كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان

آیا زمان واقعی است؟

کد خبر: ۴۵۳۲۵
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۴
كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان

 آیا زمان واقعی است؟ دو دانشمند مستقل، روبرترو مانگابِیرا اونگر و لی اسمولین، با تبر به جان مفهوم زمان می‌افتند.
 
به گزارش گاردین انیشتین در ماه مارس 1955 میلادی، تقریبا یک ماه قبل از مرگش، نامه‌ای به خانواده‌ی دوست تازه متوفی‌اش، میشل بِسو، ارسال کرد. انیشتین نوشته بود: «او حالا کمی زودتر از من از این جهان عجیب‌وغریب رخت بسته است. ولی هیچ معنایی ندارد. کسانی مثل ما که به دنیای فیزیک اعتقاد دارند به خوبی می‌دانند که تمایز بین گذشته، حال و آینده توهمی بیش نیست؛ گرچه این توهم دیرینه و پایدار است.»
 
مشخص نیست که آیا خانواده بسو با این شکل درد و دل انیشتین آرام شده بودند با خیر، اما تقریبا تمام کسانی که فیزیک را درک می‌کنند می‌دانند که انیشتین درست گفته بود. ریشه این بحث به هراکلیتوس (475-535 قبل از میلاد) برمی‌گردد. او گفته بود که ویژگی اصلی کیهان، تغییرپذیری آن است. در نقطه مقابل او پارمِنیدیس بود که ادعا می‌کرد که چنین تغییری وجود ندارد. در سال 1949 و در جشن 70 سالگی انیشتین، کورت گودِل عدم وجود زمان را با ریاضی برای انیشتین اثبات کرد. به نظر می‌رسد که طبیعت تحت سلطه قوانین جاویدان است که از گستره زمان خارج هستند.
 
از جمله مخالفان حرف انیشتین، لی اسمولین، عضو موسسه پریمتر در فیزیک نظری در کانادا است. اسمولین یکی از کسانی است که در فیزیک و کیهان‌شناسی معاصر ساز مخالف زده است؛ سرشار از ایده‌های رادیکال و یک بت‌شکن! در اواسط دهه 90 میلادی او پیشنهاد داد که سیاه‌چاله‌ها جهان‌های کوچک را تولید می‌کنند. در اواسط دهه گذشته میلادی نیز او نظریه ریسمان را زیر سوال برد. ادعایش این بود که این نظریه نتوانسته تاکنون یک پیش‌بینی قابل‌سنجش را تولید کند. حتی در کتاب پرفروش خود «تولد دوباره زمان» در سال 2013، او ادعا کرد که زمان کاملا واقعی است و هیچ چیزی توان پیشی گرفتن از آن را ندارد، حتی قوانین طبیعت. چنین قوانینی مانند هر چیز دیگری به زمان حال وابسته بود و قابل تغییر هستند.
 
شنیده‌ام که برخی از فیزیک‌دانان حتی از آوردن اسم اسمولین هم خودداری می‌کنند. اما حتی اگر او مرتکب اشتباه هم شده باشد، اشتباهش به طرزی جالب رخ داده است. اسمولین آشکارا گفته است که تثبیت مفهوم زمان برای زندگی روزمره ما فوایدی دارد. او می‌گوید: «اگر سیر زمان یک توهم نباشد، به زندگی ما ارزش و معنا می‌بخشد.» از نظر انیشتین، مرگ آن سرانجامی که ما فکر می‌کنیم را به دنبال خود ندارد، اما دید اسمولین با دید انیشتین هم‌خوانی ندارد. از طرفی اگر قوانین فیزیک شامل و تغییر و تکامل باشند، پس می‌توان گفت که فضای آینده محتمل هم می‌تواند شامل این تغییر و تکامل باشد. اسمولین می‌گوید: «برداشتی که ما از خلق یک نوآوری داریم صحیح است. همین برداشت جهان را به جایی بهتر تبدیل می‌کند. به این ترتیب ما از اختیار برخورداریم. حق انتخاب داریم. من این دید را بیشتر می‌پسندم.»
 
کتاب جدید اسمولین که در آن نظریات پذیرفته شده در کیهان‌شناسی را زیر سوال می‌برند همراه با دانشمندی دیگر نوشته شده که از خود او نیز افراطی‌تر است. روبرترو مانگابِیرا اونگر استاد دانشکده حقوق هاروارد است که باراک اوباما هم یکی از دانشجویان او بوده است. او از سال 2007 تا 2009 در برزیل یک پست اجرایی داشته است. ایده آل او «آزادی عمیق» است، که در آن مردم به مسئله فناپذیری و توانایی‌های بیکران خود واقف هستند. اونگر در کتاب «بیداری خود» می‌گوید: «ریشه تجربیات انسانی بی‌اساسی است – شگفتی وجودی ما و جهان ما، و اینکه همه این چیزها به این شکلی هست که می‌بینیم، نه شکلی دیگر... شگفتی‌ای که همراه با عدم درک و بیگانه بودن ما با جهانی است که خود را در آن یافته‌ایم. تغییری در زندگی که باید به دنبال آن باشیم این است که فقط یک‌بار می‌میریم... و نباید با تبدیل شدن به یک انسان پست، تمام خوبی‌های زندگی را بر باد دهیم. ما در این دنیا تلاش خواهیم کرد. نگرانی از آینده، ما را از آنچه اکنون در دستمان است دور می‌کند، یعنی زمان حال.»
 
شاید فکر کنید که کتابی که اسمولین و اونگر نوشته‌اند تبادلی بین علم و ارزش‌های انسانی باشد، چیزی شبیه گفتگویی که در دهه 30 میلادی بین انیشتین و رابیندرانات تاگور برقرار شده بود. اما «كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان» آن‌گونه نیست: در بخش اول آن، اونگر جهان و مفهوم بازگشت‌ناپذیر و پیوسته‌ی زمان را کاوش می‌کند. در بخش دوم نیز اسمولین برخی از جنبه‌های زمان را باز می‌کند. این دو در کتابشان قصد دارند تا تصویری که از کیهان‌شناسی داشته‌ایم را کاملا عوض کنند. برداشتی از کیهان که صدها بار و به شیوه‌های مختلف برای ما ترسیم شده بود. در نسخه این دو اما، کیهان – و به تابع آن زمان به عنوان بخشی از منحنی زمان و مکان – 13.8 میلیارد سال پیش و درست پس از انفجار بزرگ پدید آمد. در ابتدا، جهان به طرز غیرقابل‌تصوری کوچک بوده و پس از انبساطی به اندازه تقریبا ۱۰به توان منفی ۳7 ثانیه، چیزی به عنوان «تورم کیهانی» منجر به رشد نمایی کیهان شد. در فرضیه چند جهانی آن‌ها، جهان ما فقط یکی از جهان‌های ممکن است. زمان واقعی بوده و قوانین طبیعت از زمان مبرا نیستند. ریاضیات هم تنها توضیح خصوصیات این جهان است، و نه چیزی دیگر.
 
کافکا یک‌بار پرسید: «اگر کتابی یک مشت محکم بر سر ما نزند و ما را بیدار نکند، پس چرا ما باید آن را بخوانیم؟ کتاب باید پُتکی محکم برای دریای منجمد درون ما باشد.» به نظر این کتاب نیز از آن دسته از کتاب‌ها باشد. البته این کتاب شاید برای اکثر خواننده‌های معمولی وزنه‌ی بسیار سنگینی باشد.
منبع: فرارو
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار