«کوبانی» بر بلندای قله پیروزی

کد خبر: ۴۳۶۰۰
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹
آزادی شهر کردنشین «کوبانی» سوریه از اشغال نیروهای گروه تروریستی و تکفیری «داعش»، بازتاب گسترده یی در روزنامه های امروز ایران داشت. روزنامه ها بر پایمردی نیروهای کرد و نقش متفاوت و بی بدیل زنان در این پیروزی تاکید کردند.

این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز سه شنبه 7 بهمن 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است. 

کوبانی آزاد شد 

آزادی شهر کردنشین کوبانی پس از چهار ماه اشغال از دست گروه تروریستی داعش، بازتاب گسترده یی در روزنامه های صبح امروز کشور داشت و خبر این پیروزی از عنوان های اصلی صفحه ی نخست بیشتر روزنامه ها بود. 

«کوبانی از اشغال آزاد شد»، عنوان خبری در همین زمینه در صفحه ی نخست روزنامه های «اطلاعات» و «جمهوری اسلامی» بود. 

«آزادی کوبانی» هم عنوان یکی از خبرهای اصلی صفحه ی نخست روزنامه ی «جهان اقتصاد» بود که با عکسی بزرگ از یک زن مبارز کرد همراه بود. 

روزنامه ی «خراسان» نیز در عنوان خبری نخست خود نوشت: «در ادامه شکست های داعش کوبانی آزاد شد» 

«کوبانی آزاد شد، الرمادی در آستانه ی آزادی» هم عنوان خبری منتشر شده در روزنامه ی «جوان» در همین ارتباط بود. 

«ماه ها مقاومت مردمی نتیجه داد/ کوبانی آزاد شد» هم یکی از تیترهای اصلی روزنامه ی «شهروند» بود. 

روزنامه ی «ابتکار» هم در یکی از تیترهای اصلی صفحه ی نخست خود که با عکسی بزرگ با نشانه ی آزادی همراه بود، نوشت: «پیروزی آواز بر گلوله» 

ابتکار، سرمقاله ی امروز خود با عنوان «به رخودان ژیانه !» (مقاومت زندگی است) را نیز به آزادی کوبانی اختصاص داد. 

در این سرمقاله از زنان و موسیقی به عنوان دو مولفه ی مهم و برجسته در فرایند مبارزه و مقاومت کوبانی یاد شده و آمده است: کوبانی را کمتر کسی حتی از کردهای ایران و عراق و ترکیه می شناختند. شهری که به یکباره نماد مقاومت نوع انسان در مقابل ارتجاع و خشونت شد. مقاومت کوبانی چند خصیصه ویژه داشت که برجسته ترینشان یکی حضور فعال و بی نظیر «زنان» در فرایند مبارزه و مقاومت و دیگری «موسیقی» است. 

در ادامه می خوانیم: در واقع اگرچه در برخی از رسانه ها به واسطه برخی رویکردهای «جنسیت باورانه» و «فمنیستی» سعی شد تا حضور زنان بیشتر و پررنگ تر از آنچه بود، نشان داده شود اما واقعیت امر این است که شاید در هیچ برهه ای از تاریخ و جغرافیا، زنان تا این اندازه در خط مقدم مبارزه علیه ارتجاع و خشونت نبوده اند. از این رو بیراه نیست اگر مقاومت کوبانی را زنانه ترین مقاومت نوع بشر در مقابل بنیادگرایی خشونت آمیز نام بگذاریم. 

به نوشته ی ابتکار، آنچه از مقاومت کوبانی باقی می ماند قدرت موسیقی و حضور ضد ارتجاع زنان است نه تلاش ها و سیاست ورزی های ائتلاف ضد داعش، نه توحش داعش، نه خیانت ها و تلاش پنهانی ترکیه برای آسیب زدن به سوریه از گذرگاه کوبانی و نه حتی گلوله و تفنگ.

«دژ قدرت داعش فرو ریخت/کوبانی آزاد شد» هم عنوان یکی از خبرهای نخست روزنامه ی «ایران» بود. 

این روزنامه در یادداشتی با عنوان «فتح کوبانی، آغاز راهی جدید» که در ستون «اول دفتر» خود منتشر کرد هم نوشت: در اهمیت نبرد کوبانی باید پیش از هرچیز نگاهی به دو سوی این نبرد داشت. در یک سوی این نبرد، گروهی متجاوز قرار دارد که زنان را به بردگی می کشاند، باغ ها و مدارس و خانه ها را ویران می کرد و بی رحمانه با هرچه زیبایی، تمدن، نجابت و بالاتر از همه زندگی می جنگید. آنان با هر نوع تفکری بیگانه اند. آنان مردم بی دفاع را می کشند و نام آن را شجاعت می گذارند. 

ایران افزود: اما در سوی دیگر این نبرد، مدافعان و نجات دهندگان کوبانی؛ زنان و مردانی متعهد هستند که به گسترش مبارزه برای رهایی از بندهای خرافات و تعصبات و آنچه با عوام فریبی به اسم دین و وطن پرستی انجام می شود و در یک کلام هر آنچه کرامت انسانی را زیر پا نهد پایبندند. 

«سیاست روز» هم در مطلبی در این ارتباط نوشت: نکته بسیار مهم در تحولات کوبانی طراحی دشمنان سوریه برای تبدیل این منطقه به مرکزی برای پیشروی داعش به کل سوریه بود که با ایستادگی مردمی این طرح با ناکامی همراه شد. کوبانی نماد دیگری از رویکرد سوری ها به حفظ تمامیت ارضی کشورشان است چنانکه کردهای این منطقه با خواست آمریکا مبنی بر جدایی از نظام سوریه در ازای دریافت کمک های نظامی و اقتصادی مخالفت کرده و بر اصل سوریه واحد تاکید کردند. 

ادامه ی بحث ها درباره ی پیاده روی ظریف و کری 

پیاده روی چندی پیش «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ی کشورمان با «جان کری» همتای آمریکایی خود، به نظر می رسد به بحثی پایان ناپذیر در روزنامه ها و محافل سیاسی تبدیل شده است؛ آنگونه که دیروز هم تنی چند از نمایندگان مجلس از سوالی که می خواهند در همین ارتباط از ظریف بپرسند، رونمایی کردند. 

این موضوع امروز هم مانند چند روز گذشته، محملی برای هجمه به ظریف در طیف روزنامه های منتسب به اصولگرایان بود. در مقابل اما گروهی از روزنامه ها به حمایت از دیپلماسی ظریف در گفت و گوهای هسته یی پرداختند. 

روزنامه ی «اعتماد» در مطلبی با عنوان «پاسخ صریح دولت به دلواپسان پیاده روی» با محور قرار دادن اظهارات دیشب «مجید انصاری» معاون پارلمانی رییس جمهوری در گفت و گو با ایرنا نوشت: طاقت دولت طاق شده است، این را می شود از اظهارات دیشب مجید انصاری فهمید؛ اظهاراتی که شاید یکی از کم نظیرترین واکنش های دولت در برابر حمله به وزیر خارجه و مذاکرات هسته ای باشد. 

به نوشته ی اعتماد، تا قبل از این فقط رییس جمهوری بود که اینگونه بی پروا با منتقدان سیاست خارجی اش سخن گفته بود. حالا اما معاون پارلمانی دولت خیلی صریح می گوید: «در تخریب تیم مذاکره کننده هسته ای تسویه حساب سیاسی دخیل است». حرفی که تا حالا فقط توسط تحلیلگران و ناظران سیاسی مطرح می شد. 

روزنامه ی «آرمان» در مطلبی با عنوان «تندروها منافع ملی را فراموش نکنند» نوشت: اکنون که دولت اعتدال به ریاست دکتر روحانی بر سر کار است هم سنگ اندازان وظیفه خود را فراموش نکرده و با تمام قوا به فعالیت مشغول هستند به نحوی که هنوز بر هیچ فرد یا گروهی مشخص نشده قدم زدن وزیر امور خارجه کشورمان با همتای آمریکایی خود تا چه اندازه مساله ساز بوده و خدشه به ارزشها وارد کرده است که اینچنین فریاد وااسفای برخی به هوا برخاسته است. 

آرمان افزود: مطمئنا آقای ظریف در مقام وزیر امور خارجه کشور با اجازه مقامات عالی رتبه نظام و در راستای منافع ملی کشور و مشورت تیم کارشناسی متخصص و قوی مذاکرات با کشورهای 1+5 را ادامه می دهند و ایشان با توجه به این مجوز اقداماتی در راستای حل مسائل پرونده هسته ای انجام می دهند. 

روزنامه ی «شرق» در سرمقاله ی خود با اشاره به محکومیت اقتصادی «محمدرضا رحیمی» معاون اول «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین، با کنایه آورده است: نیازی به یک مطالعه میدانی وسیع نبود؛ حتی یک نظرسنجی ساده و ابتدایی هم می توانست نشان دهد برای بسیاری از مردم، قدم زدن آقای ظریف با جان کری در جریان مذاکرات هسته ای، خیلی خیلی بیشتر حایزاهمیت بود تا خبر محکومیت معاون اول رییس دولت سابق. به همین دلیل هم برخی اصولگرایان به جای پرداختن به موضوع محکومیت آقای رحیمی، به موضوع محکومیت بسیار مهم تر حرکت دکتر ظریف پرداخته اند.درست قضیه هم همین بود. 

در این میان روزنامه ی خراسان با رویکردی متفاوت و در انتقاد از ظریف نوشت: سرانجام آقای ظریف، وزیر خارجه کشورمان، از نقش مجلس به عنوان یک اهرم فشار بر طرف غرب یاد کرد و هشدار داد که اگر تحریم های جدیدی علیه ایران تصویب شود،مجلس ایران تلافی خواهد کرد. این درحالی است که در 16 ماه مذاکرات دولت آقای روحانی ، نقش مجلسی که می تواند همکار وهمیار دولت در رسیدن به توافق هسته ای باشد،نادید گرفته شده بود. 

به نوشته ی خراسان، در این شرایط به نظر می رسد که مجلس ایران، این توانایی را دارد که با نقش آفرینی در مذاکرات با زیاده خواهی های آمریکا مقابله کند،تا در نتیجه موازنه قدرت صورت گرفته و به عنوان برگ برنده ای در دست طرف ایرانی قرار بگیرد. 

روزنامه ی «کیهان» هم در «یادداشت روز» خود با عنوان «نبرد پنهان» با اشاره به تلاش تاریخی آمریکا برای حفظ دست برتر در معادلات جهانی، این تلاش را نبرد یکپارچه و همه جانبه توصیف کرد و نوشت: در ایران گاه در فاز اقدامات مسلحانه نظیر کودتای نوژه و جنگ تحمیلی؛ گاه در فاز بی ثبات سازی حاکمیت مرکزی نظیر گروهک های تجزیه طلب و آشوب های خیابانی؛ گاه در فاز فرهنگی نظیر پروژه جذب و هضم و استحاله از درون و گاهی در فاز اقتصادی نظیر کاهش قیمت نفت، نوسانات نرخ ارز و ... خود را نشان داده است. 

کیهان با بیان این مطلب که این سیاست در مذاکرات هسته یی نیز از سوی آمریکا پیگیری می شود و با قدم زدن عوض نخواهد شد، نوشت: تمامی این اقدامات، رویدادهایی مشاهده پذیر از یک سیاست خارجی واحد و پایدار با هدفگذاری های خرد و کلان است. با این حساب منطقی به نظر می رسد اگر مذاکرات هسته ای را نیز در چنین چیدمانی از سیاست خارجی ایالات متحده و به عنوان نبردی در فاز دیپلماسی قرار دهیم. بر این اساس، فضای مذاکرات نه با چند دقیقه قدم زدن که حتی با کیلومترها پیاده روی نیز عوض نخواهد شد. 

روزنامه ی سیاست روز هم در سرمقاله ی خود با عنوان «شکست کامل هژمونی آمریکا در دست ایران» با اشاره به کمرنگ شدن سیاست های آمریکا در قبال مسایلی مانند داعش، سرنگونی بشار اسد، انقلاب مردمی یمن و تحولات اوکراین نوشت: اما در کنار این ناتوانی هایی که از آمریکا دیده می شود، مصمم بودن آنها برای مهار جمهوری اسلامی ایران، قابل توجه و تأمل است. 

این روزنامه با تاکید بر این مطلب که آمریکایی ها تمام انرژی خود را بر روی موضوع هسته یی ایران متمرکز کرده اند، افزود: شکست آمریکا مقابل ایران، که به امید بازآفرینی هژمونی خود در جهان به دست و پنجه نرم کردن با جمهوری اسلامی پرداخته، سرنوشت آینده آمریکا را هم رقم خواهد زد. دستگاه دیپلماسی کشور در این نبرد سهم بسیاری دارد. رفتارها و مواضعی که در جریان گفت وگوهای ایران و آمریکا رخ می دهد می تواند، هم برای ما سرنوشت ساز باشد و هم برای آمریکایی ها. برای همین است، هنگامی که وزیر امور خارجه کشورمان با همتای آمریکایی خود دیدار می کند و سپس به قدم زدن در خیابان های ژنو می پردازند، مورد توجه محافل سیاسی، رسانه ای و تحلیل گران و منتقدان داخلی قرار می گیرد. این که گفته شود، موضوع قدم زدن ظریف و کری در ژنو، حاشیه است و اهمیتی ندارد، اتفاقاً موضوع اصلی است. 

«گفتمانی برای توفیق در مذاکرات هسته ای» هم عنوان یادداشتی در روزنامه ی جوان است که در آن با انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان آمده است: مواضع اخیر آقای ظریف در جریان مذاکرات هسته ای و اظهار ناامیدی ایشان از اینکه امریکایی ها در یک روال طبیعی حاضر باشند نسبت به حقوق هسته ای ایران تمکین کنند و آن را به رسمیت بشناسند، نشان داد که در روند تعاملات دیپلماتیک، عکس یادگاری یا پیاده روی در فضای آزاد نه تنها گره گشا نیست، بلکه به کارگیری بعضی از لبخند ها و واژه ها دشمن را در تشدید فشار ها و پیگیری استراتژی تغییر محاسبات خود امیدوارتر می کند. 

لزوم مبارزه با فساد اقتصادی 

رویکرد جدی دولت یازدهم در مبارزه با فساد اقتصادی، مبارزه با این نوع از فساد را به یکی از محورهای داغ روزنامه ها تبدیل کرده است؛ به گونه یی که همه روزه روزنامه ها مطالب و یادداشت هایی را در این زمینه منتشر می کنند. 

«نشانی های غلط در مبارزه با فساد» عنوان یادداشی در روزنامه ی ایران است که در آن آمده است: خبرهای دولت و مسئولان قضایی این روزها از آغاز مرحله تازه مبارزه با مفاسد اقتصادی حکایت دارد. روشن است نوعی اجماع میان مسئولان قوای نظام حول چگونگی رسیدگی به موارد مهم از فسادهای اقتصادی شکل گرفته است. 

به نوشته ی ایران، واقعیت های چند روز اخیر نشان می دهد که فقط شبکه های فعال در تجارت و اقتصاد نیست که از پیگیری دولت دچار تشویش شده است در کنار آنها یک حلقه بزرگی از ناراضیان سیاسی را نیز می توان سراغ گرفت این حلقه همانا شامل کسانی است که طی سال های گذشته با سکوت یا حمایت خویش زمینه تحکیم و تثبیت دولت پیشین را فراهم کردند کسانی که این حجم از سوء استفاده ها و رانت خواری ها را می دیدند اما مصلحت را در سکوت می دیدند در واقع جواز سیاسی آنها برای دولتمردان پیشین بود که در صحنه اقتصاد به صورت چک سفید میان شبکه ای از ساکنان دولت به کار گرفته شد. به در ادامه آمده است: صدای این طیف از ناراضیان از برنامه مبارزه با مفاسد روحانی بلندتر از همه به گوش می رسد و همینطور ترفندهایی که رسانه های تحت حمایت آنها برای غبارآلود کردن فضا یا دادن نشانی های غلط و گمراه ساختن افکار عمومی دیده می شود. 

سرمقاله ی روزنامه ی «قانون» با عنوان «5 سال زندان کافی نیست» هم در همین چارچوب قرار دارد که در آن بر لزوم تناسب مجازات ها با جرایم اقتصادی تاکید شده و آمده است: افزایش جرایم مالی یکی از مهم ترین دغدغه های جامعه ما است و ما این روزها شاهد تشکیل پرونده های بزرگی در رابطه با فساد اقتصادی در دستگاه قضایی کشور هستیم. زمانی که جرم شناسی این گونه پرونده ها را مد نظر قرار می دهیم، متوجه می شویم که یکی ازمهم ترین علت های افزایش فساد اقتصادی در نحوه مجازات مجرمان از جمله یقه سفید هاست. با نگاهی به سابقه تاریخی مجازات مفسدان اقتصادی در کشور شاهد هستیم که مرتکبین به خصوص در برخی رده ها و طبقات بالای اجتماع مورد مجازات قرار نمی گرفتند و عدم اجرای دقیق مجازات هم در این گونه از جرایم باعث افزایش حس امنیت برای مفسدان می شده است. 

روزنامه ی مردم سالاری هم در سرمقاله ی خود باعنوان «پاتک به سبک پایداری» با اشاره به تخلف های اقتصادی صورت گرفته در دولت پیشین از جمله تخلف اقتصادی «محمدرضا رحیمی» معاون اول احمدی نژاد نوشت: وجود رحیمی و دیگر متخلفان اقتصادی شاید عبرتی باشد برای عناصری که سال ها بر حکومت یک دست، پا میفشردند و برای حذف هر تفکر متفاوتی هر راهی را مجاز می شمردند. مطمئناً گردش قدرت سیاسی بهترین گشایش را جهت سرباز کردن دمل های چرکین فساد مالی در اختیار مردم قرار خواهد داد تا هیچ کس نتواند با آسودگی خیال از قدرت همیشگی با بیت المال همچون گوشت قربانی یا غنیمت باد آورده در جهت امیال و تثبیت قدرت خود رفتار نماید. 

دانش آموزان شین آباد و قوانینی که گم شده اند 

در میان یادداشت های منتشر شده در روزنامه های امروز، یادداشت تامل برانگیزی با عنوان «دانش آموزان شین آباد و قوانینی که گم شده اند» در روزنامه ی شهروند به چشم خورد. 

در این یادداشت آمده است: گاهی اوقات در برخورد با پدیده ای مانند تکدی گری، یا دانش آموزان بازمانده از تحصیل یا کودک آزاری و... علاوه بر متاثرشدن، به این فکر می کنیم که مسئولان متولی برای رفع یا حداقل کاهش این پدیده چه می کنند؟ و آیا از وضع قانون و سیاست و طرحی برای کاهش آسیب های این مسأله حرفی می زنند؟ در ادامه آمده است: در زمان حضور قوانین، سیاست ها و طرح ها ممکن است با دو اتفاق روبه رو شویم. از یک سو قوانینی وجود دارند که جامع هستند و راهگشا اما عملیاتی نمی شوند و از سویی دیگر، در برخورد با برخی پدیده ها، خلأ نبود قوانین راهگشا، احساس می شود. آن وقت است که قانون بازی اش می گیرد و هرجا که بخواهد سر و کله اش پیدا می شود و هر جا که نخواهد، غیب می شود! چند وقتی است که به صورت پراکنده اما مداوم خبر دانش آموزان شین آبادی که سال ٩١ در حادثه آتش سوزی مدرسه شان دچار آسیب دیدگی شدند را می شنویم، از دادن کامل دیه به این دانش آموزان تا گرفتن مستمری مادام العمر یا دادن هزینه به خانواده های این دانش آموزان برای هر بار سفر به تهران و قرار گرفتن آنها در کلاس هوشمند و دادن لپ تاپ به آنها. 

به نوشته ی شهروند، این که در قبال این دانش آموزان که به خاطر ساختار غیرایمن مدرسه دچار حادثه شده اند و همه زندگی شان تحت الشعاع آن قرار گرفته است، از سوی مسئولان تعهدی دیده می شود، اتفاق خوبی است. اما سوال این جاست که با سایر مواردی که به صورت مشابه ممکن است اتفاق افتاده باشد یا در آینده شاهد آن باشیم، چه برخوردی صورت می گیرد؟ قانون در این جا نقش اصلی خود را که بازکردن گره ای از مشکلات مردم است، به خوبی ایفا می کند، اما در سایر موارد هم چنین است؟ 

در ادامه می خوانیم: حالا سوال این است که دولت و مجلس باید برای «دانش آموزان شین آباد» تصمیم بگیرند یا همه دانش آموزان؟ دانش آموزانی که ممکن است از تنبیه بدنی و روانی توسط معلم گرفته تا شرایط غیرایمن مدرسه دچار آسیب شوند و به خاطر رسانه ای نشدن مسأله یا پیگیر نبودن مدام از حقی مانند حقوقی که به دانش آموزان شین آبادی تعلق گرفته است، محروم شوند و اصلا مگر باید پیگیر قانون بود تا اجرایی شود؟ و نمی دانیم تکلیف ١٣ دانش آموز مدرسه روستای سفیلان که در سال ٨٣ به خاطر استفاده از بخاری نفتی دچار سوختگی ٤٠ درصد شدند، ٨ دانش آموز درودزن فارس که در سال ٨٥ دچار سوختگی شدند، دانش آموزان خوابگاه شبانه روزی در سیستان وبلوچستان در سال ٨٩ که دچار سوختگی شدند، دانش آموزان دبیرستان شبانه روزی چابهار که در سال ٩٠ دچار سوختگی شدند و نمونه های دیگری که کسی از آن خبردار نشده است، چه می شود؟! و کاش قوانین ما در جایی که باید، حضور یابند و در جهت حل مسأله اجتماعی گام بردارند، قوانینی که خود به خود قدرت اجرایی داشته باشند و به صورت فراگیر برای همه افراد عمل کنند و برای اعمال اثر، منتظر سر و صدا بپاکردن رسانه ها، آن هم درمورد شخص یا اشخاصی خاص نباشند و اگر کارکرد مثبتی ندارند، تغییر کنند. 
منبع: ایرنا
پربیننده ترین ها