صدای ایران بررسی می کند؛

تخفیف مقام معنوی معلمی به امر مادی چه تبعاتی دارد؟

اگر نگاهی به روند رشد کشورهای در حال توسعه بیاندازیم، نکته ای بارز در روند رشد آن کشورها به چشم می خورد و آن اهمیت داشتن نیروی انسانی است. از دید متفکران توسعه، موتور محرکه پیشرفت هر کشوری، نیروی انسانی آن و به طور خاص آن هم نیروی متخصص انسانی.
کد خبر: ۵۰۶۳۲
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۲
صدای ایران؛ حیدر سمیرکرم- اگر نگاهی به روند رشد کشورهای در حال توسعه بیاندازیم، نکته ای بارز در روند رشد آن کشورها به چشم می خورد و آن اهمیت داشتن نیروی انسانی است. از دید متفکران توسعه، موتور محرکه پیشرفت هر کشوری، نیروی انسانی آن و به طور خاص آن هم نیروی متخصص انسانی.

این گنجینه بدست نمی آید مگر با سرمایه گذاری در آموزش وپرورش و در آنجاست که می توان از گنجینه های استعداد انسانی در جهت بهبود و رشد مادی و معنوی یک سرزمین استفاده کرد و حتی برای استفاده بهینه از منابع مادی یک سرزمین نیز نیاز به نیروی انسانی ماهر است که ایتپیش نیاز باز متوجه دستگاه تربیتی هر کشور است.

از دید متفکرین علم تربیت، سرمایه گذاری در رشد و نمو انسانها در یک جامعه، سرمایه گذاری صحیح و درست است.

اگر این سرمایه گذاری درست انجام شود و به سرانجام رسد، جامعه از سرمایه گذاری در اموری که بر یک جامعه بار می شود، باز داشته می شود و در واقع به مانند علم پزشکی، یک نوع پیشگیری است تا جامعه برای رفع کردن بعضی از آثار سو دیگر نیاز به درمان نداشته باشد.

و در اینجاست که تفاوت دیدگاه یک کشور توسعه یافته با کشوری که در گیر مسائل توسعه است نمود می یابد. در کشورهای توسعه یافته سرمایه گذاری در امر آموزش نسلی، امری واضح و اولویت دار است، چون آنها افق حرکت جامعه خویش را در آینده این مسیر می بینند.

اما در کشورهای در حال توسعه و بالاخص در جامعه ما این دیدگاه معکوس است. البته شاید به صراحت این امر بیان نشود اما در سیاست گذاری ها و هدف های بودجه ای که معطوف به سرمایه گذاری مادی است این بی توجهی نمود خویش را نشان می دهد.

با توجه به مسائل فوق اول باید در یابیم آموزش وپرورش چه تعریفی دارد و دارای چه ارکانی است و توجه به کدام قسمت، جوابگوی نیازهای آینده یک جامعه است.

از دیدگاه علمای علم تربیت، آموزش و پرورش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است. به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است، میان دو قطب سیار (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و توجه به هدفی و مستلزم برنامه ای است.

در نظریه های آموزش و پرورش وجود چهار چیز را در فرآیند آموزش وپرورش فرض می شود:1- معلم 2-دانش آموز  3-موضوع درسی  4- گروه اجتماعی که معلم ودانش آموز به آن تعلق داشته و از طریق آن با هم مرتبط می شوند.

با توجه به تعاریف فوق، در کنار ارکان دیگر یک آموزش موفق، رکنی که نقش محوری و اصلی را در فرآیند آموزش موفق بر عهده دارد، معلم است. معلم باید در این زمینه جزء بهترین افراد یک جامعه از لحاظ مسلح بودن به علم، درک شرایط و ویژگی های انسانی، فرا گرفتن و آشنایی با آخرین یافته های تربیتی و علوم انسانی و.... باشد تا بتواند نقش یک هادی و راهنمای خوب را ایفاء کند.

و این موضوع حاصل نمی شود مگر آنکه او از لحاظ مسائل معیشتی و زندگی، دغدغه ای نداشته باشد.

ارتباط داشتن مسائل زندگی فردی یک انسان با شغلش از لحاظ روانشناسی امری مبرهن است، لذا یک معلم که در زندگی خویش دارای مشکلات عدیده ای باشد نمی تواند نقش یک راهنما را بر عهده بگیرد.

البته اینکه مقام معنوی معلم، مقامی است عالی و قابل مقایسه با هیچ ارزش مادی نیست، کلامی صحیح است. اما یادمان باشد که معلم نیز انسان است و دارای نیازهایی است تا با برطرف کردن آن نیازها بتواند خوب به وظایف بالای معلمی خویش بپردازد.

نوع کار معلمی وجنس کارش، مسئله ای انسانی است. او با انسان و تربیت و آموزش آن کار دارد، لذا زمان و شیوه کار او با دیگر شغلها متفاوت است. او علاوه بر آنکه باید فرآیند آموزش را به فراگیر به نحو احسن به سرانجام برساند، باید به مسائل روحی و روانی و حتی خانوادگی او نیز توجه داشته باشد. پس کار معلمی، کاری ظریف است و بس حساس که می تواند با هر نوع فعل و انفعالی از سوی او در سرنوشت یک انسان تاثیر گذار باشد.

پس برجسته کردن مقام معنوی معلمی و یا بیان و مطرح ساختن نوع و زمان کار او در جهت تخفیف امر مادی، امری است که یا جاهلانه بر زبان جاری می شود و یا یک نوع عملی است غیر اخلاقی در جهت منکوب کردن بیان حق انسانی یک معلم.

بنابراین سیاست گذاران و دولتمردان باید به این نکته توجه کنند که ریشه مبارزه با هر نوع انحراف و فساد در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بستگی به این دارد که آیا آموزش و پرورش برایشان یک اصل اولویت دار است؟ واگر اولویت دارد چه هدفهایی را در آن جستجو می کنند؟ و چه برنامه هایی برای دست یازیدن به آن اهداف دارند؟ و چقدر برای آنها سرمایه گذاری می کنند؟

تجربه ای که پیش رو قرار دارد، بیانگر اینست که تاکنون آموزش و پرورش در اولویت نبوده است؛ که اگر بود پس از سی و اندی از پیروزی انقلاب اسلامی نباید جامعه ما که انقلابش فرهنگی بود، با همین مقدار انحراف و فساد روبرو می شد.

هزینه های مادی و معنوی که جامعه هم اکنون دارد می پردازد، ریشه در نگاهی دارد که سرمایه گذاری در فرهنگ و آموزش را سرمایه گذاری مصرفی می دانست. بنابراین بهتر است در زمان حال، در روند غلط طی شده نگاهی دوباره بیاندازیم و طرحی نو در اندازیم.

پربیننده ترین ها