خداحافظ «بندر بوش»!
«امیر بندر بنسلطان» یکی از قویترین شخصیتهای عربستانسعودی که در ریاض و واشنگتن خدمت میکرد، اخیرا از سوی «ملکسلمانبن عبدالعزیز» پادشاه عربستان کنار گذاشته شد. در میان همه تغییراتی که سلمان در کابینهاش به وجود آورد، برکناری بندر از همه بیشتر مورد توجه قرار گرفت و سروصدا کرد؛ فردی که روزگاری «بندر بوش» لقب گرفته بود و روزگار مدیدی بهعنوان سفیر عربستان در آمریکا عمل میکرد و این اواخر نیز بهعنوان رییس شورایامنیت ملی منصوب شده بود؛ شورایی که با برکناری بندر بهکلی از حیز انتفاع ساقط شد. بندر سالگذشته از مقام خود بهعنوان رییس سازمان اطلاعات عربستان به این شورا منتقل شده بود.
او فردی بود که نهتنها در عربستان، بلکه در آمریکا هم قدرتمند توصیف میشد؛ فردی که برای پیبردن بهقدرتش کافی است هرجومرج موجود در خاورمیانه ازنظر گذرانده شود که تقریبا دستپخت مستقیم او بوده است. بندر وقتی در واشنگتن سفیر بود یکی از نخبگان سرشناس آمریکا بهشمار میرفت. او با افتخار انواع و اقسام سیگارها را میکشید و بهترین نوع مشروبات را مصرف میکرد. بندر بهمدت ٣٠سال فرستاده مخصوص عربستانسعودی در آمریکا بود. روزنامهنگاران واشنگتن او را دوست داشتند و یکی از افرادی بود که به کانونهای قدرت و مراکز نفوذ دسترسی فراوانی داشت. از اینرو اموال زیادی را به آرامی و در سطحی گسترده صرف دوستانش میکرد. طی این سالها او توانسته بود قیمت نفت را در بازارهای جهانی و برای خدمت به «جیمی کارتر» و «رونالد ریگان» و «جورج بوش» پدر و پسر بهصورت یکسان نگه داشته و تنظیم کند.
او کسی بود که به درخواست «بیل کیسی» از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و حتی بدون آگاهی کنگره، توانسته بود سرمایهگذاری سعودیها در جنگ علیه کمونیستهای نیکاراگوئه، آنگولا و افغانستان را مهیا کند. بندر رابطه تنگاتنگی با «دیک چنی» و خانواده جورج بوش و پدر و مادر و دخترانش داشت و بههمیندلیل به او «بندر بوش» میگفتند. در خاورمیانه بندر بنسلطان سرآمد جاسوسان بود و فردی محوری در برنامهها و سیاستهای منطقهای عربستانسعودی بهشمار میآمد. هم او بود که کمک کرد تا دولت اخوانالمسلمین در مصر سرنگون شود کمااینکه او تلاش کرد تا گروه «ارتش اسلام» را در سوریه تشکیل دهد. قطعا بدوندرک این مرد و ماموریتش، نمیتوان دریافت طی سالهایاخیر بر خاورمیانه چه گذشته است. هدف اصلی بندر؛ مهار قدرت ایران بود. برخی از رویکردهای بندر بنسلطان باوجود اینکه هیچمعاهده صلحی بین اسراییل و عربستان بسته نشده بود، برای اهداف اسراییل بود. اگر به آن ضربالمثل «دشمن دشمن من، دوست من است» توجه داشته باشیم، میتوان گفت بندر بنسلطان در عمل، متحد واقعی «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسراییل بود که بهشدت نسبت به ایران دشمنی میورزد. برخی از دوستانش میگویند اظهارات او تنفرانگیز است. کسانی که زندگی حرفهای او را از نزدیک لمس کردهاند، میدانند سخنگفتن او نیز جزو همان تحولاتی است که از آنها حرف میزند. او همواره تلاش کرده است پاکستان بتواند به سلاح اتمی دست یابد. نواز شریف نخستوزیر کنونی پاکستان برای مدتها در کنف حمایت عربستان قرار داشت.
«یزید صایغ» یکی از پژوهشگران موسسه خاورمیانه «کارنگی» میگوید: «سعودیها تلاش کردند پاکستان را قانع کنند که آموزش شورشیان سوریه را برعهده بگیرد.» اما کمکهای سخاوتمندانه بندر بنسلطان به شورشیان سوریه نتیجهای معکوس در پی داشت زیرا رفتهرفته این گروههای شورشی با حرکت به سوی عراق و تهدید مرزهای عربستان به کابوسی برای این کشور تبدیل شدند. این درحالی است که مصر نیز هنوز روی آرامش به خود ندیده و ممکن است میلیاردهادلار سرمایهگذاری سعودیها نتواند همان نتیجه مطلوب را بههمراه داشته باشد. میگویند زمانی که «صدامحسین» دیکتاتور عراق به کویت حمله و آنجا را تصرف کرد، این امر تهدیدی برای عربستان بهشمار میرفت. از اینرو بلافاصله بندر بنسلطان راهی واشنگتن شد تا ایالاتمتحده را قانع کند سربازانش را برای نجات کویت تحت عنوان عملیات «طوفان صحرا» اعزام کند. بعدها سرنگونی صدامحسین - که عربستان با آن مخالف بود- و نیز حوادث ١١سپتامبر، رابطه عربستان و آمریکا را بهشدت مخدوش کرد. بندر در سال٢٠٠٥ از مقام سفارت در واشنگتن کنار گذاشته شد و این اتفاقی بود که همه جهانیان از روی آن فهمیدند رابطه آمریکا و عربستان دچار تغییری اساسی شده است.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار