سینماها رونق میگیرد؟
تجارت فردا مینویسد: سی و سومین جشنواره فیلم فجر هم رفت. حالا اما مثل هر سال بازار پیشبینی وضعیت اکران فیلمها با مشخص شدن اولین چیدمان نمایشی سال آینده یعنی اکران نوروز، داغ شده است.
پیشبینیهایی که انگار حد وسط ندارد؛ یا گفته میشود «سینما در سال آینده خوب میفروشد» یا اینکه «فیلمها در سال آینده گیشه ندارند»! هر سال با به پایان رسیدن جشنواره فیلم فجر و رونمایی از «ویترین سینمای ایران» در سال آینده، بحثهای مختلفی به میان میآید؛ از میزان فروش فیلمها در گیشه سینما و استقبال مردم از فیلمها گرفته تا چگونگی توزیع فیلمها در فصول اکران، استقبال اسپانسرها در پخش و البته نقش سینماداران و امکانات نمایشی سالنهای سینما. وقتی به «هنر هفتم»، واژه «صنعت» هم الصاق شده یعنی پای متغیرهای اقتصاد کلان هم وسط کشیده میشود. به همین دلیل روشن است که اغلب اهالی سینما به ویژه تهیهکنندگان یا کارگردانانی که در این مجال، طرف سوال «هفته نامه تجارت فردا» قرار گرفتهاند به موضوعات کلانتری چون اهمیت خروج اقتصاد ایران از رکود تورمی، بهبود وضعیت درآمدی دهکهای مختلف تا موضوع اثر توافق هستهای سال آینده بر امید و نشاط و فضای کلی کشور نگاهی گذرا داشتند.
دوگانه تجربه و نیروی جوانی
در آخرین ماه سال 93 در حالی این مباحث به میان آمده که نمایی کلی از جشنواره امسال نشان داد بازگشت برخی کارگردانان باسابقه به سینمای ایران که به دلیل فضای ایجاد شده در دولت گذشته از ادامه فعالیت دلزده شده بودند، میتواند پتانسیل اقتصادی خوبی برای گیشهها باشد. کارگردانانی که استقبال مخاطبان از فیلمهایشان نمایانگر این مهم بود که محرکهای چرخه اقتصادی را به خوبی میشناسند. از سوی دیگر همانگونه که انتظار میرفت امسال نیز مانند سال گذشته استقبال از فیلمهای اول جشنواره قابل توجه بود. استقبالی که گذشته از رونقی که به روزهای جشنواره بخشید میتواند این نکته را یادآور شود که مخاطب امروز سینمای ایران تنها برای «نام کارگردان» به سینما نمیرود بلکه با نوعی بلوغ و آگاهی دریافته که میتواند به تماشای فیلمی از یک فیلمساز جوان بنشیند اما با رضایت از سالن سینما خارج شود. قرار گرفتن فیلمسازان باسابقه در کنار فیلمسازان جوان از ویژگیهای مهم جشنواره امسال بود که بیش از هر نکته دیگری در نشستهای خبری فیلمها از زبان عوامل سینما شنیده میشد؛ کارگردانان قدیمی از حضور فیلمسازان جوان اظهار خوشحالی میکردند و بازیگران سرشناس از حضور در فیلم کارگردانان جوان رضایت داشتند.
در همین حال آنچه در میان فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم فجر بیش از همه چشمگیر بود، تنوع موضوعات و البته استفاده از تکنیکهای فیلمسازی و تدوین بود که اثر را تا جایی که امکان داشت به اندازههای جهانیاش نزدیکتر میکرد. به طوری که فیلمها میتوانست مخاطب ایرانی خسته از تدوینهای خطی و سوژههای تکراری را راضی کند. خروجی تنوع سلایق فیلمسازی و ورود نیروهای جوان و تحصیلکرده که تلاش دارند خود را با وجود محدودیتهای امروز، «بهروز» نگه دارند حتماً باید به گستردهتر شدن سبد سینمای ایران بینجامد و علایق طیف بیشتری از شهروندان را نمایندگی کند. اما این همه ماجرا نیست.
این مولفهها در حالی مطرح میشود که همچنان سوال اصلی ابتدای این گزارش بر سر جای خود باقی است؛ آیا مجموع این عوامل میتواند روند افزایشی فروش سینما را در سال 93 همچنان ادامه دهد؟ آنچه مشخص است از برآیند اظهارات تعدادی از تهیهکنندگان و کارگردانان در روزهای جشنواره میتوان دریافت که اتفاقاً آنان هم در این باره نمیتوانند با قاطعیت سخن بگویند.
آنچنان که برخی معتقدند سینمای ایران در سال آینده از گیشه خوبی برخوردار است و برخی بر این باورند که گیشه سینمای ایران چندان با موفقیت همراه نخواهد بود اما همه آنها بر این باورند که اگر قرار باشد سینمای ایران سال آینده موفقیت خود در چرخه فروش را بهبود بخشد دولت نیز باید حمایت تبلیغاتی خود را از فیلمهای در حال اکران دریغ نکند تا از این طریق خبر اکران فیلمها به گوش مردم برسد و به سینما بروند.
«سینمای خصوصی» البته ترکیب آرمانی را تبلیغ و ترویج میکند اما با حال و روز فعلی اقتصاد ایران، دولت همچنان «بزرگ» است و بخشهای غیردولتی، یا شکل نگرفتهاند یا دوران جنینی را طی میکنند. «دولت فرهنگی» و نه «فرهنگ دولتی» به معنای همراهی و نه دخالت دولت در مقوله فرهنگ است و چه فضایی بهتر از سینما که همه طیفهای جامعه را به خود جذب میکند و دارای زبان و ادبیات مشترک جهانی است؟
فروش سینماها در شش ماهه نخست امسال معادل کل سال قبل سال 93، با وجود رشد بسیار اندک بخش اقتصاد، امیدها برای افزایش فروش را تا حدی زنده کرد. با اینکه برخی اهالی سینما، این اتفاق را نه حاصل یک «فرآیند برنامهریزیشده» که متکی بر فروش تکفیلمهایی چون شهر موشهای2، آتشبس2 و طبقه حساس میدانند اما نمیتوان فراموش کرد نظم و انضباط تا حدی به حوزه سینما بازگشته و فضای سوءتفاهم و خاص پیش از دولت یازدهم، تا حدی کمرنگتر شده است. آمارها نشان میدهد فروش و تعداد مخاطب سینمای ایران در شش ماه نخست امسال، به اندازه کل سال قبل بوده است و هنوز اندکی دیگر از سال باقی مانده است.
نصف فیلمهای اکرانشده در این مدت، میلیاردی شدهاند و آمار و ارقام نسبتاً امیدوارکننده بودند. البته در سوی مقابل باید به گران شدن تولید فیلم و افزایش هزینههای همه عوامل هم اشاره کرد و «سود» و «منفعت» را با در نظر داشتن این فاکتور. در عین حال، «دخل» امسال سینمای ایران در شرایطی بیشتر شد که سال گذشته در همین روزها، پیشبینی مثبتی پیرامون آن وجود نداشت. سال 92 و پس از پایان جشنواره فیلم فجر جمعی از سینماگران، سینماداران و کارشناسان، سال 93 را سالی ناامیدکننده برای گیشه پیشبینی کردند. تحلیل آنان این بود که احتمالاً روند نزولی کاهش مخاطب از سالهای گذشته در سال 93 هم ادامه مییابد. اکنون بررسیها نشان میدهد فروش گیشه سینماها در نیمه اول سال 93 به اندازه کل فروش سال گذشته یعنی سال 92 است.
بر اساس گزارش ایسنا، سینماهای ایران در شش ماه نخست امسال حدود 34 میلیارد تومان فروش داشتند که رقمی قابل توجه است. این رقم با فروش 23 فیلم به دست آمده است. میتوان گفت میزان رشد فروش گیشه سینمای ایران در شش ماه نخست سال 93 نسبت به پنج شش سال گذشته، نسبتاً امیدوارکننده است و آمار شش ماهه دوم هم که پایان اسفند میتوان درباره آن قضاوت جامعتری داشت، شرایط قابل قبولی داشته است.
مخاطب و ماجرای دوران طلایی دهههای 60 و 70 نگاه صرف نسبت به مقایسه فروش سالانه سینما در سالهای مختلف، احتمال غفلت از یک فاکتور مهم را تقویت میکند؛ میزان تماشاگر! با توجه به رشد تورم و افزایش بهای بلیت، فروش فیلمهای سالهای اخیر شاید اعداد میلیاردی را به ثبت رسانده باشد اما در مقایسه با نرخ بلیت در دهههای گذشته، آمار مخاطب کمتری را نشان میدهد. افزایش قیمت بلیت در سه دهه اخیر در سینما در استقبال مخاطبان از هنر هفتم اثراتی داشته که این امر گاه با فراز و فرودهایی همراه بوده است. قیمت بلیت سینماها در سال 1361،پنج تومان (50 ریال) بوده است که این مبلغ در سال 63 به مبلغ هفت تومان و در سال 64 قیمت بلیت فیلمهای سینمایی به هشت تومان و در سال 65 این رقم به 10 تومان افزایش مییابد. به عبارتی در نیمه سال ابتدایی دهه 60، بلیت سینما رشد دو برابری را به خود میبیند.
قیمت بلیت سینماها در سال 66 به 12 تومان و در سال 67 به مبلغ 15 تومان میرسد. اما این روند صعودی متوقف نشده تا جایی که قیمت بلیت سینماها در سال 68 حدود 20 تومان و در سال 69 به مبلغ 25 تومان و در سال 1370 این رقم به 30 تومان افزایش مییابد. به عبارتی قیمت بلیت سینما در نیمه دوم دهه 60، حدود دو برابر شده و در مجموع قیمت بلیت در سال 1370، در مقایسه با سال 61، شش برابر افزایش یافته است. در دهه 70، رشد 15 برابری نرخ بلیت تجربه شده است و در دهه 80، یعنی مقایسه سال اول آن با سال 90، رشد هفت برابری به ثبت رسیده است. در سال 91 قیمت بلیت سینماها در پردیسهای سینمایی به شش هزار تومان رسید که این رقم در مقایسه با سال 89 افزایش دو برابری را نشان داد. این ارقام که گزارش مبسوط آن در ایرنا آمده است نشان میدهد قیمت بلیت سینما در ابتدای دهه 60 از پنج تومان به شش هزار تومان در سال 92 رسیده که این یعنی افزایش 1200 برابری. در دهه 60 رکوردهایی چون یک میلیون و 875 هزار تا یک میلیون و 500 هزار نفر مخاطب به ثبت رسید، کلاه قرمزی و پسرخاله در دهه 70،
حدود سه میلیون و 440 هزار مخاطب داشت اما این در اخراجیهای یک به یک میلیون و 660 هزار نفر رسید.
پرفروشترین فیلم سینمای ایران در سال 92 تاکنون فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند با مخاطب تقریبی 850 هزار نفر بوده است و شهر موشها و آتشبس، رکورد جلب تماشاگر را بر جای گذاشت. همچنین درباره تعداد مخاطبان سینمای ایران هم باید گفت اگرچه به دلیل آنکه آمار فروش فیلمها در تهران و شهرستان به صورت رسمی و به تفکیک در دسترس نیست، اما آمار تخمینی از بیش از هشت میلیون مخاطب در شش ماه نخست امسال خبر میدهد. تعداد مخاطبان شش ماه نخست سینمای ایران به اندازه مخاطبان کل سال گذشته بوده است. همچنین تعداد مخاطبان کل سال 90، تنها یک میلیون نفر بیش از این رقم است. بنابراین میتوان گفت ایرانیها در شش ماه نخست امسال با فیلمهای خوبی که اکران شده است، تعداد دفعات سینما رفتنشان افزایش قابل توجهی داشته است.
میلیاردرهای گیشه
در نیمه نخست امسال، 12 فیلم از 23 فیلم اکرانشده توانستند به فروشی بیش از یک میلیارد تومان دست یابند. فیلمهای خط ویژه، چ، طبقه حساس، معراجیها، پنج ستاره، زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، ردکارپت، آذر، شهدخت، پرویز و دیگران، فرشتهها با هم میآیند، امروز، کلاشینکف و شهر موشها2 فیلمهایی هستند که در نیمه اول سال، میلیاردی فروختند.
البته در نیمه دوم سال این آمار با اکران «شهر موشها2»، «آتشبس2»، «شیار143» و چند فیلم دیگر بالاتر رفت. گفتنی است تاکنون آمار دقیقی از فروش در نیمه دوم امسال موجود نیست اما بر اساس شواهد میتوان نتیجه گرفت نیمه دوم سال اکران موفقتری به نسبت نیمه اول سپری کردیم.
گاهی آمارهای نامطمئنی از فروش منتشر میشود که نمیتوان بر اساس آنها نتیجهگیری کرد. منبع آمار فروش فیلمها، تهیهکنندگان و پخشکنندگان هستند که گاهی دیده شده آمار را بالاتر از آنچه هست اعلام میکنند.
اگرچه تاکنون خبرنگاران و کارشناسان بارها و بارها درخواست کردهاند که آمار رسمی فروش تهران و شهرستان در اختیار رسانهها قرار بگیرد، اما نهتنها این اتفاق نیفتاده بلکه از مردادماه امسال، سایت بنیاد سینمایی فارابی به عنوان تنها مرجع رسمی آمار فروش سینماهای تهران هم تغییراتی در شیوه اعلام آمار فروش ایجاد کرده و باعث شده است میزان فروش فیلمهای قبل از اکران عید فطر تا روز آخر فروششان، مشخص نباشد.
گیشه خوب میشه؟
تجارت فردا در گفتوگو با یک تهیهکننده، یک تهیه کننده - کارگردان، یک منتقد و دو کارگردان که به عنوان بخشی از اهالی سینما به شکل جدیتری با مسائل چرخه فروش و وضعیت اقتصاد سینما درگیر هستند، نظرات آنها را که مرجع مناسبی برای پیشبینی شرایط اکران 94 است، در ادامه بازگو میکند.
علی سرتیپی: فیلمها فروش خوبی خواهند داشت
علی سرتیپی این روزها از فروش موفق فیلمها در سال آینده سخن میگوید. مدیر «فیلمیران» در هر برنامهای که اخیراً حاضر شده یا مورد سوال هر رسانهای که قرار گرفته است، امیدواری خود را به گیشه سال آینده پنهان نکرده است. تهیهکننده فیلم «شهر موشها2» در پاسخ به «تجارت فردا» نیز همین نکات را یادآور شد: «جشنواره سی و سوم و فیلمهایی که حتی در بخشهای خارج از «سودای سیمرغ» حضور داشتند نشان داد که سال آینده هم شرایط فروش سینما، روند افزایشی خود را ادامه خواهد داد. البته این نگاه من از آن جهت شاید با برخی همکاران تفاوت داشته باشد که من از شرایط تولید برخی فیلمها مطلع هستم که نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند.
فیلم «دلم میخواد» بهمن فرمانآرا، «استراحت مطلق» عبدالرضا کاهانی، «نهنگ عنبر» سامان مقدم و «محمد رسولالله» مجید مجیدی در کنار برخی آثار که فیلمبرداری آنها آغاز شده است حتماً رونق بیشتری به سینما خواهند بخشید. تنوع موضوعی نیز نباید از خاطرمان برود. از ازدواج و طلاق تا مسائل جوانان و چالش بچهدار شدن، وضعیت مصرف مواد مخدر در جامعه، روابط پدر و مادر و فرزندان و مشکلات اقتصادی تا ژانر کمدی، همه و همه در ویترین سال آینده سینما به چشم میخورد.
