جمعه 1 اسفند؛ كريم باقري 41 ساله خواهد شد
17 سال پيش در 8 آذر 1376 در آن روز سرد پاييزي حماسهاي رقم خورد كه هرگز اذهان مردم ايران ياد و خاطرهاش را از ياد نخواهد برد؛ بازي برگشت با استراليا. تيم ميزبان با دو گل پيش افتاده و نااميدي در چهره تمام ايرانيان موج ميزند. نيمه نخست با نتيجه 2 بر صفر به اتمام ميرسد. بين دو نيمه هري كيول به كريم باقري ميگويد به فكر جام جهاني 4 سال بعد باشيد. گويي اين جمله به مذاق كريم ما خوش نميآيد. در دقيقه 71 اين جملات در گوشمان طنينانداز ميشود: يه فرصت براي تيم ايران، كريم باقري هست و دروازه استراليا كه باز ميشه!
تنها 4 دقيقه بعد مارك بوسنيچ توپ را به ميانه ميدان ميفرستد. كريم با يك ضربه سر توپ را به علي دايي ميرساند و «يك پاس پشت مدافعان، خداداد عزيزي... توي دروازه، گل براي ايران، باز هم از روي زمين». و اينگونه بود كه كريم جوابي دندانشكن به كيول داد.
باقري در 1 اسفند 1352 در تبريز چشم به جهان گشود تا 24 سال بعد اين خاطرات را برايمان رقم بزند. كريم در 16 خرداد سال 1372 برابر تيم ملي پاكستان، نخستين بازي ملي خود را انجام داد و 80 بازي ملي و 47 گل در كارنامه ملي خود دارد.
او در سال 1387 از تيم ملي خداحافظي كرد اما با بازيهاي شگفتانگيزي كه همان سال در ليگ برتر در تيم پرسپوليس انجام داد، دايي، مربي وقت تيم ملي را وادار كرد تا از او بخواهد در تيم ملي در مسابقات مقدماتي جامجهاني 2010 او را ياري كند. كريم با شركت در ديدار دوستانه ايران و برزيل در 15 مهر 1389 با دنياي فوتبال ملي وداع كرد. وي كه يكي از محبوبترين بازيكنان تاريخ فوتبال ايران بود، در سال 1389 همزمان با 8 آذر و بازي تاريخي با استراليا از فوتبال خداحافظي كرد و پس از 18 سال بازي در تيمهاي مختلف كفشهايش را براي هميشه آويخت.
يكشنبه 3 اسفند؛ برايان لادروپ دانماركي 46 ساله ميشود
بعضيها از همان ابتدا كه به دنيا ميآيند روي دور شانس هستند. اين گزاره به روشهاي مختلفي براي همه ما در اين سالها اثبات شده است. شايد برايان لادروپ مثال خوبي براي تاييد اين نظريه باشد. او در خانوادهاي كاملا فوتبالي متولد شد. پدرش فين لادروپ از بازيكنان مطرح ليگ فوتبال دانمارك بود. او حتي براي چند سالي لژيونر شد و به تيم اتريش ويناسپورتكلاپ پيوست. درست همانجا هم بود كه برايان به دنيا آمد. برايان متولد 22 فوريه 1969 در وين اتريش است. او البته هميشه زير سايه برادر بزرگترش ميشل لادروپ قرار داشت. اما اينها باعث نشد تا برايان قصه ما راه را كج رود. او سالها براي تيم معروف بروندبي دانمارك بازي كرد. به تيم ملي دعوت شد و بعد به باشگاههايي همچون بايرن مونيخ، فيورنتينا، ميلان، رنجرز، چلسي و آژاكس پيوست. لادروپ كوچك بخشي از تيم رويايي دانمارك در سال 1992 بود. او كه در سال 90 از بازيهاي ملي خداحافظي كرده بود در تصميمي مهم در اوايل سال 92 بار ديگر به تيم ملي بازگشت. دانمارك در آن سال يكي از شگفتيهاي مهم جام ملتهاي اروپا را شكل داد. آنها پديده مسابقات سوئد بودند. براي نخستين بار قهرمان مسابقات شدند و برايان در اين تيم نقشي كليدي داشت. با اينكه وايكينگها تاكتيكي كاملا دفاعي و بسته داشتند و همه بيشتر واكنشهاي خيرهكننده مايكل اشمايكل رو به ياد دارند اما سرعت و تكنيك ذاتي برايان لادروپ در موفقت تيم نيلسون نقشي كليدي داشت. او آن سال بعد از اشمايكل مرد دوم سال فوتبال دانمارك شد و در ردهبنديترينهاي فيفا پنجم شد. لادروپ بعد از بازنشستگي يكبار ديگر در اواسط سال 1389 خبرساز شد. او در گفتوگويي تلويزيوني اعلام كرد به سرطان مبتلا شده است. مرد مبارز سالهاي دور فوتبال اروپا البته خيلي زود بر اين بيماري فايق آمد و حالا در كنار همسرش (مته)، دخترش (راسمين) و پسرش (نيكولاي) زندگي ميكند.
چهارشنبه 6 اسفند؛ اولهگونار سولسشير نروژي 42 ساله ميشود
«ذخيره طلايي شياطينسرخ!»؛ همه ما مهاجم سابق منچستريونايتد را با اين لقب بهخاطر ميآوريم. زماني كه فرگوسن با زوج مشهور يورك-كول به بنبست ميخورد سولسشير را براي حل مشكلات خط حمله به ميدان ميفرستاد و او هم كمتر پيش ميآمد كه فرگي را نااميد كند.
مهاجم خندهرو و دوستداشتني نروژي 26 فوريه 1973 در شهر كوچك كريستيانسوند متولد شد. اوله پيش از شروع فوتبالش در باشگاه كلاوسننگن يك سال خدمت سربازي در ارتش نروژ را سپري كرد. او 16 سالگي استارت فوتباليست شدن را زد و خيلي زود درخشيد. با گلزني فراوان به تيمش كمك كرد تا به دستههاي بالاتر برسد و سپس مد نظر مولده قرار گرفت.
او در اين تيم دو فصل درخشيد و در 38 بازي 31 بار گلزني كرد تا چشمان تيزبين فرگوسن باهوش را بگيرد و راهي جزيره فوتبال و منيونايتد شود. در همان فصل ابتدايي كه انتظار ميدان ديدن را نداشت با اعتماد سرمربي اسكاتلندي 18 گل بهثمر رساند و در قهرماني تيم نقش داشت تا هواداران شياطينسرخ ستاره جديدي را بشناسند. پس از آن با وجود اينكه بدشانس بود و مصدوميتهاي فراواني به سراغش ميآمد 12 فصل را در اولدترافورد سپري كرد و شش بار قهرمان ليگ جزيره شد. بهيادماندنيترين صحنهاي كه از او در خاطر هست گل قهرماني منيونايتد در فينال دراماتيك سال 1999 چمپيونز ليگ برابر بايرن بود.
اوله دوستداشتني بهدليل مصدوميت مجبور شد 34 سالگي خداحافظي كند و بهسمت مربيگري برود. از مربيگري مهاجمان تيم آغاز كرد و سپس شد مربي آكادمي منيونايتد. سال 2011 راهي تيم سابقش مولده شد و دو فصل تيم نروژي را قهرمان ليگ كرد تا نشان دهد مربي خوبي شده است. البته در بازگشت به جزيره و گرفتن سكان هدايت كارديفسيتي روزهاي خوبي نداشت و خيلي زود اين تيم را ترك كرد. با اين حال ميتوان همچنان به آينده مربيگري او اميدوار بود.
منبع: روزنامه اعتماد
آخرین اخبار
لینک های مفید