تکریت داستان دو شهر

کد خبر: ۵۱۰۰۷
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۶
نبرد برای بازپس‌گیری زادگاه صدام از تروریست‌های داعش مقبره دیکتاتور معدوم عراق را به ویرانه تبدیل کرده است.

تصاویری که خبرگزاری آسوشیتدپرس ضبط کرده نشان می‌دهد که از ساختمان آرامگاه صدام در روستای العوجه فقط ستون‌های آن باقی مانده و در آن دیگر خبری از پوسترهای چهره‌ صدام نیست، حالا به جای تصاویر صدام در مقبره و شهر زادگاهش، پرچم نیروهای مردمی و تصاویر فرماندهان آنها و بیش از همه تصاویر قاسم سلیمانی دیده می‌شود. اما در جریان آزادی تکریت فقط مقبره صدام نبود که فروریخت. حالا خاطره و یاد تکریت نیز در ذهن ایرانی ما تغییر کرده و به گونه‌ای دیگر تعریف می‌شود. مرگ و حیات چرخه‌ای پایان‌ناپذیرند، چرخه‌ای همزاد، به بلندای تاریخ بشریت. چرخه بی‌پایان مرگ و زندگی دارای روابطی نامرئی است که گذشتگان را به امروزیان و امروزیان را به آیندگان متصل می‌کند، روابطی غیرمادی که به شکل خاطره در حافظه تاریخی و جمعی انسان‌ها باقی‌مانده و دست به دست می‌شوند. خاطراتی که همچون میراثی معنوی به زندگی معنا می‌دهند و به همراه انسان زندگی می‌کنند. خاطره‌ها مثل انسان‌ها بزرگ می‌شوند، پیر می‌شوند و در نهایت می‌میرند. بخشی از خاطرات فصل مشترک میان گروهی بزرگ از یک جامعه‌اند؛ حافظه‌ای جمعی که در گروهی اجتماعی شکل گرفته و فصل اشتراکی میان افرادی ناآشنا. غالبا اتفاقات سیاسی- اجتماعی مانند انقلاب، جنگ و غیره بستر شکل‌گیری این خاطره‌های جمعی هستند.

سال‌ها پیش در اوج جنگ ایران و عراق امام خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران بار‌ها در سخنرانی‌ها و بیانیه‌های خود از صدام با عنوان «صدام تکریتی» یاد می‌کرد. تکریت پیش از به‌قدرت‌رسیدن صدام‌حسین، شهری کوچک بود، صدام پس از دردست‌گرفتن قدرت، تکریت را به شهری بزرگ تبدیل کرد که تقریبا تمامی جمعیت آن را طرفداران او تشکیل می‌دادند. امام خمینی(ره) در بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خود عبارت «صدام تکریتی» را با بار منفی به پسوند «آمریکایی» پیوند می‌زد. کتاب صحیفه امام خمینی(ره)، سخنان ایشان را در ۲۷ شهریور ۱۳۶۰، در حسینیه جماران در اولین سالگرد آغاز جنگ آورده است: 

«بسم الله الرحمن الرحیم
یک سال از جنگ صدام تکریتی آمریکایی با اسلام عزیز می‌گذرد. یک سال از هجوم بعث کافر عراق به سرزمین اسلام و جمهوری اسلامی ایران گذشت. اکنون در آستانه «هفته جنگ» و بررسی ابعاد مختلف آن، از انگیزه‌ها و پیامدها و دست‌های جنایتکاری که از آستین حزب بعث کافر عراق و صدام عفلقی پیداست، تا ثمرات تلخ و شیرینی که در مقابله حق و باطل و اسلام و کفر به بار آورده است، سخن می‌باشد و در این هفته نویسندگان و گویندگان و رزمندگان و افشاگران و هنرمندان به بررسی کامل جنگ می‌پردازند و ابعاد این واقعه تاریخی را روشن می‌نمایند. آنچه تاکنون از انگیزه صدام بعثی و حزب بعث عراق بر روشن‌بینان نباید مخفی باشد آن است که ابرقدرتان جنایتکار و خصوصا آمریکا در این انقلاب به این نتیجه رسیده‌اند که انقلاب اسلامی ملت ایران با سایر انقلاب‌های غیرالهی تاریخ فرق اساسی دارد و رمز پیروزی شگفت‌انگیز آن را پس از تجزیه و تحلیل، در اسلام راستین یافتند.»

حالا تکریت در دست مبارزان شیعه طرفدار ایران است و مردم شهر، عکس سردار ایرانی، قاسم سلیمانی را به‌عنوان قهرمان خود بر دیوار‌های شهر چسبانده‌اند. حالا نام تکریت از کلمه‌ای تحقیر‌آمیز به نام و یادی افتخارآفرین برای مردم تبدیل شده است. از خاطره پیر و شرمگین تکریت حالا کودکی زاده شده، کودک تکریت دیگر نسبتی با صدام حسین ندارد، تنها مقبره‌ای ویران از او در خود دارد که بعید است دوباره به شکل گذشته باز‌سازی شود. حالا کودک تکریت نام و عکس یک سردار ایرانی را بر پیشانی دارد و این آغازیست بر تاریخی جدید. در صفحه اول کتاب تاریخ جدید این شهر نوشته شده: «تکریت توسط شیعیان طرفدار ایران آزاد شد.»
نظر شما
پربیننده ترین ها