کد خبر: ۵۲۶۱۵
۰۸ / ۰۱ / ۱۳۹۴
پسرانی که در موسیقی راه پدر را ادامه دادند+ تصاویر
همیشه بوده و هست، نمی شود کتمان کرد که هر پسری، تحت تاثیر اولین قهرمان زندگی خود یعنی پدرش نباشد و دوست نداشته باشد راهش را ادامه بدهد. در هر شاخه ای هم این ماجرا بوده و هست. از فوتبال و «حجازی» ها و «پروین» هایش بگیر تا سینما با «ارجمند» ها و «شریفی» ها و «فرهادی» ها.
حالا این قضیه در موسیقی هم هست. البته پررنگ تر و تاثیرگذارتر و از همه مهم تر اینکه کمتر به این موضوع پرداخته شده است. در این مطلب همه پدر و پسرهای موسیقی کشور و آنهایی که با هم رابطه نزدیکی دارند را مرور کرده ایم.
موسیقی ایران مدیون این پدر است
اولین هنرمندی که باید در لیست پیش رو از او یاد کرد حسن کامکار است. پرتلاش کُرد که با تمام سختی ها و مشقات پیش رویش راه موسیقی را پیش گرفت و ماندگارترین گروه موسیقی ایرانی را که متشکل از فرزندانش بود تشکیل داد. حسن کامکار در سال 1302 در سنندج به دنیا آمد. عشق و علاقه اش به موسیقی مثال زدنی بود. این علاقه تا آن حد در او ریشه دوانده بود که به خاطرش وارد ارتش شد، آخر در آن سال ها تنها جایی که می شد به واسطه آن با موسیقی ارتباط برقرار کرد ارتش بود.
آشنایی پدر خانواده کامکارها باسازهای موسیقی ایرانی و ویلن که در 17 سالگی اتفاق افتاد مسیر تازه ای را پیش روی او و موزیسین های بعد از او قرار داد. علاقه کامکار به موسیقی تا به آن حد بود که بسیاری از سازهای ایرانی از جمله سنتور، تار، سه تار و کمانچه را بدون استاد فراگرفت. کامکار با وجود تمام مشکلاتی که بر سر راه داشت توانست موسیقی ایرانی خصوصا موسیقی کردستان را متحول کند. حسن کامکار علاقه زیادی به حضور فرزندانش در این عرصه داشت. بنابراین با توجه به علاقه آن ها به سازهای ایرانی برای هرکدام از آن ها یک ساز انتخاب کرد.
هوشنگ، بیژن، پشنگ، ارسلان، قشنگ، اردوان، اردشیر و ارژنگ امروز در عرصه موسیقی ایرانی نوازندگان و آهنگسازان شناخته شده ای هستند. پس از آنکه فرزندان کامکار به آمادگی نسبی برای نواختن موسیقی دست پیدا کردند، اولین ارکستر این خانواده در سال 44 تشکیل شد. از آن سال تاکنون گروه «کامکار» مهم ترین خانواده موسیقی در ایران است. گروهی که همه نوازنده هایش جزیی از خانواده هستند و تاثیر شگفت انگیزی را هم بر موسیقی کشور داشته و دارند.
یک شوالیه
هنرمندان بعدی که نامشان باید در این لیست باشد شهرام و حافظ ناظری هستند. پدر (شهرام ناظری) از تاثیرگذارترین چهره های آواز ایرانی در 4 دهه اخیر است. او با حضورش در عرصه موسیقی ایرانی موسیقی مقامی را وارد بدنه اصلی موسیقی که تا پیش از این صرفا خود را پایبند ردیف دستگاهی می دانست، کرد.
حماسه و عشق را در هم آمیخت و طرحی نو درانداخت. این هنرمند کرمانشاهی در خانواده ای کُردزبان و آشنا با موسیقی و شعر به دنیا آمد. وی صدای دل نشینش را از پدر و مادر خویش به یادگار دارد. از دوران خردسالی توسط مادرش با شعر و آواز آشنا شد؛ پدرش نیز صدای لطیفی داشت. ضمن آشنایی با گوشه ها و ردیف های آواز ایرانی، سه تار هم می نواخت. وی از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص «شیخ داوودی» خواننده بزرگ آن زمان بهره گرفته و نیز داشته هایش را در اختیار فرزندش گذاشت.
یکی از دلایل اصلی که ناظری را در جایگاه کنونی قرار داده و مطالعه آثارش را برای جوانان موسیقی ایرانی به امری ضروری مبدل کرده، آشنایی بی چون و چرای او با شعر و ادبیات فارسی است. به نظر ناظری شیوه قالب در مواجهه خوانندگان با شعر شاعران متفاوت ارائه آن شاعار با بیانی تغزلی است.
بدعت اما در خانواده ناظری محدود به فعالیت های پدر نشد. حافظ ناظری فرزند شوالیه آواز ایران که پسر استاد برجسته آواز ایرانی است از سه سالگی موسیقی را آغاز کرد. حافظ ناظری درباره خود می گوید: «دوران کاری موسیقی من از سن 9 سالگی آغاز شد زمانی که پدرم (شهرام ناظری) را در اجراهای موسیقی سنتی ایران در آسیا و اروپا همراهی می کردم. در ماه مارس سال 2001 (اسفندماه 1379) در شهر نیویورک کنسرتی برگزار کردیم که زندگی مرا تغییر داد.
پویایی کار گروه ما در منتقدان و حضار غوغایی به راه انداخت که به علت کیفت و نوآوریش به یک سطح جدیدی از الهامات و ارتباطات موسیقیایی منجر شد. در این مرحله بود که متوجه شدم چه کار باید کنم و برای باقی عمر هنری ام چه مسیری پیش گیرم. سپس به ایران آمدم و تصمیم گرفتم که برای تحصیل موسیقی غرب به آمریکا برگردم.
او در جدیدترین تجربه خود آلبومی با نام بعد یازدهم را از سوی کمپانی سونی روانه بازار موسیقی کرد. در این آلبوم ستارگان موسیقی جهان و برندگان 35 جایزه جهانی موسیقی حافظ ناظری را همراهی کرده اند. آلبوم او بعد از انتشار این آلبوم بارها در صدر جدول فروش هفتگی آلبوم های محبوب جهان قرار گرفت.
یک پدر و زحماتی که به بار نشست
از نظر تاریخی دومین خانواده ای که باید در این لیست قرار بگیرند، پدر و پسران خانواده روحانی اند. رضا روحانی هنرمند شناخته شده ایرانی (پدر این خانواده) با علاقه فراوانی که به موسیقی داشت پسرانش را در همین مسیر قرار داد. رضا روحانی مهندس کشاورزی، در استان گیلان بود که در کار نواختن ویلون و سرودن شعر نیز تجربیات زیادی داشت. او از لحظه تولد «انوشیروان»، او را تحت مراقبت خود قرار داد و هر وقت که ساز را به دست می گرفت آهن ملایم و مشهور «لالایی» را برای او در کنار گهواره اش می نواخت. درواقع می توان گفت که روحانی از زمان شیرخوارگی گوشش با نوای موسیقی آشنا شد.
انوشیروان روحانی، در سن 7 سالگی با راهنمایی های پدر، با خط «نت» آشنا می شود و در همین اوقات وارد هنرستان موسیقی شده و جواد معروفی استاد پیانوی ایران، تعلیم وی را بر عهده می گیرد. انوشیروان از این تاریخ به بعد مدارج ترقی را به سرعت طی نموده و با آشنایی که پدر وی با آقای عباس شاپوری داشت به رادیو راه یافت. در ارکستر شاپوری برنامه هایی اجرا می کند. در اولین جلسه ای که «انوش کوچولو» را جهت اجرای برنامه به رادیو می برند به علت کوچکی و کوتاهی قد و قامتش، آقای صبحی مهتدی ایشان را به روی صندلی گذاشته تا سازش به میکروفن نزدیک شود.
انوشیروان روحانی از سن یازده سالگی عضو روزمزد رادیو می شود و در سن هجده سالگی در کنسرواتور پاریس مشغول تحصیل و از این مرکز فارغ التحصیل می گردد. اولین آهنگی که می سازد و در رادیو اجرا می شود «اسرار ساز» نام داشت که پوران می خواند. انوشیروان روحانی بیش از 25 سال نداشت که عضو شورای موسیقی رادیو می شود و تا آخرین سالی که در آن سازمان فعالیت داشت، این سمت را عهده دار بود. او از اولین برنامه «گل ها» با این برنامه همکاری فراوان داشت. رهبری ارکستر شماره 8 به عهده او بود.
انوشیروان روحانی یکی از آهنگسازان خوب معاصر است که بیش از دویست آهنگ متنوع و جالب ساخت که اکثر آن ها از معروف ترین آهنگ های زمان خود بود. روحانی در آهنگسازی ویژه فیلم و سینما نیز دارای آثار معروف و ارزنده ای می باشد. از میان آهنگ های انوشیروان روحانی، مردم بیشتر به آهنگ «سلطان قلب ها» و «گل سنگ» و «تولد مبارک» علاقمندند.
مهندس روحانی، برای فرزندان دیگر خود اردشیر، شهداد، شهریار روحانی نیز علاوه بر پدری مهربان و دلسوز، معلمی سخت گیر نیز بود. به طوری که زحماتش به ثمر رسید. این فرزندان نیز هرکدام در موسیقی پیشرفت شایان توجهی نموده اند. اردشیر معلم پیانو است که یکی از آهنگ هایش آرم برنامه سلام صبح به خیر رادیو می باشد. شهداد آهنگساز و رهبر ارکستر سمفونیک های متعددی است. بیشتر آهنگ های انوشیروان روحانی را وی تنظیم کرده است. شهداد روحانی، رئیس و رهبر ارکستر سمفونی COAT لس آنجلس بوده است. علاوه بر آن، او رهبری بسیاری از ارکسترهای سمفونی معتبر را به طور مهمان بر عهده داشت.
وزنه موسیقی ایرانی
او یکی از پرافتخارتین موزیسین های حال حاضر موسیقی ایران است. حسین علیزاده که فرزندانش صبا و نیما نیز امروز در کار هنر هستند. تا به امروز سه بار نامزد جایزه معتبر گرمی (اسکار موسیقی) شده است. این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی که کار فراگیری موسیقی را در محضر استاد هوشنگ ظریف آغاز کرد یکی از پیشروترین نوازندگان ساز در موسیقی ایرانی به حساب می آید. او پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و هم زمان در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به یادگیری و اجرای کنسرت پرداخت.
او نزد هوشنگ ظریف، حبیب الله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموخته است. علیزاده سال 1347 عضو ارکستر رودکی بود. دو کنستر او در جشن هنر شیراز آغاز راه او به عنوان یکی از وزنه های موسیقی ایراین بود.
او با عضویت در کانون چاووش همراه با دیگر استادان موسیقی ایران از جمله محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان آثار جاودانه ای در موسیقی ایران به نام مجموعه آلبوم های چاووش اجرا کرد و نیز با آموزش به هنرجویان موسیقی تاثیر مهمی در تربیت موسیقی دانان و نوازندگان پس از انقلاب گذاشت. علیزاده در اوایل دهه هفتاد ریاست هنرستان موسیقی را بر عهده داشت. علیزاده تا سال 1384 با محمدرضا شجریان در قالب گروهی چهارنفره همراه با کیهان کلهر و همایون شجریان به برگزاری کنسرت و اجرای برنامه در کشورهای مختلف مشغول بود. حسین علیزاده دارای دو فرزند به نام های صبا (نوازنده کمانچه) و نیما (نوازنده رباب و تار) است که هم اکنون در گروه هم آوایان زیر نظر علیزاده فعالیت دارند.
فرزند نابغه آواز بودن
دو نفر بعدی که الزاما در هر لیستی در مورد پدران و پسران موسیقی ایران بلاشک باید یادی از آن ها کرد، حسین خواجه امیری (ایرج) و پسرش احسان خواجه امیری هستند. ایرج از خواننده های صاحب سبک ایران است و صدایش از معدود صداهایی شش دانگ به حساب می آید. صدایی که توانایی اجرای هرچه را بیش از حد انتظار دارد. محمدرضا شجریان درباره وی می گوید: «صدای ایراج در تاریخ آوازخوانی ما یک متر و معیار است و هرکس بخواهد در بالاترین حد حنجره صدایی را مثال بزند می گوید صدا شبیه صدای ایرج است».
صدای ایرج با ویژگی هایی که آن را به عنوان و جایگاه «صدای معیار» در هنر خوانندگی ما نزدیک می کند، یکی از نزدیک ترین صداها به ذات آواز (موسیقی) ایرانی است. در میان خوانندگانی که از ابتدای ورود پدیده ضبط موسیقی به ایران صدایشان به گوش رسیده، شاید فقط قمرالملوک وزیری در زیبایی و کمال و «رسا» بودنش در هنری به نام آواز، با ایرج قابل مقایسه باشد. بارزترین نکته در شیوه صداسازی و صدادهی ایرج، آن است که از تمام امکانات بالقوه حنجره اش سود می برد و آن را به فعل تبدیل می کند. بهترین الگو، برای یافتن توانایی های حنجره و کشف صدای شخصی به ویژه در نزد هر هنرجویی که فیزیک و بافت اندام های صوتی اش به ایرج نزدیک باشد محسوب می شود.
احساس خواجه امیری فرزند استاد کم نظیر آواز ایرانی است. به دلیل متولد شدن در خانواده هنرمند از سن 5 سالگی موسیقی را شروع کرد. احسان از هفت، هشت سالگی کم کم به کلاس های سنتور و ویلن رفت. پیانو را از خواهرش الیکا یاد گرفت. در سن یازده سالگی به طور جدی با آکوستیک کردن اتاقش تصمیم به ساخت موسیقی گرفت. کار حرفه ای خود را با آهنگسازی برای مجموعه مستند، که موسیقی بی کلام بود آغاز کرد. مطرح ترین کارش در آن دوران آهنگسازی آلبومی به نام«خاطرات زندگی» برای پدرش بود. فقط می خواست آهنگساز شود و ورود خود به عرصه خوانندگی یک شوخی می دانست.
در سن 17 سالگی آلبوم «من و بابا» را روانه بازار کرد که کار مشترک او و پدرش استاد ایرج بود که خود او موفقیت این آلبوم را تا حد زیادی مدیون حضور پدر می داند. در 19 سالگی به پیشنهاد قاسم جعفری برای ساخت موسیقی سریال غریبانه انتخاب شد. ترانه «هرچی آرزوی خوبه...» بسیار مورد استقبال قرار گرفت. سال 84 آلبوم «برای اولین بار» را روانه بازار کرد. در مهرماه 86 آلبوم سومش «سلام آخر» را روانه بازار کرد. اولین کنسرت او در سال 84 در کیش برگزار شد. تاکنون کنسرت های موفقی در شهرهای مختلف ایران برگزار کرده است.
هنر پورناظری ها
نام فامیل پورناظری به گوش همه دوستداران موسیقی ایرانی آشناست. پدر (کیخسرو) پایه گذار گروه موسیقی شمس و از برجسته ترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی نواحی ایران است. پدر پورناظری (پرویز پورناظری)، معروف به حاجی خان از شاگردان کلنل علینقی وزیری، درویش خان و مادرش، پوراندخت سرحددار، موسس نخستین دبیرستان ملی دختران و اولین زن دیپلمه در کرمانشاه بود.
کیخسرو از کودکی موسیقی را با ساز تار شروع کرد و نزد پدر کتاب های هنرستان موسیقی، آثار وزیری و ردیف موسیقی سنتی ایران را فراگرفت. شعر و ادبیات کهن فارسی را از مادر آموخت و محضر بزرگانی چون کیوان سمیعی و بهزاد کرمانشاهی را درک نمود. کیخسرو پورناظری در سال 1359 گروه تنبور شمس را بنیان نهاد که این کار، راهی نوین را برای نگاه به گروه نوازی موسیقی تنبور پیش اهل موسیقی نهاد.
«طهمورث پورناظری» از نسل جدیدهای خاندان است که هنرش را در آلبوم «نه فرشته ام، نه شیطان» به رخ کشید. سهراب دیگر فرزند کیخسرو پورناظری نیز با نوازندگی تار، تنبور، سه تار و دف آشنایی داشته و از سال 1374 در ارائه کارهای هنری خود با گروه شمس همکاری دارد. وی فارغ التحصیل هنرستان موسیقی سوره است و نواختن کمانچه را نزد اردشیر کامکار آموزش دیده است. او سبک بسیار زیبا و نوینی برای نواختن دارد و روحی جدید به موسیقی ایرانی مخصوصا ساز تنبور بخشیده است.
از جمله آثار سرشناس پورناظری می توان به آلبوم رنگ های تعالی اشاره کرد که او به همراه طهمورث پورناظری و استاد محمدرضا شجریان اجرا کرده است. از او اخیرا آلبوم موسیقی متن فیلم آرایش غلیظ در سبک موسیقی تلفیقی (راک) و با آواز محمدرضا شجریان منتشر شده است. سرعت او در نوازندگی ساز، مثل زدنی است.
دیگران
مرحوم محمدرضا لطفی و فرزندش امید، زنده یاد پرویز مشکاتیان و فرزندش آیین، فرهاد فخرالدینی و فرزندش فرزاد، مسعود شعاری و فرزندش سینا شعاری هم از دیگر پدران و پسران موسیقی ایران هستند که نباید از آوردن نامشان در این گزارش غفلت می شد. مجال کم بود و نوبت به توضیح در مورد سایرین نرسید...
تو بخوان جان جانان
دهه پنجاه شمسی آواز ایرانی چهره جدیدی را معرفی کرد. مردی از دیار خراسان که آمده بود تا آواز ایرانی را میدان داری کند. استادمحمدرضا شجریان که امروز یکی از تاثیرگذارترین افراد در عرصه آواز ایرانی است، آواز ایرانی را با حضورش رنگ و روی دیگری بخشید. زاده مهرماه 1319 که از دوران کودکی آواز می خواند پس از مهاجرات به تهران و آشنایی با اساتید تراز اول آن زمان با احمد عبادی آشنا شد و از سال 1346در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت کرد.
خسرو آواز ایران، به دلیل نوع صدا و سبک مخصوص به خود و تصنیف های ملی میهنی که اجرا کرده و انتشار آلبوم های مردمی شناخته می شود و شهرتی در سطح جهانی دارد به طوری که وب گاه آسیاسوسایتی وی را پرآوازه ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی و روزنامه «ونکوور سان» او را یکی از مهم ترین هنرمندان موسیقی جهان توصیف کرده است. از دیگر دلایل سرشناسی محمدرضا شجریان، می توان به فهرست شاگردان او که خوانندگان سرشناسی چون ایرج بسطامی، شهرام ناظری، حسام الدین سراج و پسرش همایون شجریان در این فهرست قرار دارند، اشاره کرد.
محمدرضا شجریان شیوه های آوازی اقبال السلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، حسین قوامی و غلامحسین بنان را روی صفحات و نوارها به دقت دنبال کرد. اجرای زنده راست پنجگاه در سال 1354 در جشن هنر شیراز به همراه محمدرضالطفی و ناصر فرهنگ فر، که بعدها در یک آلبوم موسیقی با همین نام منتشر شد، بسیار مورد استقبال واقع شد. محمدرضا شجریان علاوه بر همه توضیحات بالا از یک نظر دیگر هم خاص است.
او پدر یکی از موفق ترین و شناخته شده ترین خوانندگان نسل جوان موسیقی ایرانی یعنی همایون شجریان است. در آخرین تجربه موفق فرزند خسرو آواز ایران، موسیقی ایرانی با آلبوم «نه فرشته ام نه شیطان» بعد از سال ها دوباره به خانه های مردم رفت. آخرین بازی که شاهد زمزمه کردن آواز خوانندگان موسیقی ایرانی در خانه های مردم بودیم به سال های تفوق «ایرج» و «گلپا» بر می گردد.
نظر شما