جنایت مرد بیکار تحت‌تأثیر «شیشه»

مردی که نگهبان شرکتی را با انگیزه سرقت به قتل رسانده بود، ساعاتی بعد از ارتکاب جنایت دستگیر شد.

کارگران شرکتی خصوصی در منطقه شورآباد ساعت ٧:٣٠ روز پنجشنبه هفته پیش وقتی وارد محل کارشان شدند جسد نگهبان ٦٠ ساله انبار به نام «علی» را درحالی‌که ضرباتی به سر و بدنش وارد شده و به قتل رسیده بود، داخل اتاقک نگهبانی مشاهده کردند و موضوع را به پلیس اطلاع دادند.

کارآگاهان اداره ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی بعد از حضور در محل و آغاز تحقیقات متوجه شدند فرد یا افرادی پس از ارتکاب جنایت قصد داشتند، گاوصندوق را سرقت کنند، اما موفق به این کار نشدند و فقط برخی از تجهیزات رایانه‌ای شرکت را دزدیده‌اند. مدیر شرکت توضیح داد عامل یا عاملان جنایت از در مخفی واقع در انتهای ساختمان وارد قسمت اداری انبار شده‌اند، این در حالی است که هیچ‌کدام از کارگران شرکت حتی آنهایی که چندسال در انبار مشغول به‌کار هستند از وجود این در اطلاع ندارند و در طول روز نیز تمامی ترددها از در عمومی انجام می‌شود. بررسی نحوه ورود این افراد به انبار نیز نشان داد آنها بدون تخریب در ورودی و احتمالا به واسطه اطمینان نگهبان، وارد ساختمان شده‌اند. با توجه به اطلاعات به‌دست‌آمده، تحقیق از کارکنان سابق و کنونی شرکت در دستور کار قرار گرفت و مدیر شرکت فهرستی هشت نفری از افرادی را که پیش از این در شرکت ‌کار می‌کردند، اما هرکدام به‌دلایل مختلف از آنجا رفته بودند، در اختیار پلیس قرار داد.

مأموران در شرایطی که فقط چندساعت از آغاز تحقیقات گذشته بود، اطلاع پیدا کردند فردی که خود را «سعید یاری» معرفی کرده است، قصد دارد تجهیزات رایانه‌ای از جمله یک دستگاه لپ‌تاپ را به مغازه خرید و فروش رایانه در شهر چالوس بفروشد. مغازه‌دار به این فرد مشکوک شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، به‌این‌ترتیب سعید ساعت ١٣ همان روز کشف جنازه دستگیر شد و برای انجام تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی چالوس قرار گرفت.

با توجه به بازداشت سعید یاری، هماهنگی‌های لازم با پلیس آگاهی چالوس انجام و موضوع جنایت به آنها اطلاع داده شد. هم‌زمان تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به شهر چالوس رفتند. در تحقیق از سعید یاری مشخص شد این جوان ٢٨ ساله از اسم جعلی استفاده کرده و نام واقعی‌اش «سعید.ب» است. به‌این‌ترتیب متهم که در بن‌بست قرار گرفته بود به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. از آنجا که قتل در منطقه کهریزک استان تهران رخ داده بود متهم با قرار عدم صلاحیت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و برای ادامه تحقیقات به پایتخت منتقل شد.

مدیر شرکت پس از حضور در پلیس آگاهی، سعید را به عنوان راننده لیفتراک شناسایی کرد و گفت: «سعید یکی از افراد مورد اعتماد من بود به‌گونه‌ای که اختیار کامل انبار و مدیریت کارکنان انبار را به او داده بودم و به هیچ عنوان برایم قابل‌باور نیست که وی اقدام به جنایت و سرقت کرده باشد».

متهم ضمن تأیید اظهارات مدیر شرکت، در خصوص انگیزه رفتن خود از شرکت به کارآگاهان گفت: «به واسطه حسادت سایر کارکنان انبار مجبور به ترک محل کار خود شدم».

«سعید» درباره ارتکاب جنایت و سرقت نیز به کارآگاهان گفت: «پس از بیرون‌آمدن از شرکت، بیکار بودم و همین موضوع به همراه برخی اختلافات خانوادگی باعث شد همسرم متارکه کند. تصمیم گرفتم مجددا به شرکت برگردم، روز چهارشنبه هفته پیش در مسیر رفتن به انبار، دو نفر از اهالی کهریزک را دیدم که در حال مصرف شیشه بودند. آنها را می‌شناختم و من نیز همراه آنها مقداری شیشه مصرف کردم و پس از آن به انبار رفتم. نگهبان مرا کاملا می‌شناخت، به‌همین‌دلیل اجازه داد وارد انبار شوم و حتی با هم شام خوردیم. پس از شام، نگهبان تصمیم گرفت استراحت کند اما من به‌خاطر مصرف شیشه نمی‌توانستم بخوابم تا اینکه پس از گذشت حدودا یک ساعت، حدود ساعت ٣٠دقیقه بامداد لوله‌ای را از داخل انبار آوردم و در حالی‌که نگهبان مشغول استراحت بود، ضربات متعددی را به قسمت‌های مختلف بدن وی از جمله سر و سینه‌اش وارد کردم. به قصد سرقت از طریق در مخفی پشت ساختمان که معمولا باز است، وارد قسمت اداری شدم و سراغ گاوصندوق رفتم اما موفق به بازکردن آن نشدم به همین دلیل فقط تعدادی از تجهیزات رایانه‌ای داخل قسمت اداری را سرقت کردم. از داخل انبار با آژانس تماس گرفتم و حدود ساعت سه بامداد، با آژانس به میدان آزادی رفتم و با خودرو سواری راهی چالوس شدم. قصد داشتم با پول حاصل از فروش لوازم سرقتی، چندروز در چالوس تفریح کنم اما در مغازه دستگیر شدم».

سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضائی صادر شد و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است».