جوانفکر: من به هاله‌نور اعتقاد دارم

کد خبر: ۴۴۶۴
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۵
علی‌اکبر جوانفکر٬ با اشاره به ادعاي سال ۱۳۸۵ احمدي‌نژاد در ديدار با آيت‌الله جوادي آملي در باره ايجاد هاله نور در موقع سخنراني‌اش در سازمان ملل، گفته است: «من هاله نور را باور دارم؛ اگر ما مسلمان هستیم، هاله نور حتماً هست؛ اگر باور و ایمان داریم هاله نور وجود دارد. بعضی هاله نور را می‌بینند و بعضی نمی‌بینند و بعضی ضعیف می‌بینند و عده‌ای آن را باور نمی‌کنند.» بخش‌هايي از اظهارات جوانفكر را در مصاحبه با نامه نیوز را در  ادامه بخوانيد:

* آقای احمدی‌نژاد تا قبل از دوران ریاست جمهوری، در مدیریت اجرایی کشور ایفاگر نقش های برجسته و مهمی بود. فرماندار، استاندار و شهردار تهران در زمره مدیریت‌های مهم، سیاسی و اجرایی کشور محسوب می شوند و قرار داشتن در این مسئولیت‌ها منجر به اندوخته شدن تجارب ذیقیمتی برای ایشان شده بود. علاوه بر این ایشان در فعالیت‌های خود همواره مورد تمجید و تجلیل نظام مدیریتی کشور قرار گرفته‌اند زیرا کارهای برجسته‌ای را به انجام رسانده‌اند.

* بدون تردید آقای احمدی‌نژاد در مقایسه با آقای روحانی در صحنه عمل و اجرا از سوابق مدیریتی بهتر و بیشتری برخوردار بودند. خدمات بی نظیر و ماندگار آقای احمدی نژاد در کشور بیانگر شناخت دقیقی است که ایشان از مسائل و مشکلات کشور داشتند و اگر چنین شناختی وجود نمی داشت، نمی توانستند منشاء چنین کارهای بزرگی بشوند. بنابراین ادعاهای خلاف واقع که منشاء آن انگیزه ها و اهداف سیاسی است، نباید مورد اعتنا قرار گیرد.

* از آقای مصباح باید پرسید که چرا رابطه‌اش با احمدی‌نژاد سرد شد.

* تا کنون چیز تازه‌ای از سوی آقای روحانی در حوزه فرهنگ مطرح نشده است و بیشتر شاهد تکرار‌‌ همان دیدگاه‌های آقای احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ بوده‌ایم.

* در دوره احمدی‌نژاد شورای عالی امنیت ملی مسئله هسته‌ای کشور را پیگیری می‌کرد. این شورا در دو سال آخر دولت دهم در گزارش‌دهی خود به رئیس‌جمهور کوتاهی می‌کرد.

* اطمینان دارم رفتاری که علیه آقای مشایی صورت گرفت، عادلانه و برآمده از اخلاق اسلامی نبود.

* افرادی مثل هاشمی رفسنجانی با یک کار منسجم و هدفمند سیاسی و تبلیغاتی، تلاش کردند تا افکار عمومی و خصوصی را با یک ماجرای موهوم و بی‌اساس تحت عنوان جریان انحرافی درگیر کنند.

* من فکر می‌کنم در این مسئله مدعیان اصولگرایی نیز بازیچه دست آقای هاشمی شدند و نتوانستند حساب خود را از این دامی که او گسترده بود جدا کنند.

* آقای احمدی‌نژاد همیشه به صحنه سیاست نگاه تکلیفی داشته‌اند؛ اگر فضا برای بازگشت ایشان به صحنه سیاسی کشور فراهم شود و ایشان احساس تکلیف کنند، به وظیفه خود عمل خواهند کرد.

* احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری‌اش حضور در مجمع تشخیص را مفید نمی‌دانست.

* (عده‌ای معتقد بودند که آقای احمدی‌نژاد به آقای مشایی رأی داده است. آیا ماجرای برگه‌های رأی به نام آقای مشایی صحت دارد؟)

چنین چیزی را نشنیده‌ام و خبر ندارم که آقای احمدی‌نژاد چنین کاری کرده باشد.

* احمدی‌نژاد از ادبیات اشراف به دور بود. طبقه‌ای از اشراف در کشور داریم که دستی بر سیاست دارند و در سمت‌های کشوری قرار می‌گیرند؛ ولی آقای احمدی‌نژاد ادبیات اشراف را نداشت.

* می‌خواهم بدانم مگر ایشان درخواستی برای ملاقات با آن‌ها {مراجع تقلید} داشتند که شما می‌فرمایید در بیتشان را به روی آقای احمدی‌نژاد بسته بودند. اصلاً خواسته‌ای نبوده است که در بسته باشد.

* مذاکره با آمریکا بدون تصمیم‌گیری در سطح کلان نظام، امکان‌پذیر نیست.

* عناصر و افرادی بر مراجع محترم اثرگذاری و ذهنیت‌سازی کردند و به آن‌ها اطلاعات غلط دادند و این تصور ایجاد شد که دولت باید گوش به فرمان مراجع باشد که اصلاً چنین چیزی نه برای دولت آقای احمدی‌نژاد، بلکه برای هیچ دولتی امکان‌پذیر نیست.

* پوپولیست از People به معنای مردم‌گرایی می‌آید. پوپولیست کسی است که به سمت مردم گرایش دارد؛ بنابراین قبول دارم که آقای احمدی‌نژاد طرفدار مردم بود و به مردم گرایش داشت و مردم را باور کرده بود؛ ولی اینکه بگوییم آقای احمدی‌نژاد عوام‌گرا بود، غلط است. کسی که استاد دانشگاه است و تحصیلات دانشگاهی دارد و تحلیل سیاسی نسبت به مسائل سیاسی کشور دارد عوام‌گرا نیست.
پربیننده ترین ها