همراهی شورای صنفی نمایش، اکران فیلمهای خوب برای مخاطب حرفهای سینما در گروه سینمایی «هنر و تجربه» -که امسال در جشنواره هم آثار خوبی ارائه کردند- همه و همه تاثیرگذار است. اما همه اینها نیازمند همراهی همه دستگاهها و دولت است. صدا و سیما میتواند با تسهیل در پخش تیزر فیلمها و تخفیف کالای فرهنگی، به کمک فرهنگ کشور بیاید. دولت هم که نقش اساسی دارد. یادمان باشد بهبود تجهیزات سالنهای سینما و دیجیتالی شدن آنها در سراسر کشور که امکان اکران همزمان تهران و شهرستانها را میدهد، اضافه شدن پردیس مجهز کوروش با سالنهای زیاد و باکیفیت همه و همه اثر داشت. امسال فیلم «شهر موشها۲» بهتنهایی با ۱۲ میلیارد فروش، نزدیک به ۲۰ درصد فروش سینما را افزایش داد. یک نکته هم باید مدنظر باشد و آن، ثبات تصمیمگیری در وزارت ارشاد است. امیدوارم فیلمهایی که امسال توسط هیات انتخاب با حضور همه سلایق فکری به جشنواره راه یافتند، بدون مشکل در اکران دیده شوند.
مباحث سیاسی نباید باعث شود نهاد تصمیمگیر این حوزه یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی تضعیف شوند. یادمان باشد حتی اگر یک فیلم از فیلمهایی که احتمال فروش بالا دارند نتوانند وارد چرخه اکران شوند، فقط یک فیلم پرفروش از دست نرفته بلکه کلیت سینما و آرامش خاطر مخاطبان هم از آن آسیب خواهد دید و کاهش مخاطب را در پی خواهد داشت اما اگر مخاطب عام سینما از دیدن یک فیلم پرفروش لذت ببرد، تا حد زیادی تضمینکننده حضور او و خانوادهاش در سالنهای سینما در فیلمهای بعدی است.»
هوشنگ گلمکانی: پیشبینی سال گذشته اشتباه از آب در آمد
هوشنگ گلمکانی از منتقدان قدیمی سینما که سردبیری مجله فیلم را در کارنامه دارد، تجربهای را که از پیشبینی وضعیت اکران در سال گذشته دارد برای «تجارت فردا» مطرح میکند و پتانسیل اقتصادی فیلمها را در سال آینده مناسب میداند: «پیشبینی و ارزیابی فروش فیلمها در سال آینده که معمولاً بعد از جشنواره و بر اساس فیلمهایی که در جشنواره دیده شده صورت میگیرد و صرفاً بر پایه این فیلمهاست، اغلب پیشبینی درستی نخواهد بود. به این دلیل که امسال 80 فیلم به جشنواره ارسال شد که فقط تعدادی از آنها در ایام جشنواره و در بخشهای مختلف به نمایش درآمد، این احتمال را باید در نظر گرفت که باقی این فیلمها که موفق به اکران در جشنواره نشدند و امکان اکران عمومی در سینماها را دارند، امتیاز قابل قبول و مناسبی از نظر فروش و تجاری بودن داشته باشند.
سال قبل بر اساس داشتههای جشنواره 92 برای فروش اکران در سال 93 اظهار ناامیدی کردیم و پیشبینی این بود که سال 93 فیلمها پرفروش نخواهند بود، اما ماحصل اکران 93 نشان داد خوشبختانه پیشبینی اشتباه از آب در آمد و اکران فیلمها با استقبال خوبی از سوی مخاطب مواجه شد. باید در نظر گرفت تعدادی از این فیلمها اصلاً در جشنواره حضور نداشتند، بخشی از آنها از چند سال پیش در دست ساخت بودند و بخشی دیگر هم همین امسال کلید خورده بودند و به طور کلی در جشنواره 92 حضور نداشتند.
با همین زاویه و تجربه از سالهای گذشته اگر بخواهیم به فروش در سال جدید نگاه کنیم، از دیدگاه من؛ پتانسیل اقتصادی آن تعداد از فیلمها که در جشنواره امسال اکران شد به نسبت سال پیش بالاتر خواهد بود و حالا اگر فیلمهایی که از سالهای گذشته ساخته شده و قرار است امسال اکران شوند و آن تعداد از فیلمهایی که به جشنواره نرسیدند مخاطب را جذب کنند و فروش را همراه داشته باشند، میتوان امیدوار بود که اکران سال آینده در شرایط خوبی قرار گیرد.»
داریوش فرهنگ: فروش خوب به یک فیلم امتیاز نمیدهد
داریوش فرهنگ در روزهای جشنواره فیلم فجر برای دیدن فیلم کارگردانان جوان سینما در کاخ جشنواره حضور یافت. این کارگردان باسابقه سینمای ایران در گفتوگو با «تجارت فردا» معیار فروش را در استقبال مخاطب از یک فیلم معیار صحیحی نمیداند: «من علاقهای ندارم فیلمها را با برچسب بفروش، کمفروش و بسیار فروش بررسی کنم. به طور کلی مبحث فروش در سینما ملاک پیش پا افتادهای است، اگر بخواهیم اینگونه ارزیابی کنیم که فیلمی خوب بوده که فروش خوبی داشته است، درست ارزیابی نکردهایم. من امیدوارم تمام فیلمهای خوب جشنواره امسال در اکران سال آینده فروش خوبی داشته باشند اما اگر چنین نبود به این معنا نیست که آن فیلمها خوب نبوده است. مسلماً هر فیلمی مخاطب خودش را دارد. نمیتوان با معیار فروش به استقبال مخاطبان از یک فیلم به آن امتیاز داد.»
همایون اسعدیان: سال 94 اکران موفقی خواهیم داشت
سینمای موفق با اکران موفق سنجیده میشود. سال 93 رو به پایان است و وقتی نیمنگاهی به اکران فیلمها در سالی که گذشت میاندازیم چند فیلم موفق را از نظر فروش بر پرده سینماها میبینیم؛ فیلمهایی که رونق گیشه آنها به رونق چرخه اقتصادی سینما کمک کردند. حالا اما اگر بخواهیم روند فروش فیلمها را در سال 94 پیشبینی کنیم بهتر آن است که بر اساس مجموع فیلمهای اکرانشده و نشده این بررسی صورت گیرد، یعنی نمیتوان فقط بر اساس اکران فیلمها در جشنواره فیلم فجر این بررسی را انجام داد. چرا که چند فیلم دیگر نیز در جدول فروش سال 94 قرار خواهند داشت
که موفق به اکران در جشنواره فیلم سی و سوم نشدند و همچنان در دست ساخت هستند. بنابراین از یک طرف باید در نظر داشت برخی از فیلمهایی که در جشنواره اکران شد از نظر اقتصادی فیلمهای موفقی بودند و میتوان انتظار داشت اکران موفقی هم داشته باشند. از طرف دیگر فیلمهایی که به جشنواره نرسیدند هم از پتانسیل اقتصادی خوبی برخوردار هستند و فروش خوب را برای آنها هم میتوان پیشبینی کرد. همانطور که در سال 93 فیلم شهر موشها در جشنواره حضور نداشت اما اکران خوبی را پشت سر گذاشت. بنابراین با توجه به مجموع عوامل میتوان در سال آینده فروش خوب و موفقی را برای سینماها انتظار داشت.
تینا پاکروان: کاش من اشتباه کنم
سال 93 در عرصه سینما، سالی درخشان بود. سالی که فروش بیش از دومیلیاردی چندین فیلم، نفس به تنگ آمده سینما را گشود و لبخندی بر چهره تهیهکنندگان به ویژه در بخش خصوصی نشاند. اما این روند در سال پیش رو پایدار نمیماند. فروش کل سینما در سال 92، سیوچند میلیارد تومان بود و این در سال 93 به بالای 50 میلیارد تومان رسید. علت این اتفاق، ساده است. افزودن رقم قابل توجه فروش «شهر موشها 2» و یکی دو فیلم دیگر مانند «آتشبس 2» یا «طبقه حساس» کافی است که این اختلاف - تفاوت سال 92 و 93- را پر کند. اما متاسفانه در میان فیلمهای تولیدشده در سال 93 که در جشنواره سی و سوم فجر به نمایش درآمد، فیلمی که بتواند حتی رکورد «طبقه حساس» یا «آتشبس 2» را بشکند، موجود نیست. بنابراین به نظر میرسد حتی اگر فیلمهای تجاری و پرفروشی در آغاز سال تولید شود نتواند فروش را به میزان سال 93 بازگرداند و به نظر در بهترین حالت، به تراز سال 92 نزدیک خواهیم شد.
اقتصاد نابسامان سال 93 سبب شد حتی با وجود شعار سال «اقتصاد و فرهنگ» کمک ملموسی به حوزه فرهنگ به ویژه گرانترین آن یعنی سینما صورت نگیرد. تولیدات سال 93 اغلب بر اساس فیلمهای کمهزینه، کملوکیشن و کمبازیگر به مرحله فیلمبرداری رسید. کارگردانان جوانان و اغلب فیلمسازانی که فیلمهای اول خود را ساختند با تامین بودجهای اندک و استفاده از ارتباطات و البته رعایت و همکاری عوامل و بازیگران توانستند بخش عمدهای از فیلمهای تولیدی امسال را رقم بزنند. فیلمهایی که به دلیل بودجه کم و تجربه کم بیشتر با نگاه جشنوارهای ساخته شد، نهتنها فروش را تضمین نمیکنند بلکه حتی بسیاری از آنها به جشنواره فجر که تنها جشنواره مهم کشورشان است راه نیافتند.
به دلیل نبود قانون کپیرایت در ایران، فیلمها به محض تولید و پخش با هجمهای از دانلود فیلم در سایتها یا پخش شبکههای ماهوارهای بهطور غیرقانونی که تنها به فکر پر کردن آنتن خود هستند مواجه شده و فروشندههای چهارراهها که چند فیلم را در یک سیدی ارزانتر ارائه میدهند به آفت فیلمها تبدیل شدهاند. همه اینها باعث شده قدرت ریسک موسسات خرید امتیاز رسانهای فیلمها پایین بیایید و از خرید با رقم مناسب خودداری کنند. عدم حمایت رسانه ملی در حوزه تبلیغات فیلمها، اطلاع از اکران فیلمها را حتی برای مردم ناممکن ساخته است. در نهایت با خرید ارزانقیمت رسانهها، عدم تبلیغات مناسب، بازگشت به سختی بخشی از سرمایه از فروش سینماها به مدد مافیای پخش و... احساس عدم امنیت سرمایهگذاران بیش از پیش تقویت شده است.
به نظر نمیرسد در بهترین حالت حتی تولیدات ویژهای در ابتدای سال آینده وجود داشته باشد که چشمانداز فروش و اقتصاد شکوفا در صنعت سینما را رقم بزند. از میان فیلمهای جشنواره امسال شاید به زحمت سه فیلم باشند که بتوانند خود را به فروش میلیاردی نزدیک کنند چه برسد به فروش چندمیلیاردی که نیاز به ابزار و امکاناتی دارد که از اقتصاد بیمار و شکننده این روزهای ایران بعید به نظر میرسد. باید منتظر گذار از بحران سیاسی بود؛ بحرانی که اقتصاد را متلاطم و بیمار کرده است. شاید رسیدن به ثبات در سیاست خارجی، اقتصاد را بسامان و روح شادی را بازگرداند و انگیزه ساخت و پرداخت به موضوعات را در سینماگران زنده کند. در نهایت آنچه به نظر واقعی است با رویا همیشه در تضاد و تقابل است و ما از بستر رویاسازی شاید به رویاپردازی برسیم. به یاد داشته باشیم روزی که رویای ما به عنوان یکی از قطبهای سینمای جهان که قلههای بسیاری را فتح کرده به حقیقت بپیوندد، روزی است که سینما در ایران از پس خود برآید. فروش کل سال 93 حتی به اندازه بودجه یک فیلم هالیوودی یا همین فیلم «حضرت محمد (ص)» خودمان نیست. «حال سینما خوب است» را شعار و رویا میدانم. کاش اینطور نباشد و من اشتباه کنم.