جنبش هشتگ؛ راهکاری قدرتمند یا بیفایده؟
اسلکتیویزم یا به بیان خودمانی، مبارزه از زیرلحاف، روشی بسیار ایدهآل برای برخی بهشمار میرود. همانطور که پیشتر گفتیم، اثربخشی یک جنبش و کمپین مسئله پیچیدهای به شمار میرود. اما چه چیزی در موفقبودن یک کمپین نقش تعیینکننده دارد؟ صرف اینکه مردم در خصوص آن مسئله آگاه شده و به صحبت در خصوص آن بپردازند، نمایانگر موفقیت است؟ یا بهدستآمدن یک تفاوت و تغییر محسوس در دنیای ما معیار خواهد بود؟ این قسمت ماجرا دقیقا همان جایی است که منشا بسیاری از مناقشات و اختلافنظرهاست. به گزارش زومیت کوینلوئیس، پروفسور جامعهشناسی دانشگاه کالیفرنیا در نشریه سوسیولوجیکال ساینس طی مقالهای کمپین Save Darfur که در راستای پایاندادن به خشونتها و رنج مردم در سودان فعالیت میکند را مثال مناسبی برای بحث خود میداند. او معتقد است که بخش مربوط به شبکههای اجتماعی این جنبش که البته توجه رسانهای مطلوبی نیز دریافت کرده، مصرانه خواستار توهمی از جنبش و فعالیت بود و موجب تسهیل مسائل حقیقی نشد. از میان تمام افرادی که در فیسبوک از این جنبش حمایت کردند تنها ٠/٢٤درصد حاضر به کمک مالی شدند که البته باز هم پس از ٢/٥سال فعالیت توانست به مبلغ صدهزاردلار دست یابد. حال جالب است بدانید تنها در طی یکسال، مشارکتهای مستقیم از طریق نامه باعث جمعآوری یکمیلیوندلار کمک مالی در همین کمپین شد.
لایک و ریتوییت به تنهایی هیچ مشکلی را حل نخواهند کرد
اگر این کمپینها نیازی به جمعآوری پول برای اجرای برنامه خاصی نداشته و خواهان فعالیت داوطلبانه هم نیستند، پس بهدنبال ایجاد چه تغییری در دنیا بوده و چگونه در راستای آن تلاش میکنند؟ بهطور حتم لوئیس در چنین نگرشی تنها نیست. نگاهی به این پست ارسالشده توسط یونیسف در فیسبوک داشته باشید: «در تصویر، یونیسف گفته است که ما را در فیسبوک لایک کنید و ما «صفر» کودک را در مقابل فلج اطفال واکسینه خواهیم کرد. یونیسف تلاش داشته در این تصویر به قبح مسئله کنایه بزند. شما هرچه آرمان دنبال شده توسط این نهاد بینالمللی را لایک کنید کوچکترین کمکی به نجات جان کودکان نخواهید کرد. این تصویر به روشنی نشان میدهد که چنین نهادهای عملگرایی، چگونه به مسئله لایک و ریتوییت در مقابل کمک مالی نگاه میکنند.» البته تمام افراد تصور نمیکنند که اینگونه جنبشها و فعالیتهای مجازی وقت تلفکردن باشد. طی یکنظرسنجی در خصوص فعالیت و جنبشهای دیجیتال که در سال٢٠١٤ صورت گرفت، مشخص شد که ٦٤درصد از شهروندان آمریکایی که به پرسشنامه جواب دادهاند پس از لایک یا دنبالکردن یک فعالیت خیریه یا ناسودبر در شبکههای اجتماعی، به احتمال بیشتری به کمکهای مالی، داوطلبانه یا نشر اطلاعات در خصوص آن هدف یا آرمان خواهند پرداخت. ٦٠درصد نیز اعلام کردند که همچنان به مطالعه محتوای ارائهشده توسط آن نهاد ادامه خواهند داد که نشانگر داشتن تعامل و مشارکت حداقلی در مسئله است.
باوجوداین، نیت و قصد میتواند تفاوتهایی با عمل داشته باشد. ٦٥درصد از افراد در همین مطالعه اذعان کرده بودند که مایل هستند به صورت آنلاین به مشارکت در تحقق آرمان مورد نظر بپردازند، اما تنها ٣٥درصد در عمل به این اقدام مبادرت ورزیدند. در همین حال ٧٠درصد از آنها اعلام کرده بودند که احتمالا قصد دارند در خصوص تغییراتی که میتوان در زندگی روزمره ایجاد کرد اطلاعات کسب کنند، اما طی یکسال گذشته تنها ٢٥درصد از آنها به گفته خود عمل کردند. به شکل جالبی، مطالعه صورت گرفته توسط کوین لوئیس نشان داد افرادی که توسط دیگران به صفحه یک کمپین هدایت شدهاند، در قیاس با افرادی که بهصورت مستقل برای حمایت از آن آرمان وارد صفحه شدهاند، با احتمال بسیار کمتری حاضر به مشارکت مالی یا معرفی صفحه به دیگران هستند. این مسئله به خوبی نشان میدهد که اگرچه رسانههای اجتماعی بهعنوان بهترین راه برای گردآوردن افراد حول محور یک هدف مورد ستایش قرار گرفتهاند، اما احتمالا برای متحدکردن افرادی که حاضر به اجرای اقدام عملی در این راستا بوده و از انگیزه کافی برخوردار باشند، اثربخش نبوده و عقیم خواهد ماند.
منبع: روزنامه شرق
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار