زمانی مناسب برای فرار از فوتبال دفاعی کیروش فراهم است
کارلوس کیروش در حالی بر سر ادامه حضورش در تیم ملی ایران به توافق رسیده که با توجه به اتفاقات یک ماهه اخیر شاید اگر هر مربی دیگری جای او بود، تاکنون اخراج شده بود.
در روزهای اخیر صحبتهای زیادی درباره ماندن یا رفتن کارلوس کیروش از تیم ملی ایران به میان آمده است. فوتبال ایران قبل از ورود این مربی پرتغالی روزهای خوب و بد زیادی را تجربه کرده است. از آن نسل طلایی 96 که محمد مایلی کهن ایجاد کرد تا خطرات تلخ منامه 2002 و سئول کره جنوبی که منجر به نرفتن ایران به جام جهانی شد.
حضور این مرد پرتغالی در تیم ملی ایران در حالی رقم خورد که کمتر مربی در آن مقطع زمانی حاضر میشد در فوتبال ایران کار کند، ولی فدراسیون فوتبال ایران در اقدامی که شاید بشود آن را بهترین اقدام دوره دوم کفاشیان نامید، این مربی پرتغالی را به تیم ملی ایران آورد. ماموریت او در روزهای نخست رساندن ایران به جام جهانی بود. نرفتن ایران به جام جهانی آفریقای جنوبی همه را مایوس کرده بود و فوتبال ایران نمیخواست برای دومین بار پیاپی پشت درهای جام جهانی بماند.
او در کنار تیم ملی ایران رقابتهای انتخابی جام جهانی را بد شروع کرد و برای اولین بار در تاریخ، ایران به لبنان باخت و در خانه مغلوب ازبکستان شد و البته توانست در 3 بازی آخر با یک فوتبال کاملا نتیجه گرا و بسته کار بزرگی کند و ایران را به جام جهانی ببرد. شاید در واقع با تنها روشی که می شد ایران به جام جهانی برود همین بود. فوتبال ایران در بازی برگشت خود برابر کره جنوبی تنها یک موقعیت گل داشت که آن هم مدافع کره به ما تقدیم کرد و شاید هوشیاری یا خواست خدا بود که این توپ را قوچاننژاد وارد دروازه حریف کند.
فوتبال ملی ایران قبل و بعد کیروش
فوتبال ایران در جام جهانی 2014 از لحاظ نتیجه فرقی با دوره قبل از آن در سال 2006 نداشت و اینجا نیز تیم ملی ایران در گروه خود چهارم شد. شاید دیدن لیونل مسی و انخل دی ماریا برابر بازیکنان ایرانی نوعی هیجان مفرط در بین مردم ایجاد کرد همین شد که ایرانیها دلبسته کیروش شدند.
یادمان باشد فوتبال ما هشت سال قبل نیز برابر پرتغال نمایش خوبی داشت و آنجا نیز شوت مهار نشدنی دکو وارد دروازه میرزاپور شد و اگر پنالتی مشکوک یحیی را که داور فرانسوی گرفت کنار بگذاریم، نتیجه خوبی برابر تیم چهارم آن سال دنیا گرفتیم. در آن دیدار به خوبی لوئیس فیگو و کریستیانو رونالدو را مهار کردیم و آنجا نیز اگر رسول خطیبی کمی شانس داشت ایران میتوانست به گل هم برسد.
در بازی نخست برابر مکزیک در نیمه نخست کاملا از حریف خود سرتر بودیم و با یک فوتبال هجومی این تیم صاحب سبک را متوقف کردیم و تنها روی اشتباهات فردی آن دیدار را بازنده از زمین بیرون آمدیم و در بازی برابر آنگولا نیز در حالی که می توانستیم به برتری برسیم به تساوی بسنده کردیم.
فوتبال ایران در سال 2014 پس از هشت سال دوباره همین نتایج را در جام جهانی گرفت و آن هم با سبکی کاملا دفاعی. چیزی که خیلی زود برای نویسندگان و روزنامهنگاران برتر ورزشی جهان پس از اولین بازی ایران در جام جهانی مشخص شد و آنها از نحوه بازی ایران در بازی برابر نیجریه به عنوان ugly play یا همان فوتبال زشت صحبت کردند. ما قرار نبود در جام جهانی دنیا را تسخیر کنیم ولی میتوانستیم فوتبال هجومی و نترسی به نمایش بگذاریم. 270 دقیقه برای این کار فرصت داشتیم و جز چند موقعیت محدود از روی ضربات شروع مجدد، سراسر به دفاع کردن و دور کردن توپ پرداختیم.
آقای فوتبال دفاعی!
در واقع قربانی کردن بازی زیبا برای کسب نتیجه شاید از همان اردوی آخر تیم ملی شروع شد، جایی که بازیکنانی مثل سردار آزمون و محمدرضا خلعتبری جایی در فهرست سرمربی پرتغالی نداشتند. ایران در اردوهای قبل از جام جهانی روی بازی تدافعی تمرکز کرد و توانست کاری را در جام جهانی انجام دهد که مورینیو یکی از موفقترین سرمربیهای جهان آن را آسانترین کار در فوتبال میداند: "دفاع کردن آسانترین کار در فوتبال است. اگر شما به من بگویید که یک بازی را دربیار خیلی راحت این کار را میکنم و بازیکنانم را مسئول دور کردن توپ میکنم. ولی من ترجیح میدهم تیمم در حمله فعال باشد و موقعیت گل ایجاد کند و گل بزند. همانطور که در رئال مادرید در یک فصل 120 گل به ثمر رساندیم و در انگلیس نیز بهترین حمله را داشتیم."
کارلوس کیروش در دوره قبل جام جهانی نیز همین سبک مربیگری را اینبار در پرتغال داشت. تیم او در حالی که در این جام با برزیل، ساحل عاج، کره شمالی و اسپانیا بازی کرد فقط برابر تیم آسیایی گلزنی کردند و در سه دیدار دیگر نتوانست گل بزند. فوتبال دفاعی کی روش با پرتغال در آن سال بسیار مشهود بود و این مربی در ادامه پس از اختلاف نظر با رئیس فدراسیون این کشور از سمت خود جدا شد.
کیروش در رئال مادرید نیز عملکرد ضعیفی داشت و یکی از معدود مربیانی است که عمر مربیگریاش در این تیم به یک سال هم نرسید. او البته در کنار اینها یک تمریندهنده بسیار خوب است و اغلب در منچستریونایتد کارهای دفاعی این تیم زیر نظر کیروش بود تا فرگوسن.
ایران شاید تنها جایی بوده است که کارشناسان آن پس از این بازی های سراسر دفاعی به انتقاد از این مربی نپرداختند و شاید هم اگر می باختند مورد هجمه شدید طرفداران او قرار میگرفتند.
شاید خیلیها عقیده داشته باشند که تیم ملی ایران در این زمان ظرفیت کمی دارد که نگاه بدبینانهای است. اگر از موفقیت کره و ژاپن در جام جهانی 2002 به دلیل میزبانی چشم بپوشیم، نمی توانیم خودمان را گول بزنیم که تیم ضعیف تری نسبت به بقیه تیم های آسیایی داریم. کره و ژاپن هر دو در جام جهانی توانستند با بازیهای خوب در جام جهانی 2010 به دور دوم برسند و آنجا کره مغلوب دو گل لوئیس سوآرس شد که البته در وقتهای اضافی به ثمر رسید. ژاپن هم در ضربات پنالتی مغلوب پاراگوئه شد.
همین عراق در جام کنفدراسیونهای 2009 توانست با بازیهای خوبش عملکرد به یادماندنی داشته باشد، بطوریکه برابر اسپانیا قهرمان یورو 2008 که بعدها قهرمان جهان هم شد تنها یا یک گل مغلوب ماتادورها شد.
احترام بیش از حد به کیروش؟
البته مشکلی که خود رسانهها اینبار مسئول آن بودند، نوعی احترام بیش از حد به کیروش بوده است. طوری که این مربی پرتغالی توانسته با ابزار رسانه اکثریت مردم را با خود همراه کند. در واقع تاکنون هیچ مربی ایرانی و شاید هم خارجی در فوتیال ایران به اندازه کیروش حمایت نشده است. این در حالی است تنها یک جام ملتها به امیر قلعهنویی زمان داده شد و تنها به خاطر یک ضربه پنالتی و بدون داشتن باخت رسمی از سمت خود برکنار شد. علی دایی نیز بدون اینکه کارش را در انتخابی جام جهانی 2010 تمام کند با تصمیم فدراسیون! از سمت خود برکنار شد. درباره کی روش اما این طور نبوده است. همانطور که علی کفاشیان عنوان کرد هیات رئیسه فدراسیون از عملکرد این مربی پرتغالی در استرالیا رضایت داشته، این در حالی است که از لحاظ نتیجه تیم ایران همان نتایج دوره قبل خود را تکرار کرده است.
کیروش و چند نکته
1- اصولا فوتبالی که در آن انتقاد وجود نداشته باشد به نوعی مرگ آن را رقم میزند. نقد و انتقاد از هر مجموعه و تیمی قطعا مفید و تاثیرگزار است. اصولا بسته به ظرفیت هر فوتبالی در آن نقد دیده میشود. فوتبال ایران در این دوره خیلی کم منتقد دارد و کمتر کسی حاضر می شود وجهه خود را خراب کند و انتقادی از مجموعه تیم داشته باشد که همواره گفته میشود مردم خواهان ادامه همکاری با کیروش هستند. موضوعی که به نظر میرسد حتی این روزها وزارت ورزش را هم وادار به تغییر گفتار کرد. براستی چرا اینگونه شده؟ مگر برای فوتبال چه کرده است که دیگران نکردهاند؟ حتما بخشی از این رویه به خاطر خود کیروش است. این مربی پرتغالی در اریان خوب یاد گرفته است چطور منتقدانش را ساکت کند و چگونه علیه آنها کنفرانس پشت کنفرانس بگذارد و از سوابقشان بگوید.
2- قطع همکاری امید نمازی، مجید صالح و علی کریمی با این مربی پرتغالی یک نقطه مشترک دارد که نشان میدهد شاید ارزش و بهایی که این مربیان انتظار دارند از کیروش بگیرند را نگرفتهاند. این یک نقطه ضعف در کار مربی پرتغالی بوده است که نتوانسته یک دستیار ثابت ایرانی در کادر خود داشته است و فدراسیون فوتبال در قبال هزینه سنگین حضور او در ایران نتوانسته است زمینهای را فراهم کند تا مربیان ایرانی نیز در کنار کیروش رشد کنند و در آینده مربیان بهتری در فوتبال خود داشته باشیم.
3- یک کار مشترک بین سرمربیان تیم های مختلف دید زدن بازیها در لیگ است. در خیلی از بازی های لیگ دستیاران کیروش در ورزشگاه حضور دارند و بعضا نیز این مربی پرتغالی در ورزشگاه حضور داشته است. حضور مربی پرتغالی در ورزشگاهها در ابتدای کار او در سال 2011 خیلی بیشتر شده است و به نظر خود کیروش نیز نسبت به این نقطه ضعف نرمتر شده است. در حالی که ابتدا کیروش را خیلی کم در ورزشگاهها میدیدیم، او در یک دو سال اخیر حضور خوبی در لیگ داشته است و شاید حضور وحید امیری و مرتضی پورعلی گنجی و بازیکنانی مثل اینها بی ارتباط با این موضوع نباشد. این حداقل کاری است که بزرگترین مربیان از جمله روی هاجسون و یواخیم لو و دونگا نیز انجام میدهند و سعی میکنند ترکیب ثابتی نداشته باشند.
با قیمت کیروش چه مربیانی به ایران میآیند؟
فدراسیون فوتبال ژاپن پس از جام ملت ملت های آسیا به سراغ وحید هلیل هودزیچ سرمربی الجزایر رفت که با این تیم عملکرد بسیار خوبی در جام جهانی داشت و فوتبال نترس و هجومی را ارائه داد. قرارداد ژاپنیها با این مربی 2 میلیون یورو است که همان قیمتی است که کیروش با ایران دارد.
کره جنوبی نیز پس از جام جهانی اولی اشتلیکه آلمانی را با 2 میلیون دلار به خدمت گرفت و این تیم را به فینال جام ملت های آسیا رسانده است.
به نظر میرسد اکنون فدراسیون فوتبال ایران باید راه خود را پیدا کند. اگر قصد تغییر و تحول دارد، مربیان بزرگی هستند که میتوانند به فوتبال ما کمک کنند. افرادی مثل اسکولاری، لیپی، اریکسون فان باستن و خیلیهای دیگر را میتوان با این پولی که کیروش گرفته به ایران آورد و اگر قصد ادامه همکاری با این مربی پرتغالی را دارند نیز باید کار خود را خیلی سریع شروع کنند چون رقیبان ما برای انتخابی جام جهانی و جام ملتهای آسیا کارشان را از خیلی وقت پیش شروع کردند.
منبع: ایسنا
گزارش خطا
آخرین اخبار