رمق‌های آخر برای موتورهای جست‌وجو

کد خبر: ۴۵۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۰
حدود ۱۶سال از زمانی که شرکت گوگل با ایده سازماندهی اطلاعات تحت وب و راه‌اندازی موتور جست‌وجوی خود مسیر کسب موفقیت و محبوبیت خود را آغاز کرد، می‌گذرد. چیزی که یک‌موتور جست‌وجو مانند گوگل به ما می‌دهد، مجموعه‌ای از میلیون‌ها و حتی شاید میلیاردها آدرس وب است. سوال اینجاست که آیا ما در پاسخ یک جست‌وجویمان واقعا نیاز به این حجم بالای پاسخ‌ها داریم؟ کدام‌یک از ما توانایی پردازش همه این نتایج را دارد؟ و به عبارت بهتر چرا باید میلیون‌هاپاسخ را جست‌وجو کنیم درحالی‌که به‌نظر می‌رسد هیچ‌کدام از آنها برای ما مناسب نیستند؟ در دنیای امروز، چیزی که هرفرد از جست‌وجوی اینترنتی خود انتظار دارد، به‌جای تعداد زیادی نتیجه، تعداد کمی «انتخاب» است که دقیقا مناسب خود شخص جست‌وجو‌کننده نوشته شده باشد، مثلا چندرستورانی که به‌نظر می‌رسد من دوست دارم در آنجا غذا بخورم و نه فهرستی از صدها یا هزاران رستوران، یا فیلم سینمایی که با حال‌وهوای امروز من همخوانی ندارد.

خلاصه اینکه انتظارات امروز ما از نتیجه جست‌وجو، تعدادی نتیجه با شناخت آگاهانه از تمام محیط اطراف ماست. اما چالش اینجاست که «انتخاب» نسبت به «جست‌وجو» روش شناخت پیچیده‌تری را می‌طلبد. انتخاب عملکردی است که فاکتورهای مختلفی بر آن موثر است. گاهی این سلیقه ماست که انتخاب ما را تعیین می‌کند (به‌عنوان مثال من ممکن است در کل طرفدار فیلم‌های پرمعما و برداشت آزاد باشم). گاهی عامل موثر بر انتخاب ما تاثیری است که مردم و کارشناسان روی ما می‌گذارند (به‌عنوان مثال خیلی وقت‌ها انتخاب فیلم یا سریال‌های من متاثر از پیشنهادات مجله هفتگی یک‌پزشک است) و گاهی وقت‌ها انتخاب‌هایمان مرتبط با رفتار قبلی ماست (مثلا بعد از دیدن سه‌فیلم اکشن شاید دیگر تمایل به دیدن یک فیلم اکشن نداشته باشیم) و در بسیاری از زمان‌ها هم شرایط محیطی ماست که انتخابمان را شکل می‌دهد (به‌عنوان مثال اگر درحال‌حاضر هوا بارانی باشد، شاید قصد دیدن یک فیلم در سینمای نزدیک خانه را داشته باشیم) و خلاصه مطلب اینکه هرانتخاب ترکیب متفاوتی از این عناصر خواهد بود.

انتخاب چیزی است که به‌جای میلیون‌ها پاسخ به یک جست‌وجو تنها چهارتا شش‌نتیجه کاملا مناسب ما را نمایش می‌دهد و این محدودیت تعداد به‌لحاظ شناختی یک عدد مناسب برای ذهن انسان است. به عبارتی می‌توان گفت «جست‌وجو»، مانند نمایش مواد اولیه غذاهاست، در حالی‌که «انتخاب» به آسانی یک منوی غذا به ما می‌دهد. در چندسال آینده، موتورهای انتخاب، موتورهای جست‌وجو را از بین خواهند برد. البته می‌توانیم مطمئن باشیم که هنوز هم جست‌وجو برای برخی کاربردها مورد نیاز خواهد بود. اما نیاز ما به یک‌موتور انتخاب شناختی پیچیده که انتخاب‌هایمان را ساده می‌کند به‌جای یک موتور جست‌وجو روزبه‌روز بیشتروبیشتر خودنمایی می‌کند. البته حتما در این میان طرفداران حفظ حریم خصوصی، مواضع سختی خواهند داشت، اما باید به مصرف‌کنندگان هم حق انتخاب داد تا موتور انتخابگر شخصی برای ساده‌تر زیستن‌شان راه‌اندازی شود یا خیر. اما به‌نظر شما چه کسی بزرگ‌ترین قربانی این رقابت خواهد بود؟ بله یکی از قربانیان گوگل خواهد بود. البته گوگل خودش پیش از این، شروع به حرکت به سمت تغییرات بنیادی در موتور جست‌وجوی خود کرده است. فیس‌بوک هم از طرفی تلاش دارد تا بداند چه چیزهایی برای ما جالب است و سعی دارد دانسته‌های خود را از محتوا حتی به رستوران‌های مورد علاقه ما هم توسعه دهد یا تعداد لایک‌های مطالب مربوط به پیشنهاد مسافرت را بشمارد. آمازون هم با استفاده از داده‌های سایت‌های اظهارنظر مانند IMDB یکی دیگر از بزرگان فهرست است. IBM هم با پروژه Watson و Oracle با Data logix و Bluikai تلاش‌های فراگیری برای کمک به سازمان‌ها جهت ارایه بهترین انتخاب به مصرف‌کنندگان دارند. آینده هرچه باشد، یک چیز قطعا مشخص است؛ اینکه موتورهای جست‌وجو در حال کشیدن نفس‌های آخر خود هستند.
نظر شما
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار