آیا دومین شهر بزرگ عراق تقسیم میشود؟/ آلمانیزهشدن موصل
عملیات آزادسازی تکریت توسط ارتش عراق و نیروهای مردمی آغاز شد. عراقیها عزم خود را جزم کردهاند و با نیروی ٣٠هزارنفری آموزشدیده به جنگ تنبهتن با نیروهای داعش رفتند. مقامات عراقی عنوان کردند که عملیات تکریت پیشزمینه عملیات آزادی موصل است، عملیاتی که همه با بیموامید منتظر فرارسیدن آن هستند. از یک طرف امید آزادی و در طرف دیگر بیم آلمانیزهشدن موصل؛ وقتی که آلمان در جنگ دوم جهانی فرانسه را از دست داد همه طرفهای درگیر جنگ برای تصرف برلین لحظهشماری میکردند. اینبار نوبت آلمان بود که پس از شکست به سرنوشت امپراتوری عثمانی دچار شود. امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی بین فرانسه و انگلیس تقسیم شد و آلمان نیز توسط جنگسالاران آنروزها، آمریکا و شوروی، دوتکه شد؛ شوروی شرق آلمان را تصرف کرد و آمریکا و متحدانش غرب آلمان را تصرف کردند. هرطرف هم سیاستهای موردنظر خود را به اجرا گذاشت و تا سالها مردم پشت دیوارهای بتونی زندانی و مکتبهای مارکسیسم و لیبرالیسم به فاصله یک دیوار از هم به همسایگانی غیرممکن تبدیل شدند.
اکنون نیز بیم آن میرود که موصل دچار سرنوشت آلمان شود؛ موصل که در گذشته از شهرهای بزرگ و متمدن امپراتوری عثمانی بهشمار میرفت اکنون نیز با جمعیتی بالغ بر دومیلیوننفر نام دومین شهر بزرگ عراق را یدک میکشد و از موقعیتی ژئواستراتژیک برخوردار است زیرا از طرف شمال با ترکیه و اقلیم کردستان هممرز و از طرف غرب با سوریه همسایه است. همچنین این استان نزدیکترین شهر به «رقه» پایتخت خودخوانده خلافت داعش است. مواردی که نظریه تقسیم موصل را تقویت میکند آنالیز رفتار سیاسی اقلیم کردستان عراق و بافت اجتماعی موصل است.
اقلیم کردستان عراق پس از سقوط «صدام حسین» خودمختاری اعلام کرد و دولت عراق نیز مخالفتی با این موضوع نکرد تا اینکه با افزایش بهای نفت در چندسال اخیر، بر سر استخراج و صادرات منابع نفتی در شمال عراق با دولت مرکزی مشکل پیدا کرد. اختلافات بین طرفین تا بدانجا کشید که دولت اقلیم کردستان عراق خودسرانه بدون اجازه دولت مرکزی عراق اقدام به بستن قرارداد صادرات نفت به ترکیه کرد. این اقدام اقلیم خودمختار کردستان با انتقاد شدید نخستوزیر وقت عراق آقای «نوری مالکی» و کابینه او همراه شد. اختلافات بین طرفین تا آنجا پیش رفت که وزرای کرد عراقی از کابینه خارج شدند. این اختلافات و بدبینیها حتی زمانی که داعش به عراق حمله کرد همچنان باقی بود و در چندهفته نخست اشغال موصل بین کردها و داعشیها آتشی ردوبدل نشد. همچنین کردستان عراق به نیروهای خود دستور داد که به نیروهای داعش حمله نکنند و فقط پاسخ حملات آنها را بدهند. اما زمانی که داعش به مناطق کردنشین حمله کرد، اختلافات با میانجیگری قدرتهای منطقهای کمرنگ شد و طرفین با رایزنی برخی از میانجیگران منطقه بر سر میز مذاکره نشستند. دولت عراق نیز با تصویب و اختصاص بودجه چشمگیری به مناطق کردنشین تلاش کرد که دل کردها را به دست آورد اما بازی پشت پرده بین دوقدرت همچنان ادامه داشت. اقلیم کردستان از کشورهای خارجی مانند آلمان، فرانسه و آمریکا تقاضای تسلیحات سنگین کرد که در پاسخ، آنها گفتند مستقیما نمیتوانند به اقلیم سلاح صادر کنند و آنها باید از طریق دولت مرکزی عراق خواسته خود را مطرح کنند. برخی از قدرتهای دیگر نیز بهخاطر حساسیت ترکیه از قدرتگرفتن کردها از دادن تسلیحات شانه خالی کردند. اما داعش که تسلیحات سنگین و نیمهسنگین ارتش عراق را در موصل تصرف کرده بود، از سهجبهه در عراق پیشروی کرد؛ یکی به طرف شمال و اقلیم کردستان، دیگری بهطرف بغداد و سومین جبهه بهطرف جنوب عراق و مرز عربستان و اردن. قدرتهای جهانی که بیشتر از این تحمل پیشرویهای داعش را نداشتند به اقلیم کردستان عراق نیروی نظامی گسیل کردند تا کردها را آموزش دهند و با تسلیحات محدود نیمهسنگین و سنگین از آنها حمایت کردند. کردها نیز حمله داعش به پالایشگاه کرکوک را دفع کردند و در قدم بعدی سد استراتژیک موصل را از داعش بازپسگرفتند و اخیرا نیز سنجار را آزاد کردند و در نزدیکی موصل موضع گرفتند.
پیشروی کردها با اماواگرهایی همراه بوده است، اما واگرهایی که از منظر برخی دولتمردان عراقی باید مورد توجه قرار گیرند؛ از این جمله میتوان به تصرف مناطق عربنشین توسط کردها اشاره کرد که حاضر به پسدادن آنها به دولت مرکزی نیستند. همچنین آنها قصد داشتند قبل از ارتش عراق به پالایشگاه «بیجی» حمله کنند که آمادگی لازم را نداشتند. اکنون نیز بین دولت عراق و اقلیم کردستان عراق، آمریکا و ایران میانجیگری میکنند. آنچه که از اوضاع و احوال عراق برمیآید، این است که کردستان درحال گسترش قلمرو و تحقق رویای ایجاد کشور کردستان واحد است که شامل کردستان سوریه و کردستان ترکیه نیز میشود. فرستادن نیروی جنگی به کوبانی را میتوان در راستای تحقق این رویا تلقی کرد. از سوی دیگر اخیرا نیز پیشمرگههای کرد از ورود اعراب آواره به مناطق پاکسازی شده خودداری کردند و سازمانهای حقوقبشری به این رفتار پیشمرگهها شدیدا اعتراض کردند که در نتیجه آن «نچیروان بارزانی» نخستوزیر اقلیم کردستان با تایید این عمل پیشمرگهها قول همکاری بیشتر داد. همچنین از ورود اعراب آواره به اقلیم کردستان جلوگیری میشود و آوارگان باید از محدوده اردوگاههای سازمانملل بیرون نروند. آنچه که از رفتار سیاسی رهبران کرد اقلیم میتوان دریافت، یکی ایجاد حداکثر تماس مرزی با سوریه است تا با کردهای آنطرف مرز بتوانند بهتر و آزادتر تماس برقرار کنند که این امر فقط با تصرف بخشهای بزرگی از موصل بهدست میآید و دیگرهدف رهبران کرد گسترش عرضی اقلیم کردستان عراق است. در جغرافیای سیاسی، هر کشوری که عرض کم داشته باشد، در برابر دشمن خارجی بسیار آسیبپذیرتر خواهد بود. همچنین با گسترش عرضی کردستان بهخصوص در غرب این اقلیم خط حائل بیشتری با اربیل پایتخت کردستان ایجاد خواهد شد و سومین هدف رهبران اقلیم تصرف مناطق بیشتر و رایزنی بر سر اداره آنها یا دادن زمین آزادشده در برابر امتیازات ارزشمند دولت مرکزی عراق است اما موصل تنها با تقسیمات ارضی از طرف کردها و عراقیها روبهرو نیست؛ بلکه شرایط قبیلهای و مذهبی عراق همواره تنشزا بوده است. هیچکس سالهای٢٠٠٦تا٢٠٠٩ را فراموش نمیکند؛ زمانی که در بغداد و شهرهای عراق روزانه دهها نفر بر اثر حملات انتحاری و بمبگذاری کشته میشدند. اختلافات مذهبی عراق باعث ریختن خون هزاراننفر شد و جنگ سایهها با شدت، وحدت تمام عراق را در نوردید. اکنون نیز عراق با اینکه شرایط بهتری نسبت به ٢٠٠٦ دارد اما شکافها پیچیدهتر شده است و سکوتها طولانیتر. میتوان موصل را بهعنوان نمونهای از شکاف اجتماعی در عراق مثال زد؛ آنچه افکار را بهطرف پرتوهای تاریک هدایت کرده است، بدبینی نسبت به یکدیگر بوده است و این بدبینیها در غرب عراق باعث شده است که در موصل از درون، پتانسیل بسیار بالایی جهت جدایی بهوجود آید.
وقتی که روند تصرف موصل توسط داعش را آنالیز میکنیم به نتایج جالبی میرسیم که نوعی همکاری درونی و اولویتبندی مذهبی حلقههای سیاسی عراقی با داعش را نشان میدهد. زمانی که موصل تصرف شد «طارق الهاشمی» معاون اسبق نخستوزیر عراق از تصرف موصل ابراز خوشحالی کرد. همچنین استاندار موصل در چهارروز درگیری در موصل هیچاقدام مثبتی برای جلوگیری از سقوط شهر موصل نکرد و حتی از دخالت برخی از نیروها در جنگ خودداری کرد. ساختار موصل ساختاری قبیلهای است. همچنین اکثریت مردم این شهر اهل سنت هستند. تضاد اهل سنت با اهل تشیع در هرم قدرت در عراق باعث شد که برخی از سران و سیاستمداران اهل سنت حمایت خود را از دولت مرکزی عراق به حالت تعلیق درآورند. آنها خواستار وزرای بیشتری در کابینه بودند و از نخستوزیر میخواستند که وزیر دفاع از بین نظامیان سنی انتخاب شود. پس از مخالفت اقلیم کردستان عراق و سیاسیون سنی با نخستوزیری مجدد نوری المالکی، گروههای سیاسی و طیفهای قدرت برسر انتخاب نخستوزیرجدید «حیدر العبادی» توافق کردند. او نیز با توجه به فضای متشنج عراق به خواستههای طیفهای مخالف جامه عمل پوشاند و وزیر دفاع را از بین نظامیان اهل سنت انتخاب کرد. همچنین بخش بیشتری از کابینه به اهل سنت واگذار شد و در طرحریزی عملیات آزادسازی موصل و مناطق سنینشین توافق شد که ارتش نقش اصلی را ایفا کند و نیروهای متشکل از قبایل اهل سنت نیز آنها را همراهی کنند. درهمینحال توافق شد که نیروهای شیعه و گروههای مسلح دیگر در آزادسازی مناطق اهل سنت زیر پرچم ارتش عراق بجنگند.
اکنون نیز در آزادسازی تکریت نیروهای اهل سنت با ارتش همکاری تنگاتنگی دارند و گروههای شیعه با هماهنگی کمنظیری با ارتش همکاری دارند. بهخصوص آنکه «آیتالله سیستانی» مرجع گرانقدر شیعیان ریختن خون اهل سنت و غارت اموال آنها را حرام دانسته است. با توجه به تدبیرها و رایزنیهای فشرده دولت مرکزی عراق با قبایل عراق برای ذوب آنها در درون هرم قدرت نباید قدرتهای پشت پرده و ذینفوذ را از قلم انداخت و نباید این نکته را فراموش کرد که سران این قبایل روابط پیچیده و منسجمی با کشورهای همسایه بهخصوص ترکیه و عربستان دارند و حتی در زمان حضور آمریکا در عراق نیروهای قبایل بزرگترین خطر برای آنها در مثلث مرگ محسوب میشدند. امروز نیز با اینکه سامرا و دیگر مناطق اهل سنت پاکسازی شده است اما تکتیراندازهای دشمن هنوز درحال فعالیت هستند و بخشی از موفقیت داعش مدیون همکاری رگههایی از درون مناطق آشوبزده است. برای موفقیت در برابر دشمن همکاری و استفاده از توان سران قبایل و نیروهای آنها بهترین گزینه پیشرو است اما آنچه که سران قبایل موصل میخواهند نوعی خودمختاری تام مانند اقلیم کردستان است. این درحالی است که دولت مرکزی با کوچکترکردن عراق و ایجاد یکاقلیم فدرال دیگر بهشدت مخالف است. اینروزها آنچه در عراق و بهخصوص در موصل میگذرد نوعی نوسازی قدرت است. این احتمال وجود دارد که این نوسازی به آیندهای رنگارنگ و باثبات برای عراق یا به آیندهای بیرنگ و بیثبات تبدیل شود که هر طرف از قدرتها بر سر حدود سیاسی، مذهبی و فرهنگی، اسلحه را بهعنوان قاضی بین خود بر میگزینند. آنچه که باید در عراق توسط نخبگان سیاسی انجام شود، تقویت عنصر همدیگرپذیری و گسترش اعتماد سیاسی- اجتماعی در جامعه است.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار