کد خبر: ۵۷۱۷۳
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۴
جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:

حوادث مهمی در منطقه و جهان در جریان است. به نظر می‌رسد این حجم از حوادث به ویژه با این شتاب، امری غیرعادی است و نشان دهنده در پیش بودن تحولی بزرگ است.
به سال 1389 برگردیم که سال آغاز انقلاب‌های مردمی در جهان عرب و شمال آفریقا بود. در تونس، مردم علیه دیکتاتور قیام کردند و با اراده و آراء خود حکومتی متفاوت به وجود آوردند. در مصر، حاکمیت وابسته و استبدادی جای خود را به انتخاب رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس توسط آراء واقعی مردم داد بطوری که مردم مصر با شادمانی این واقعیت را به زبان می‌آوردند که برای اولین بار به صورت واقعی و آزاد به پای صندوق‌های رای می‌روند. در لیبی، سرهنگ قذافی بعد از 30 سال دیکتاتوری سرنگون شد و در یمن، ظرف همین سال‌های کم، دو دیکتاتور سرنگون شدند. بحرین در تب و تاب یک انقلاب تمام عیار است و شیخ نشین‌های خلیج فارس به مثابه آتش زیر خاکستر هستند و حکام فاصله گرفته از مردمشان هر لحظه در انتظار قیام و انقلاب علیه تاج و تخت خود می‌باشند.

بزرگ‌ترین عضو شورای همکاری خلیج فارس که عربستان سعودی است، بعد از چند سال ارتکاب اشتباهات فاحش به لحاظ رویاروئی با معترضان داخلی و حمایت بیجا از آل خلیفه در بحرین و دیکتاتورهای یمن، سرانجام مرتکب بزرگ‌ترین اشتباه شد و به مدت یکماه با یکصد هواپیما شب و روز بر سر مردم فقیر و مظلوم اما مقاوم یمن بمب ریخت و باقیمانده اعتبار خود نزد مسلمانان را هم بر باد داد. کشور یمن می‌توانست عمق استراتژیک عربستان باشد ولی با ظلمی که آل سعود به مردم یمن کردند اکنون مرزهای یمن، به مرزهای خون و نفرت نسبت به دولت عربستان و سرزمین یمن به پایگاه بزرگی برای انتقام گرفتن از آل سعود و تمام کسانی تبدیل شده است که دستانشان به خون کودکان و زنان و مردان بی‌دفاع یمنی رنگین است.

قدرت‌های غربی به ویژه آمریکا در ضرباتی که طی چهار سال اخیر به دیکتاتورهای جهان عرب و شمال آفریقا وارد شده، خود را دچار خسران شدید می‌دانند. آنها به لحاظ منافعی که در این منطقه برای خود تعریف کرده‌اند و به لحاظ تعهدی که به رژیم صهیونیستی دارند، ضربات وارده به دیکتاتورها را ضربات وارده به خود تلقی می‌کنند و بشدت درصدد جبران هستند. حمایت‌هائی که آمریکا و انگلیس و فرانسه از آل خلیفه در برابر انقلابیون بحرین و از آل سعود در جنگ یمن و مخالفین داخلی عربستان و از تروریست‌های تکفیری در سوریه و عراق می‌کنند، تلاش‌هائی برای جبران خسارت‌های وارده به خود در انقلاب‌های منطقه و برنامه‌ای برای متوقف ساختن این حرکت توفنده است. آنها می‌خواهند بیداری اسلامی را متوقف کنند تا منافع مورد نظر خود در منطقه و موجودیت رژیم صهیونیستی و دیکتاتورهای کوچک و بزرگ دست نشانده خود را حفظ کنند. این امر برای آمریکا و فرانسه و انگلیس کاملاً حیاتی است.

توطئه غرب برای متوقف ساختن انقلاب‌های منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا و خشکاندن ریشه‌های بیداری اسلامی هر چند در مصر با کودتای ژنرال عبدالفتاح السیسی، در لیبی با ایجاد هرج و مرج به کمک داعش و سایر تکفیری‌ها، در یمن با حملات هوائی عربستان، در عربستان و بحرین با حمایت‌های همه‌جانبه از آل سعود و آل خلیفه و در تونس با لیبرالیزه کردن حاکمیت تا حدودی جواب داده،‌ ولی این فقط یک مسکّن است که عمر بسیار کوتاهی دارد و تمام شواهد و قرائن نشان می‌دهند حوادث مهم‌تری در پیش است که نه تنها سرنوشت ملت‌های منطقه بلکه مسیر تاریخ را تغییر خواهد داد.

محاسبات آمریکا، صهیونیست‌ها و بلوک غرب و ارتجاع عرب در مورد شرایط منطقه، با وضعیت موجود بسیار متفاوت و دور از واقعیت است. رژیم کودتائی ژنرال عبدالفتاح السیسی در مصر قطعاً دوام نخواهد آورد، یمن در آستانه آزادی کامل از یوغ دیکتاتوری داخلی و مداخلات خارجی است، آل سعود درحال نزدیک شدن به پایان خط است، تکفیری‌ها در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌اند و آل خلیفه و سایر آل‌های جنوب خلیج فارس هم که تابعی از متغیر آل سعود هستند در انتظار سرنوشت مشابه بسر می‌برند. جمع بندی این وضعیت، چیزی غیر از برچیده شدن موانعی که بر سر راه بیداری اسلامی قرار داده شده و گسترش قیام ملت‌های منطقه برای دست گرفتن سرنوشت خود نخواهد بود، واقعه‌ای که در معادلات قدرت جهانی و نقشه راه دولت‌های اروپائی و آمریکا تغییرات عمده‌ای پدید خواهد آورد. تحول بزرگی که معتقدیم در راه است، از همینجا شروع خواهد شد.

سهم جمهوری اسلامی ایران در این تحول و نقشی که می‌تواند در شکل‌گیری نظام سیاسی آینده جهان و منطقه داشته باشد، بسیار مهم است. این مقوله را در قسمت دوم این مقاله مورد توجه قرار می‌دهیم.

پربیننده ترین ها