چرا کاخسفید در مورد ایران تنهاست؟
بهنظر میرسد ما با مسالهای روبهرو شدیم که دولت آن را اصلا نمیخواست؛ اینکه رویکرد رییسجمهوری درمقابل ایران ما را کجا خواهد برد؟ سرمقاله واشنگتنپست این موضوع را از دید دیگری مطرح کرده بود؛ اینکه نشانههایی وجود دارد که دغدغههای مشترک بین دوحزب درباره این توافق را افزایش میدهد.
در این سرمقاله سهدغدغه مهم درباره رویکرد رییسجمهوری عنوان شده بود:
اول اینکه، فرایندی که در ابتدا باهدف برچیدن توانمندی هستهای ایران شروع شده بود، به برنامهای برای تحمل و محدودکردن این توانمندی تغییر کرده است.
دوم اینکه، در جریان مذاکرات دولت اوباما برای مقابله با تلاشهای ایران برای افزایش نفوذش در خاورمیانه کوتاه آمدهاند و بهنظر میرسد آماده واگذاری جایگاه یکقدرت منطقهای به تهران بهضرر سایر متحدان آمریکا و اسراییل هستند.
در پایان اینکه، دولت اوباما نشان میدهد که بهدنبال اجراییکردن توافق بهدستآمده با ایران -تعلیق تحریمهای مصوب کنگره- بدوناخذ رای تایید کنگره است، درحالیکه امضای این توافقنامه پیامدهای درازمدتی برای رژیم گسترش هستهای و امنیتملی آمریکا دارد، آنهم توسط رییسجمهوری که کمتر از دوسال دیگر در کاخسفید باقی نخواهد ماند. در این سرمقاله اشاره شده است چهرههای برجسته سیاست خارجی آمریکا «هنری کیسینجر» و «جرج شولتز» در این زمینه هشدارهایی به کاخسفید دادهاند. بیقراری و نوسان در استراتژی کاخسفید در مورد ایران، در کانون استراتژی خاورمیانهای اوباما از ٢٠٠٩ تا همین امروز بوده است. آنچه جالب توجه است، این است که نوسان فزاینده در مورد سیاست ایران کاخسفید مبتنیبر تصمیم اولیه شروعبه مذاکرات با این کشور نیست، اما مطابق معمول کاخسفید مخالفان امضای توافقنامه را عدهای پرشور معرفی میکنند، که نفرت غیرمنطقیشان از ایران با عشق به جنگافروزی ترکیبشده و درمجموع اپوزیسیون نابینایی درمقابل رییسجمهوری خردمند و طرفدار دیپلماسی بهوجود آورده است. مناظره اساسا بر سر این نیست که با ایران گفتوگو بکنیم یا نه، سوال این است که چگونه میتوان منافع مهم آمریکا را درپناه این مذاکرات پیشبرد. بحث بر سر مذاکرات هستهای ایران درواقع مناظره بر سر استراتژی خاورمیانهای آمریکا است.
مدافعان مذاکره معتقدند ایران بهترین شریک درازمدت آمریکا در منطقه است و منافع ایرانیها و آمریکاییها به شکل استراتژیکی بههم متصلاند. سعودیها که خود را متحد ما میدانند، درحال صدور افراطگرایی مذهبی، بهشدت درگیر استقرار سازمانهای سیاسی عقبافتاده هستند. بمب ساعتی پادشاهی سعودی در حال تیکوتاککردن است و روزی میرسد که مردم خسته از فساد، طمع و بیصلاحیتی خاندان سعودی، منفجر میشوند. درمقابل، ایران طبقه متوسط تحصیلکردهای دارد و نیروهای مشغولبهکار بهزودی ایران را درمقایسه با کشورهای عرب متحد آمریکا تبدیل به کشور دموکراتیک و مدرنتری خواهند کرد. ازاینرو پایاندادن به خصومت میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هستهای مسایل بسیاری را حل خواهد کرد. این توافقنامه، گشایش دیگری در روابط دوستانه دوکشور خواهد بود. بنابراین سیاست آمریکا، ایجاد روابط دوستانه میان دوکشور و برپایه مجموعهمنافع دوکشور خواهد بود. وقتی دولت ایران کمتر احساس تهدید کند، همکاری آمریکا را در نظم منطقهای درک خواهد کرد، که به نفع دوکشور هم هست. در چنین وضعیتی ایران در درون سیستم منطقهای میماند و بهعنوان یکبازیگر ذینفع وارد میدان میشود و دست از فرافکنی برمیدارد. آن کسانی که با این استراتژی مخالفند، میخواهند بدانند رییسجمهوری و حلقههای خیلی نزدیک به او تا کجا پیش خواهند رفت و ترکیب باورهای مذهبی در ایران با گروههای مختلف بعد از رفع تحریمها چگونه خواهد بود؟ مشکل دیگر مساله اتحاد ایران و آمریکا از چشم متحدان ناراضی واشنگتن است. در مسیر رسیدن به فهم جدیدی از ایران، کاخسفید تاکید شدیدی بر روابط فعلیاش با ریاض یا اسراییل دارد.
درنتیجه ایران بدونتلاش فوقالعاده، موقعیت آمریکا را در منطقه درحال تضعیف میبیند. دیدن دعواهای آشکار بین ریاض - واشنگتن و واشنگتن- تلآویو خیلیها را در تهران شاد و سرحال میکند. در چنین شرایطی بهنظر خیلیها میرسد که آمریکا میخواهد متحدان سابقش را فریب دهد، درحالیکه هیچجایگزین دیگری هم مطرح نیست. اگر دولت اوباما میتوانست نشان دهد سیاست ایران- کاخسفید موقعیت آمریکا را در شبکهای از اتحاد منطقهای، مستحکمتر از زمان فعلی خواهد کرد خوب بود، اما هنوز چنین چیزی ارایه نشده است. این مدل نهتنها برای افکارعمومی آشکار نیست، بلکه برای رهبران کنگره و وزاری خارجه سابق آمریکا هم روشن نیست. تا زمانیکه دولت اوباما نتواند نشان دهد سیاست ایرانش به وضعیت مقتدارنهتری برای آمریکا ختم خواهد شد، بدبینیها و مخالفتها بیشتر خواهد شد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار