هشدار عارف نسبت به اشاعه تفکری که رای مردم را برنمی تابد

کد خبر: ۴۷۱۳
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۴


یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: کسانی که به بهانه اسلامیت، سلیقه‌ای غیر از خودشان را غیر اسلامی می‌دانند، هم به اسلامیت نظام ضربه می‌زنند و هم به جمهوریت آن.

به گزارش صدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی جماران، محمدرضا عارف، رئیس بنیاد امید ایرانیان در یادداشتی به مناسبت روز 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی ایران به تبیین دو واژه «جمهوریت» و
 « اسلامیت» پرداخت و با هشدار نسبت به اشاعه تفکری که رای و نظر مردم را بر نمی‌ تابد، تاکید کرد: «کسانی که در گوشه و کنار کشور، قیم مآبانه، خود اسلام را تفسیر می‌کنند و بر همان تفسیر خود، راه را بر حضور ملت در عرصه تعیین سرنوشت کشور می‌بندند، به این بهانه که مبادا حضور مردم، تهدید کننده اسلامیت نظام باشد، باید بدانند که همین ملت ایران بوده است که قرنها اسلام را در آغوش خود پذیرفته است و همین نظامی هم که امروز مدعیانی دارد، حاصل انتخاب این مردم بوده است.»

متن کامل این یادداشت که در سایت شخصی محمدرضا عارف منتشر شده است، به شرح زیر است:

 مردم ایران در دوازدهم فروردین به «جمهوری اسلامی» با قاطعیت آری گفتند. پیش و پس از این روز حماسی، بحث‌های مختلفی درخصوص مفهوم «جمهوری اسلامی» مطرح بوده است. این بحثها کماکان هم ادامه دارد و اندیشمندان و فعالان سیاسی و اجتماعی، کم و بیش به این موضوع می‌پردازند.

 به گمان من، این گونه بحث‌ها هم مفید است و هم لازم و می‌تواند در فهم بهتر ما از ماهیت نظام مستقر در کشورمان کمک کند.

 از همان ابتدا پرسش اصلی این بوده است که چه نسبتی میان «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام برقرار است.

 «جمهوری» بودن نظام به معنای آن است که خواست مردم در اولویت است و «اسلامی» بودن آن یعنی ارزش‌های اسلامی بر هر چیز دیگری مقدم است. حال پرسش این است که وقتی می گوییم « جمهوری اسلامی» کدام یک را مقدم داشته‌ایم؟

 آیا رای و خواست مردم تعیین کننده نهایی است و یا هدف، استقرار ارزش های اسلامی است، ولو به این که مردم تمایلی به آن نداشته باشند؟

 معتقدم مفهوم «جمهوری اسلامی» ای که مردم به آن رای داده اند، به این معنا است، که جمهور یا همان اکثریت مردم، به اسلام رای داده اند. لذا تعارضی میان جمهوریت و اسلامیت نیست.

 ترکیب «جمهوری اسلامی» ناظر به یک واقعیت بیرونی در کشور ایران است و نه یک ترکیب صرفا مفهومی. البته این فرض وجود دارد که در جامعه ای،خواست اکثریت و یا همان جمهور مردم، چیزی غیر از اسلام باشد، ولی واقعیت جامعه ایران نشان دهنده این است که مردم ایران، عموما به ارزش های اسلامی باور دارند، هر چند در حد و حدود این ارزش ها ممکن است اختلافاتی باشد.

 به عبارت دیگر نه جمهوریت نظام، تهدیدی برای اسلامیت آن است و نه اسلامیت آن تهدیدی برای جمهوریت. آنان که نگران اسلامیت نظام هستند، باید مطمئن باشند که ما در هر موردی که به ملت رجوع کنیم، اکثریت ملت، چیزی جز اسلام را انتخاب نمی کنند.
 کسانی هم که نگران جمهوریت نظام هستند، بدانند که اسلامیت مستقر در کشور ما، نتیجه انتخاب جمهور مردم بوده است.

 مساله جمهوریت و اسلامیت، سابقه ای فراتر از آنچه در دوازدهم فروردین سال 58 اتفاق افتاد دارد. دوازدهم فروردین سال 58، تاییدی بود بر آنچه که قرنها در کشور ما وجود داشته است. ملت ایران، قرنها است که اسلام را به عنوان یک حقیقت ناب انتخاب کرده است. لذا اسلامیت نظام ما ریشه در انتخاب جمهور مردم دارد.

 کسانی که در گوشه و کنار کشور، قیم مآبانه، خود اسلام را تفسیر می کنند و بر همان تفسیر خود، راه را بر حضور ملت در عرصه تعیین سرنوشت کشور می بندند، به این بهانه که مبادا حضور مردم، تهدید کننده اسلامیت نظام باشد، باید بدانند که همین ملت ایران بوده است که قرنها اسلام را در آغوش خود پذیرفته است و همین نظامی هم که امروز مدعیانی دارد، حاصل انتخاب این مردم بوده است.

 آنان که دغدغه دین دارند و به این بهانه، نگران مردم سالاری هستند باید بدانند که انتخاب ملت ایران، حداقل در چندین قرن گذشته، هیچگاه خارج از اسلام نبوده. لذا نباید به بهانه تهدید اسلامیت، راه را بر تفکرات مختلف درون نظام بست.

 اسلام چارچوب های تفکری را مشخص کرده است و عموم مردم ایران هم آن را پذیرفته اند. اما درون این چارچوب، سلایق مختلفی می گنجد و کسانی که به بهانه اسلامیت، سلیقه ای غیر از خودشان را غیر اسلامی می‌دانند، هم به اسلامیت نظام ضربه می زنند و هم به جمهوریت آن.

 نگاه قیم مآبانه به ملت ایران - که صدها سال است اسلام را برگزیده‌اند- و عدم اعتماد به انتخاب ملت و سعی در منحرف کردن آن، اسلامیت و جمهوریت را همزمان به خطر می اندازد.

 جمهوری اسلامی با گرمی پذیرای اقلیت‌های دینی و مذهبی است. زندگی مسالمت آمیز جمهور ملت ایران که مسلمان‌اند، با اقلیت‌های دینی و مذهبی، سابقه‌اش به درازای پذیرش اسلام و حتی پیش از آن در این کشور است.

 لذا گرچه نظام ما جمهوری است، این جمهوریت، نفی کننده حقوق اقلیت‌ها نیست. ایران از جمله کشورهایی است که درگیری‌های فرقه‌ای در آن قریب به هیچ بوده است.

 گرچه در سایر کشورها، که بعضا در همسایگی ما هم هستند، هنوز هم چنین منازعات خشونت باری هست، ولی ایرانیان صدها سال است که همزیستی مسالمت آمیز را تجربه می کنند.

 از آن سو، اسلامیت نظام نیز، نفی کننده حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی نیست. اگر معیار ما در اسلامیت، رفتار رسول خدا‌(ص) و ائمه علیهم السلام و آموزه های قرآنی باشد، این سه منبع اساسی دین، حقوق اقلیت‌ها را با انصاف و همدلی تمام پذیرفته‌اند و سیره عملی رسول خدا و امامان بزرگوار شیعه نیز موید همین نکته است.

 هرگونه اجحاف به حقوق اقلیت‌ها دینی که در قانون اساسی کشورمان نیز تصریح شده است، خاستگاهش نه جمهوریت نظام است و نه اسلامیت آن، بلکه ناشی از فهم غلط و تنگ نظرانه از هر دو مقوله جمهوریت و اسلامیت است.

 امید است با درک بهتر و دقیق‌تر از مقوله جمهوری اسلامی، که حقیقتا حاصل تعامل مثبت ملت ایران و اسلام عزیز بوده است، و با کنار گذاشتن روحیه قیم مآبی و نیز تنگ نظری ها، موجبات استحکام هرچه بیشتر پایه‌های جمهوری اسلامی را فراهم کنیم.
 بدانیم که کج فهمی از این مقوله، ما را هم از ناحیه جمهوریت و هم از ناحیه اسلامیت نظام ضربه پذیر می‌کند و این خطری بزرگ برای جامعه ما است.
پربیننده ترین ها