دفن جسد خواهر بعد از جنایت

کد خبر: ۴۶۵۷۹
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴
پسر نوجوان که خواهرش را به قتل رسانده و جسدش را در خانه دفن کرده بود، به شرط اخراج از ایران توسط مادرش بخشیده ‌شد.

زنی اردیبهشت سال‌جاری به ماموران پلیس خبر داد دخترش مرضیه کشته‌ شده ‌است.

این زن افغان ادعا کرد شوهر و پسر نوجوانش با همدستی هم مرضیه را کشته، جسدش را در انباری خانه دفن کرده و روی آن را با سیمان و کاشی پوشانده‌اند. وقتی محمد و پدرش عبدالغنی بازداشت شدند، محمد که اکنون ١٦سال دارد، به قتل خواهرش اعتراف کرد و گفت پدرش در این قتل نقشی نداشت با این وجود عبدالغنی به اتهام دفن غیرمجاز جسد و اختفای قتل به دادگاه عمومی معرفی شد و به دوسال حبس تعلیقی محکوم، اما پرونده محمد به شعبه٧٤ دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده ‌شد.

نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز برگزار شد، کیفرخواست علیه محمد را خواند و خواستار مجازات او براساس قانون شد. سپس مادر و پدر محمد در جایگاه حاضر شدند. پدر محمد گفت از فرزندش شکایتی ندارد و بدون قیدوشرط اعلام رضایت می‌کند. او گفت: «من از دخترم مرضیه ناراحت بودم. او کارهایی می‌کرد که باعث آبروریزی بود، اما نمی‌خواستم او را بکشم. دوماه از قتل گذشته بود که زنم به من خبر داد مرضیه به دست محمد کشته شده‌ است گفتم بهتر است نبش قبر نشود چون جسد فاسد شده و نبش قبر هم گناه دارد.» سپس مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت. او هم گفت محمد را می‌بخشد به شرطی که او برای همیشه از ایران اخراج شود و دیگر پسرش را نبیند.

زن جوان گفت: «دخترم بیماری روانی داشت، بعضی‌ وقت‌ها چندروزی از خانه می‌رفت و دوباره برمی‌گشت. او دوسال از محمد بزرگ‌تر بود. آنها همیشه با هم دعوا داشتند. شوهرم که ما را ترک کرد و رفت، درگیری‌های محمد و خواهرش زیاد شد.  مادر مقتول درباره اینکه چرا همان ابتدا موضوع را به پلیس گزارش نداد و بعد از هفت‌ماه ماموران را مطلع کرد، گفت: «یک طرف دخترم بود و طرف دیگر پسرم، من باید چه کار می‌کردم؟ با خودم گفتم دخترم را از دست داده‌ام پس بهتر است پسرم را حفظ کنم. وقتی پسرم روی من دست بلند کرد، دیگر صبرم تمام شد و تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم. مقصر همه این اتفاقات شوهرم است. او ما را رها کرد و رفت. اگر او بود، حالا مرضیه زنده ‌بود. من شوهرم را مقصر می‌دانم و او را نمی‌بخشم. من زن دوم او هستم. از زن اولش سه‌پسر دارد که یکی از پسرانش در افغانستان سه‌نفر را به قتل رساند و بعد رضایت گرفت، حالا فکر می‌کند من هم از او می‌گذرم، اما این کار را نمی‌کنم.»

در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل خواهرش را قبول کرد و گفت: «چندسال بود که خواهرم کارهای خلاف می‌کرد. در آن زمان من بچه‌ بودم اما پدرم مرتب در مورد آبروریزی‌هایی که مرضیه می‌کرد، حرف می‌زد. بعد که مرضیه ازدواج کرد باز به کارهایش ادامه داد. ما همیشه با هم اختلاف داشتیم و درگیر می‌شدیم تا اینکه از شوهرش جدا شد. شوهرش بچه را برداشت و به افغانستان رفت و به ما گفت به‌خاطر اینکه مرضیه به او خیانت می‌کند، او را طلاق می‌دهد. مدتی خواهرم جدا از ما زندگی می‌کرد، بعد دوباره به منزل پدری‌ام آمد. به خاطر اختلافاتی که پدرم با مادرم داشت و آبروریزی‌هایی که خواهرم کرده‌ بود، پدرم ما را ترک کرد. یک‌سال بود که من مرد خانواده ‌بودم و حرف‌هایی می‌شنیدم که نمی‌توانستم تحمل کنم.

سه‌روز قبل از حادثه خواهرم به طور ناگهانی از خانه رفت و بعد از سه‌روز برگشت، از او پرسیدم کجا بودی، گفت به تو ربطی ندارد. به اتاق رفتم تا جروبحث تمام شود اما گوشی تلفن‌همراه خواهرم را دیدم. آن را چک کردم پیامک‌ها و عکس‌های بدی دیدم و عصبی شدم به آشپزخانه رفتم و با هم جروبحث کردیم. گفت تو از من کوچک‌تر هستی و به تو جواب پس نمی‌دهم. بعد چاقو برداشت و به من حمله کرد. یک‌بار قبل از این مرا با چاقو زده ‌بود. من هم از ترس اینکه دوباره چاقو نخورم، او را زدم، بعد هم با روسری خفه‌اش کردم. جسد را به انباری بردم خودم گودال کندم و دفن کردم. مادرم هم شاهد بود، اما سکوت کرد و چیزی نگفت. متهم گفت: خودم روی قبر را سیمان و کاشی کردم. پدرم هیچ ‌نقشی نداشت و مادرم به‌خاطر اختلافی که با پدرم دارد، او را متهم می‌کند. هیات قضات در پایان برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

پربیننده ترین ها