژیم اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس را در صورت توافق هستهای احتمالی چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط میان آنها تیرهتر از گذشته خواهد شد، با این حال کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس اگرچه در حال حاضر انتقاداتی را علیه موضع دولت اوباما در قبال ایران مطرح میکنند اما در نهایت مجبورخواهند شد خود را با شرایط جدید انطباق داده و راه تازهای را برای همزیستی با این وضعیت بیابند.
تا چه اندازه احتمال افزایش همکاری میان ایران و آمریکا علیه دشمن مشترک (داعش) در عراق را امکانپذیر میدانید؟ این موضوع بر روابط تهران- واشنگتن تا چه اندازه تأثیرگذار خواهد بود؟ آیا داعش تهدیدی کوتاهمدت است یا چالشی بلندمدت و گریبانگیر منطقه برای سالهای آینده؟
قطعا همکاریهای ایران و آمریکا در عراق عاملی مهم در بهبود روابط دو کشور است. اگر توافق هستهای حاصل شود، امکان علنیشدن بیشتر همکاریهای ایران و آمریکا در عراق امکانپذیر میشود. راه دیگری وجود ندارد؛ یا توافق رخ داده و این موضوع امکانپذیر میشود یا آنکه نباید انتظار تحقق آن را داشت. شدت تهدید داعش بسته به چگونگی واکنش ما به آنهاست. در صورتی که بخواهیم صرفا با استفاده از سیاستهای نظامی - همچون استفاده از پهپادهای شکارچی - در راستای نابودی داعش گام برداریم، باید بگویم با چالش مواجهه بلندمدت با آنها دستبهگریبان خواهیم بود. در صورتی که انضباط لازم و توان بالای اطلاعاتی برای مبارزه علیه داعش را با استراتژی سیاسی همراه کنیم، در آن صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم هرچهسریعتر بر داعش فائق شویم. در غیراینصورت نهتنها داعش، بلکه گروههای مشابه آن نیز تقویت خواهند شد.
منتقدان اوباما معتقدند دولت او از اخوانالمسلمین و شاخههای متعدد آن در کشورهای خاورمیانه حمایت میکند. آنان او را به حمایت از «اخوانیزاسیون» در منطقه متهم میکنند. مخالفان اوباما در طیف جمهوریخواه دراینباره دیدارهای «جیمی کارتر» رئیسجمهوری پیشین آمریکا با مقامهای حماس را مثال میزنند و معتقدند «اوباما» نیز در حمایت از اسلامگرایان از جمله حزب عدالت و توسعه در ترکیه یا اخوانالمسلمین در مصر همان راه را دنبال کرده است. ارزیابی شما دراینباره چیست؟
اگرچه این استدلال جمهوریخواهان درواقع، پاتکی به دولت اوباما قلمداد میشود، اما جنبههایی از حقیقت در آن وجود دارد. دولت اوباما در طول سالهای گذشته تصمیم گرفته تا در کوتاهمدت برای پیشبرد سیاستهای خود با گروههای ارتجاعی همپیمان شود این در حالی است که این موضوع میتواند در بلندمدت تهدیدی عمده برای ایالاتمتحده آمریکا، بازگشت و نتیجه معکوس داشته باشد.
نظر شما درباره پیشنهاد اخیر «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا به «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه برای نشستن پای میز مذاکره چیست؟ آمریکا در طول این مدت چه اشتباهاتی را درباره سوریه مرتکب شده است و سیاست کنونی چه تبعاتی برای آن کشور دارد؟ آیا میتوان گفت پیشنهاد اخیر «کری» نشانهای از پیروزی سیاست خارجی ایران در منطقه است؟
اشتباه اصلی در سیاست ایالاتمتحده در قبال سوریه، پافشاری آن کشور بر لزوم کنارهگیری «اسد» از قدرت بود. در صورتی که آمریکاییها هیچگونه پیششرطی را از ابتدای مذاکرات تعیین نکنند، این بهنفع «اسد» خواهد بود و او موضعی قویتر در روند مذاکرات خواهد داشت. در صورتی که وزیر امور خارجه آمریکا در کنار پیشنهاد مذاکره باز هم از لزوم کنارهگیری «اسد» از قدرت بگوید، موفقیت و پیشرفتی در مقایسه با گذشته حاصل نخواهد شد. در پاسخ به بخش دوم پرسش شما باید بگویم به نظرم شرایط کنونی ترکیبی از پیروزی ایران در عرصه سیاست خارجی در منطقه به موازات شکست سیاست ایالاتمتحده در حوزه خاورمیانه بوده است.
یکی دیگر از مسائل روز مطرح در خاورمیانه، موضوع مذاکره با طالبان است. نظر شما درباره زمزمههای توافق دولت افغانستان برای نشستن پای میز مذاکره با طالبان چیست؟ به نظرتان چگونه است اکنون مقامهای دولت «اوباما» بهطور رسمی از تروریست قلمدادنکردن گروه طالبان سخن میگویند در حالی که در سالهای گذشته این موضوع بهانه آمریکا برای حمله علیه افغانستان بود؟ آیا فکر میکنید مذاکره با طالبان بهنفع افغانها بهخصوص گروههای آسبپذیرتر اجتماعی در مقابل حملات طالبان ازجمله زنان و دختران خواهد بود؟
فارغ از مفیدبودن یا نبودن مذاکره با طالبان برای افغانها ازجمله زنان افغانستان، ایالاتمتحده به این نتیجه رسیده که دیگر نمیتواند به دیگران دیکته کند که چگونه باید زندگی کنند یا چگونه حکومتمداریکردن یا سازماندهی جامعه را به آنان دستور دهد. ایالاتمتحده هزینه انسانی زیادی در جنگ افغانستان داد. دراینمیان، هم سربازان آمریکایی و هم بیش از آنها افغانها از جمله بسیاری از شهروندان غیرنظامی جان خود را از دست دادند. همچنین جنگ در افغانستان زیانهای مالی بسیاری را نیز برای آمریکاییها بههمراه داشت. با توجه به این موارد و تجربیات طولانی آمریکاییها از حضور در افغانستان، پیش از هرچیزی توقف روند کشتار و تخریب در کشور فقیر افغانستان ضروری است و ازاینروست که آمریکاییها موافق مذاکره با طالبان هستند.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار