دستاورد رویکرد تدبیر
جاوید قرباناوغلی؛ مدیرکل پیشین وزارت خارجه در یادداشتی در شرق نوشت:
ماراتن نفسگیر هستهای پس از ٩روز مذاکره فشرده در لوزان سرانجام به ایستگاه پایانی رسید و با انتشار بیانیه مشترک ایران با ١+٥ که خانم موگرینی و آقای ظریف آن را در حضور وزرای خارجه و نمایندگان ششقدرت جهان قرائت کردند، بر ١٢سال مناقشه هستهای ایران پایان داد. توافق ایران با قدرتهای جهانی از زمان انتشار بیانیه مذکور در صدر اخبار بینالمللی قرار گرفته و پیشبینی میشود بازتابهای آن تا مدتها محور اصلی مذاکرات سیاسی رهبران جهان و تحلیلهای سیاسی رسانههای معتبر بینالمللی باشد. اغراقآمیز نیست اگر گفته شود تحولی که پس از ١٨ماه مذاکره بیوقفه در مورد یکی از مهمترین پروندههای جهانی در شهر لوزان سوئیس رخ داد و جان کری وزیر خارجه آمریکا آن را مهمترین مذاکره دیپلماتیک دهههای اخیر توصیف کرده است، خطراتی را که بهواسطه اجماع جهانی، قطعنامههای شورای امنیت سازمانملل و تحریمهای ظالمانه، کشور را در معرض مخاطره قرار داده بود، برطرف کرد و نهایتا اینکه ظرفیتهای بزرگی را برای ایفای نقشی فعال و سازنده در جهان فراروی کشور قرار داد. فارغ از تفسیرها و تاویلهایی که هرکسی از ظن خود بر آن پای میفشارد، براساس دریافت اولیه از بیانیه مشترک ایران با ١+٥:
-حقوق هستهای ایران از سوی قدرتهای جهان به رسمیت شناخته شد.
-غنیسازی بهعنوان مهمترین خط قرمز نظام در مذاکرات هستهای مورد تایید قرار گرفت.
-هیچیک از مراکز هستهای و تاسیسات مرتبط با آن تعطیل نخواهد شد.
-برنامههای تحقیق و توسعه ادامه خواهد یافت.
-تحریمهای ظالمانه از دوش مردم و کشور برداشته خواهد شد.
-هیچ تحریم جدیدی بر کشور تحمیل نخواهد شد و در فضای پرتلاطم بینالمللی بخش مهمی از ظرفیت کشور که در بند قطعنامهها گرفتار شده بود، آزاد شده و ایران با قابلیتها و تواناییهای برخاسته از نیروی انسانی هوشمند و منابع عظیم، بار دیگر به جایگاه رفیع خود در روند توسعه در جهان باز خواهد گشت.
در میان موضوعات متعدد مورد اختلاف میان طرفین که تا ساعات آخر مذاکرات لوزان٢ دستیابی به توافق را در معرض تهدید قرار داده بود، لغو قطعنامههای شورای امنیت و خلاصی از تحریمها به نقطه کانونی چانهزنیها بین طرف ایرانی و ششقدرت جهانی تبدیل شده بود. این موضوع بهخصوص پس از اعلام مواضع مقاممعظمرهبری در مشهد، جایگاه ویژهای در مذاکرات یافت و عملا به خط قرمز مذاکرهکنندگان کشورمان تبدیل شد. اهمیت کار ظریف و تیم همراه وی در مذاکرات و وادارکردن طرفهای مقابل برای برداشتن تحریمها و لغو قطعنامههای شورای امنیت، زمانی قابل درک است که بدانیم پس از اشغال عراق در سال٢٠٠٣، جورج بوش با گماردن «پل برمر» بهعنوان فرماندار عملا این کشور را به یکی از مستعمرات خود تبدیل کرد، با وجود این، برداشتن سایه شوم قطعنامههای ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت و تحریمهای ظالمانه و برنامه نفت در برابر غذا، از سر عراق، ١٠سال طول کشید، ضمن اینکه برای تحقق این مهم، مرجعیت شیعه عراق نیز مجبور به مداخله شد. بدون آنکه خواسته باشیم به نبش قبر گذشته و به دلایل صدور قطعنامههای متعدد شورای امنیت و اعمال تحریمهای ظالمانه بپردازیم، رفتارهای نسنجیده، ادبیات نامناسب در بهسخرهگرفتن قطعنامه ولو ظالمانه سازمانهای معتبر بینالمللی و در یک کلمه سیاستهای ماجراجویانه هشتسال دوران گذشته، نهتنها باری از دوش مردم برنداشت که با اتخاذ سیاستهای نسنجیده و عدمتوجه به هشدارهای دلسوزان، قطعنامههایی که قرار بود ورقپارهای بیش نباشد مهمترین معضل مذاکراتشد.
امروز که در سایه مقاومت و حمایت ملت، تدبیر رهبری انقلاب در نرمش قهرمانانه، رویکرد تعاملگرای دولت و توانمندی بیبدیل ظریف و تیم همراه وی، در آستانه تحولی تاریخی قرار گرفتهایم، شایسته است دلواپسان به خود آیند. نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس که از هیچ تلاشی برای جلوگیری از بهنتیجهرسیدن مذاکرات فروگذار نکرد، به «حفظ قابلیت گسترده فعالیتهای هستهای، ادامه غنیسازی در زمینههای تحقیقاتی و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته، عدم تعطیلی حتی یکی از تاسیسات هستهای و ادامه فعالیت تاسیسات زیرزمینی فردو» اعتراف کرد که بهترین سند حقانیت تیم مذاکرهکننده هستهای و دستاورد نظام در مهمترین پرونده ملی و بزرگترین چالش بینالمللی است. شهد این پیروزی بزرگ را با تکرار ادبیات سخیف «آن مرد رفته» و ارزیابیهای غیرتخصصی و احساسی به کام مردم تلخ نکنیم. در غیاب رسانههای نوشتاری که باوجود همه توصیههای بزرگان ١٥روز را در محاق بودند، در سایتها و فضای مجازی، اولین واکنشها از سوی شیفتگان و دلدادگان نظام به این دستاورد بزرگ و تاریخی، این بیت از غزل لسانالغیب بود که فرمود:
ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد/ که به «تدبیر» تو تشویش خمار آخر شد
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار