اصولگرایان به احمدینژاد چراغ سبز دادهاند؟
چراغ سبز بزرگان اصولگرا به محمود احمدینژاد برای نقشآفرینی دوباره در عالم سیاست، همه یاران احمدینژاد را فعال کرده است.
به گزارش صدای ایران، انتخاب در ادامه نوشت: دولت حسن روحانی روزهای سختی را پشت سر میگذارد. اجرای فاز دو هدفمندی یارانهها و تبلیغاتش برای انصراف مردم از دریافت یارانه نقدی از یک سو و ماجرای پیش آمده اخیر در روابط دولت یازدهم با امریکا بر سر معرفی حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی دیگر در لابهلای حملات کوچک و بزرگ تندروهای اصولگرا علیه دولت روحانی شرایط را برای دولتمردان سختتر از پیش کرده است.
زمانی تنها مشکل دولت روحانی ترمیم و بازسازی نقصانها و کاستیهایی بود که از دولت احمدینژاد به جای مانده بود اما در هفتههای اخیر با جنگ رسانهیی تندروهای اصولگرا علیه برنامههای دولت و زیر سوال بردن آنها نزد مخاطب عام شرایط بیش از پیش دشوار شده است چرا که دولت این روزها علاوه بر گرفتاریهای حساب و کتاب مرسومش با تبلیغات منفی گسترده مخالفانش علیه دولت هم دست به گریبان است؛ تبلیغات حساب شده و مدونی که از تریبون بهارستان گرفته تا خبرهای غیررسمی سایتهای خبر و حتی پیامکهای ناشناس را در اختیار دارد.
مخالفان و منتقدان دولت روحانی مدتهاست که عیان شدهاند در این میان اما مدتی است که رد پای یک طیف بیشتر از دیگران جلب توجه میکند، رد پایی که رنگ و بوی امور تبلیغاتی دولتی قبلی را همراه دارد و هدف مشخصی را دنبال میکند و آن چیزی نیست جز بازگشت به قدرت. آنطور که یکی از حلقه مشاوران محمود احمدینژاد به «اعتماد» میگوید عزم جریان احمدینژاد برای بازگشت به قدرت جدی است و برای این کار پیش نیازهای حضور در رقابتهای سیاسی را به دست آورده است. به گفته او که نخواست نامی از او برده شود محمود احمدینژاد برخلاف حرف و حدیثهایی که علیهاش گفته میشود همچنان حمایت بزرگان اصولگرا را همراه خود دارد.
او گفت که برنامهریزیها برای بازگشت دوباره احمدینژاد و تیمش به قدرت به صورت جدی در دستور کار است و در گام اول بنای این تیم تسلط بر جریان رسانهیی است که با روی کار آمدن دولت روحانی علیهاش شکل گرفته است. «خبر سازی، موجسازی و جنگ رسانهیی» و البته بهرهمندی از آنها ویژگی همیشگی جریان احمدینژاد است.
تیم احمدینژاد و مشاورانش همیشه میدانستند که فضای رسانهیی را چگونه به نفع خود تغییر دهند و تا رسیدن به مقصود آن را مدیریت کنند، درست است که خاطره روزهای ریاستجمهوری هشت ساله دولت او را کمتر اصلاحطلبی با لبخند مرور میکند و ناخوشیهای به میراث مانده از او آنقدر بزرگ و سنگینند که منتقدان دولت احمدینژاد همواره دوست دارند از آن گذر کنند.
در این میان اما همگان به یاد میآورند که احمدینژاد در راس دولت پرحاشیه و خبرسازش چگونه از حساسیت اذهان عمومی برای مدیریت فضای رسانهیی کشور سود میبرد، یک روز با نطقهای جنجالی و موضعگیریهای بیسابقه مثل حذف اسراییل از روی کره زمین یا نفی هولوکاست مخاطب را متوجه خود میکرد و روز دیگر با ادبیات که خوشایند رییسجمهور نبود سخن میگفت، میگفت «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود»، «آن ممه را لولو برد» و... زمانی یار نزدیکش - اسفندیار ر حیممشایی - را از نگاه رسانهها پنهان میکرد و بعد از چند صباحی که شایعات در مورد مشایی به خبر داغ رسانهها تبدیل میشد در سفری به خارج از آن رونمایی میکرد.
میدانست و مشاورانش هم دانستند که او کی و کجا باید حتی مقابل خاستگاهش و بزرگان اصولگرا اعلام موضع کند. اگر لازم بود خبر از خانهنشینی رییسجمهور میدادند. در طول ریاستجمهوری احمدینژاد مدام سخن از خط قرمزها بود؛ هراس جمعی از شکستن آنها. احمدینژاد را رییسجمهور پوپولیستی مینامیدند و میگفتند میتواند و میداند که چطور باید به کام عامه مردم بنشیند، میدانست که باید چه بگوید که جماعتی که در سفرهای استانی به استقبالش آمدند ساعتها مقابل ورودی شهرشان منتظر بماند.
با مردمی خواندن دولتش همه نامههای مردمی را که گونی، گونی پس از سفرهای استانیاش به نهاد ریاستجمهوری میرسید را با وجه نقدی یا معرفی به بانکهای دولتی برای دریافت وام ضروری سامان میداد، بعد از آن بود که مردم گروه گروه به استقبال کاروان هیات دولتش آمدند و دنبال اتومبیلهای دولتی دویدند و شعار احمدینژاد مردمی سر دادند، احمدینژاد و همراهانش خوب میدانستند که چطور میشود ذایقه مردمی را که به واسطه شعارهای دولت مردمی و ساده زیست پای صندوقهای رای آمده بودند را شیرین کنند.
احمدینژاد ماههاست که گرفته است اما هنوز ذایقه جماعتی را که شیرین کرده بود مدیریت میکند، هنوز میداند که چه کند و چه بگوید که مدیریتش زیر دندان برخی شیرین بیاید به ویژه الان که شانه از مسوولیت خالی کرده است و مشاورانش برایش مجتمع خبررسانی به عنوان «هما» - هواداران مردمی احمدینژاد راهاندازی کردهاند. آنطور که عبدالرضا داوری، رییس مجتمع خبری «هما» به خبرگزاری آریا میگوید: «هما» در سطح کلان خودش را با نگاه و رویکردهای احمدینژاد تطبیق میدهد و میخواهد هجمههای غیرمنصفانه و حملات غیرمنطقی را به آقای احمدینژاد و دولتهای نهم و دهم که با روی کار آمدن دولت یازدهم شکل گرفته است پاسخ دهد. به گفته داوری منابع مالی این مجموعه از طریق کمک مالی هواداران تامین میشود.
به واسطه همین، خبرها، تحلیلها و یادآوریهاست که حتی برخی از اصولگرایان همچون عماد افروغ تبلیغات منفی علیه برنامه دولت روحانی برای اجرای فاز دوم یارانهها را کار نزدیکان احمدینژاد میدانند. در کنار تلاش تیم احمدینژاد برای حضور فعالتر در فضای رسانهیی کشور سخنان اخیر علیاکبر جوانفکر، مشاور رسانهیی احمدینژاد در گفتوگو با نشریه مثلث مبنی بر اینکه به احمدینژاد توصیه میکنم کاندیدا شود چرا که زمینه برای بازگشت او فراهم است موید این است که عزم احمدینژاد و یارانش برای بازگشت دوباره به قدرت جدی است.
به گزارش صدای ایران، انتخاب در ادامه نوشت: دولت حسن روحانی روزهای سختی را پشت سر میگذارد. اجرای فاز دو هدفمندی یارانهها و تبلیغاتش برای انصراف مردم از دریافت یارانه نقدی از یک سو و ماجرای پیش آمده اخیر در روابط دولت یازدهم با امریکا بر سر معرفی حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی دیگر در لابهلای حملات کوچک و بزرگ تندروهای اصولگرا علیه دولت روحانی شرایط را برای دولتمردان سختتر از پیش کرده است.
زمانی تنها مشکل دولت روحانی ترمیم و بازسازی نقصانها و کاستیهایی بود که از دولت احمدینژاد به جای مانده بود اما در هفتههای اخیر با جنگ رسانهیی تندروهای اصولگرا علیه برنامههای دولت و زیر سوال بردن آنها نزد مخاطب عام شرایط بیش از پیش دشوار شده است چرا که دولت این روزها علاوه بر گرفتاریهای حساب و کتاب مرسومش با تبلیغات منفی گسترده مخالفانش علیه دولت هم دست به گریبان است؛ تبلیغات حساب شده و مدونی که از تریبون بهارستان گرفته تا خبرهای غیررسمی سایتهای خبر و حتی پیامکهای ناشناس را در اختیار دارد.
مخالفان و منتقدان دولت روحانی مدتهاست که عیان شدهاند در این میان اما مدتی است که رد پای یک طیف بیشتر از دیگران جلب توجه میکند، رد پایی که رنگ و بوی امور تبلیغاتی دولتی قبلی را همراه دارد و هدف مشخصی را دنبال میکند و آن چیزی نیست جز بازگشت به قدرت. آنطور که یکی از حلقه مشاوران محمود احمدینژاد به «اعتماد» میگوید عزم جریان احمدینژاد برای بازگشت به قدرت جدی است و برای این کار پیش نیازهای حضور در رقابتهای سیاسی را به دست آورده است. به گفته او که نخواست نامی از او برده شود محمود احمدینژاد برخلاف حرف و حدیثهایی که علیهاش گفته میشود همچنان حمایت بزرگان اصولگرا را همراه خود دارد.
او گفت که برنامهریزیها برای بازگشت دوباره احمدینژاد و تیمش به قدرت به صورت جدی در دستور کار است و در گام اول بنای این تیم تسلط بر جریان رسانهیی است که با روی کار آمدن دولت روحانی علیهاش شکل گرفته است. «خبر سازی، موجسازی و جنگ رسانهیی» و البته بهرهمندی از آنها ویژگی همیشگی جریان احمدینژاد است.
تیم احمدینژاد و مشاورانش همیشه میدانستند که فضای رسانهیی را چگونه به نفع خود تغییر دهند و تا رسیدن به مقصود آن را مدیریت کنند، درست است که خاطره روزهای ریاستجمهوری هشت ساله دولت او را کمتر اصلاحطلبی با لبخند مرور میکند و ناخوشیهای به میراث مانده از او آنقدر بزرگ و سنگینند که منتقدان دولت احمدینژاد همواره دوست دارند از آن گذر کنند.
در این میان اما همگان به یاد میآورند که احمدینژاد در راس دولت پرحاشیه و خبرسازش چگونه از حساسیت اذهان عمومی برای مدیریت فضای رسانهیی کشور سود میبرد، یک روز با نطقهای جنجالی و موضعگیریهای بیسابقه مثل حذف اسراییل از روی کره زمین یا نفی هولوکاست مخاطب را متوجه خود میکرد و روز دیگر با ادبیات که خوشایند رییسجمهور نبود سخن میگفت، میگفت «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود»، «آن ممه را لولو برد» و... زمانی یار نزدیکش - اسفندیار ر حیممشایی - را از نگاه رسانهها پنهان میکرد و بعد از چند صباحی که شایعات در مورد مشایی به خبر داغ رسانهها تبدیل میشد در سفری به خارج از آن رونمایی میکرد.
میدانست و مشاورانش هم دانستند که او کی و کجا باید حتی مقابل خاستگاهش و بزرگان اصولگرا اعلام موضع کند. اگر لازم بود خبر از خانهنشینی رییسجمهور میدادند. در طول ریاستجمهوری احمدینژاد مدام سخن از خط قرمزها بود؛ هراس جمعی از شکستن آنها. احمدینژاد را رییسجمهور پوپولیستی مینامیدند و میگفتند میتواند و میداند که چطور باید به کام عامه مردم بنشیند، میدانست که باید چه بگوید که جماعتی که در سفرهای استانی به استقبالش آمدند ساعتها مقابل ورودی شهرشان منتظر بماند.
با مردمی خواندن دولتش همه نامههای مردمی را که گونی، گونی پس از سفرهای استانیاش به نهاد ریاستجمهوری میرسید را با وجه نقدی یا معرفی به بانکهای دولتی برای دریافت وام ضروری سامان میداد، بعد از آن بود که مردم گروه گروه به استقبال کاروان هیات دولتش آمدند و دنبال اتومبیلهای دولتی دویدند و شعار احمدینژاد مردمی سر دادند، احمدینژاد و همراهانش خوب میدانستند که چطور میشود ذایقه مردمی را که به واسطه شعارهای دولت مردمی و ساده زیست پای صندوقهای رای آمده بودند را شیرین کنند.
احمدینژاد ماههاست که گرفته است اما هنوز ذایقه جماعتی را که شیرین کرده بود مدیریت میکند، هنوز میداند که چه کند و چه بگوید که مدیریتش زیر دندان برخی شیرین بیاید به ویژه الان که شانه از مسوولیت خالی کرده است و مشاورانش برایش مجتمع خبررسانی به عنوان «هما» - هواداران مردمی احمدینژاد راهاندازی کردهاند. آنطور که عبدالرضا داوری، رییس مجتمع خبری «هما» به خبرگزاری آریا میگوید: «هما» در سطح کلان خودش را با نگاه و رویکردهای احمدینژاد تطبیق میدهد و میخواهد هجمههای غیرمنصفانه و حملات غیرمنطقی را به آقای احمدینژاد و دولتهای نهم و دهم که با روی کار آمدن دولت یازدهم شکل گرفته است پاسخ دهد. به گفته داوری منابع مالی این مجموعه از طریق کمک مالی هواداران تامین میشود.
به واسطه همین، خبرها، تحلیلها و یادآوریهاست که حتی برخی از اصولگرایان همچون عماد افروغ تبلیغات منفی علیه برنامه دولت روحانی برای اجرای فاز دوم یارانهها را کار نزدیکان احمدینژاد میدانند. در کنار تلاش تیم احمدینژاد برای حضور فعالتر در فضای رسانهیی کشور سخنان اخیر علیاکبر جوانفکر، مشاور رسانهیی احمدینژاد در گفتوگو با نشریه مثلث مبنی بر اینکه به احمدینژاد توصیه میکنم کاندیدا شود چرا که زمینه برای بازگشت او فراهم است موید این است که عزم احمدینژاد و یارانش برای بازگشت دوباره به قدرت جدی است.
گزارش خطا
آخرین اخبار