رفتارهای احمدی نژادی در وزارت ورزش روحانی!
عملکرد وزارت ورزش و جوانان دولت یازدهم در خصوص انتخابات فدراسیون های وزرشی ، دقیقاً یادآور اقدامات احمدی نژادی در این حوزه است به طوری که همانند دولت قبل، در این دولت نیز تلاش های آشکاری وجود دارد تا گزینه های دولت به هر نحوی که شده، ریاست فدراسیون های ورزشی را بر عهده بگیرند! رفتارهای احمدی نژادی در وزارت ورزش روحانی!
البته طبیعی است که هر کسی - ولو وزیر ورزش یا معاونان وی - تمایل داشته باشد گزینه مطلوب خودش پیروز انتخابات شود ولی این تمایل ، هرگز مجوز اعمال نفوذ جهت مهندسی انتخابات فدراسیون ها نیست.
به عنوان مثال می توان به فدراسیون هندبال اشاره کرد که تلاش های آشکاری در آن جریان دارد تا فرد خاصی به هر نحو ممکن، رئیس این فدراسیون شود!
قرار بود انتخابات این فدراسیون در نیمه اول آبان برگزار شود. در آن تاریخ، همه چیز مهیا بود تا در یک انتخابات آزاد و قانونمند، تکلیف ریاست فدراسیون مشخص شود ولی وزارت ورزش و جوانان، از برگزاری این انتخابات امتناع کرد تا فدراسیون هندبال، در آستانه برگزاری جام جهانی هندبال -که ایران نیز در آن حضور داشت- همچنان بلاتکلیف بماند.
برخی از تحلیلگران ورزشی معتقدند این تأخیر، به این دلیل بود که وزارت ورزش بتواند مجوز حضور "ابوالحسن مهدوی" برای شرکت در انتخابات را از هیأت دولت بگیرد!
مهدوی بازنشسته است و طبق قانون حق ندارد رئیس فدراسیون شود مگر این که هیأت دولت برای وی مجوز خاص صادر کند.
صدور مجوز برای مهدوی که با پیگیری وزارت ورزش و جوانان صورت گرفت، آنقدر طول کشید تا این که تیم ملی هندبال ایران، بدون آن که فدراسیونش رئیسی داشته باشد راهی مشابقات جهانی قطر شد و پس از شکست های متعدد با ناکامی به ایران برگشت!
مجوز حضور مهدوی بازنشسته که صادر شد، وزارت ورزش و جوانان به صرافت برگزاری انتخابات افتاد و زمان برگزاری را بار دیگر مشخص کرد بی آن که پاسخ دهد که چه فرقی وجود داشت بین موعد قبلی و موعد کنونی جز این که مهدوی را هم وارد بازی کرده اند؟! آیا این رفتار ، معنایی جز این دارد که وزارت ورزش و جوانان در فرایندی غیراصولی سعی در مهندسی انتخابات دارد؟!
گذشته از این ، چگونه وزارت ورزش اجازه داد جلسه بررسی ادامه لیگ هندبال که طبق دعوتنامه و روال قانونی باید در محل فدراسیون برگزار شود، در محل کمیته ملی المپیک و در حضور مهدوی برگزار شود و حال آن که مهدوی، اساساً هیچ سمتی در فدراسیون هندبال ایران ندارد؟
اگر این ها ، مهندسی انتخابات نیست پس چیست؟ ماه ها انتخابات را به عقب انداختند و تنها زمانی تن به اعلام تاریخ انتخابات دادند که "گزینه مورد نظر" از هیأت دولت مجوز بگیرد و گویا اصلاً هم برایشان مهم نبود که تیم ملی هندبال ایران که بعد از نیم قرن به جام جهانی راه یافته بود، بتواند سروسامانی بگیرد و حضوری آبرومند داشته باشد، نه این که برود و با ناکامی به کشور برگردد!
نکته دیگر این است که وزارت ورزش و جوانان در حالی برخلاف وظایف قانونی خویش برای رأی آوری برخی چهره های مورد نظر خود تلاش می کند که اساساً نمی تواند در مرحله بعد از انتخابات برای این افراد و فدراسیون های تحت مدیریت آنها کاری بکند چرا که با توجه به بودجه سالیانه کشور و سهم وزارت ورزش و فدراسیون ها، آهی در بساط ندارد.
معنای دیگر این سخن آن است که با گزینش افراد وابسته به وزارت ورزش و جوانان، نه تنها فرجی در کار فدراسیون ها حاصل نمی شود بلکه گرهی بر گره های موجود زده خواهد شد چرا که با حضور این افراد، کاندیداهای مستقل که دارای طرح و برنامه های اقتصادی-ورزشی برای حل مشکلات فدراسیون ها هستند کنار می روند و وامداران دولت می مانند و فدراسیون ها نیازمند و دولتی که حقوق کارمندانش را به زور می دهد چه رسد به این که به واسطه حضور بعضی ها، بخواهد پول های آنچنانی به فدراسیون ها بدهد.
آینده ورزش ایران ، همانند بقیه عرصه ها در گرو تعامل با بخش خصوصی و سازوکارهای دموکراتیک است ولی گویا وزارت ورزش و جوانان، بی اعتنا به این آینده محتوم، می خواهد کادر خود را در فدراسیون ها بچیند، ولو آن که در نهایت، این فدراسیون ها و ورزش ایران باشد که ضرر می کند!
البته طبیعی است که هر کسی - ولو وزیر ورزش یا معاونان وی - تمایل داشته باشد گزینه مطلوب خودش پیروز انتخابات شود ولی این تمایل ، هرگز مجوز اعمال نفوذ جهت مهندسی انتخابات فدراسیون ها نیست.
به عنوان مثال می توان به فدراسیون هندبال اشاره کرد که تلاش های آشکاری در آن جریان دارد تا فرد خاصی به هر نحو ممکن، رئیس این فدراسیون شود!
قرار بود انتخابات این فدراسیون در نیمه اول آبان برگزار شود. در آن تاریخ، همه چیز مهیا بود تا در یک انتخابات آزاد و قانونمند، تکلیف ریاست فدراسیون مشخص شود ولی وزارت ورزش و جوانان، از برگزاری این انتخابات امتناع کرد تا فدراسیون هندبال، در آستانه برگزاری جام جهانی هندبال -که ایران نیز در آن حضور داشت- همچنان بلاتکلیف بماند.
برخی از تحلیلگران ورزشی معتقدند این تأخیر، به این دلیل بود که وزارت ورزش بتواند مجوز حضور "ابوالحسن مهدوی" برای شرکت در انتخابات را از هیأت دولت بگیرد!
مهدوی بازنشسته است و طبق قانون حق ندارد رئیس فدراسیون شود مگر این که هیأت دولت برای وی مجوز خاص صادر کند.
صدور مجوز برای مهدوی که با پیگیری وزارت ورزش و جوانان صورت گرفت، آنقدر طول کشید تا این که تیم ملی هندبال ایران، بدون آن که فدراسیونش رئیسی داشته باشد راهی مشابقات جهانی قطر شد و پس از شکست های متعدد با ناکامی به ایران برگشت!
مجوز حضور مهدوی بازنشسته که صادر شد، وزارت ورزش و جوانان به صرافت برگزاری انتخابات افتاد و زمان برگزاری را بار دیگر مشخص کرد بی آن که پاسخ دهد که چه فرقی وجود داشت بین موعد قبلی و موعد کنونی جز این که مهدوی را هم وارد بازی کرده اند؟! آیا این رفتار ، معنایی جز این دارد که وزارت ورزش و جوانان در فرایندی غیراصولی سعی در مهندسی انتخابات دارد؟!
گذشته از این ، چگونه وزارت ورزش اجازه داد جلسه بررسی ادامه لیگ هندبال که طبق دعوتنامه و روال قانونی باید در محل فدراسیون برگزار شود، در محل کمیته ملی المپیک و در حضور مهدوی برگزار شود و حال آن که مهدوی، اساساً هیچ سمتی در فدراسیون هندبال ایران ندارد؟
اگر این ها ، مهندسی انتخابات نیست پس چیست؟ ماه ها انتخابات را به عقب انداختند و تنها زمانی تن به اعلام تاریخ انتخابات دادند که "گزینه مورد نظر" از هیأت دولت مجوز بگیرد و گویا اصلاً هم برایشان مهم نبود که تیم ملی هندبال ایران که بعد از نیم قرن به جام جهانی راه یافته بود، بتواند سروسامانی بگیرد و حضوری آبرومند داشته باشد، نه این که برود و با ناکامی به کشور برگردد!
نکته دیگر این است که وزارت ورزش و جوانان در حالی برخلاف وظایف قانونی خویش برای رأی آوری برخی چهره های مورد نظر خود تلاش می کند که اساساً نمی تواند در مرحله بعد از انتخابات برای این افراد و فدراسیون های تحت مدیریت آنها کاری بکند چرا که با توجه به بودجه سالیانه کشور و سهم وزارت ورزش و فدراسیون ها، آهی در بساط ندارد.
معنای دیگر این سخن آن است که با گزینش افراد وابسته به وزارت ورزش و جوانان، نه تنها فرجی در کار فدراسیون ها حاصل نمی شود بلکه گرهی بر گره های موجود زده خواهد شد چرا که با حضور این افراد، کاندیداهای مستقل که دارای طرح و برنامه های اقتصادی-ورزشی برای حل مشکلات فدراسیون ها هستند کنار می روند و وامداران دولت می مانند و فدراسیون ها نیازمند و دولتی که حقوق کارمندانش را به زور می دهد چه رسد به این که به واسطه حضور بعضی ها، بخواهد پول های آنچنانی به فدراسیون ها بدهد.
آینده ورزش ایران ، همانند بقیه عرصه ها در گرو تعامل با بخش خصوصی و سازوکارهای دموکراتیک است ولی گویا وزارت ورزش و جوانان، بی اعتنا به این آینده محتوم، می خواهد کادر خود را در فدراسیون ها بچیند، ولو آن که در نهایت، این فدراسیون ها و ورزش ایران باشد که ضرر می کند!
منبع: عصر ایران
گزارش خطا
آخرین اخبار