متن و حاشيه مواضع ارشاد درباره استاد شجريان
روزنامه ابتکار نوشت:
سخنان دوباره سخنگوي وزارت ارشاد درباره استاد محمدرضا شجريان بار ديگر موجي از انتقادها و حواشي را برانگيخت.
قضيه از اين قرار است که بسياري از اساتيد موسيقي و کاربران شبکههاي اجتماعي در پاسخ به سخنان حسين نوش آبادي، گفتهاند که وزارتخانه ارشاد صلاحيت رسيدگي به کيفيت هنري آثار شجريان را ندارد.
نوش آبادي در سخنان روز گذشته اش گفته بود: آنچه به وزارت ارشاد مربوط ميشود، بررسي صلاحيتهاي فني و تخصصي افراد است و در اين حوزه، استاد شجريان از نظر ما مسألهاي ندارد و مورد تأييد وزارت ارشاد است.
کاربران شبکه هاي اجتماعي عموما تاکيد دارند که وزارت ارشاد نميتواند درباره کسي که خود متر و استاندارد موسيقي ايراني است نظر کارشناسي بدهد. استدلال آنها اين است که آثار کسي مثل شجريان که خود استاد مستقيم يا غيرمستقيم کارشناسان اين نهاد اداري بوده، نبايد مورد بررسي هنري و تخصصي قرار بگيرد.
در اين ميان ادبيات سخنگوي اين وزارتخانه نيز مورد هجمه بسياري از کاربران قرار گرفته است. در اين باره پيروز ارجمند در گفتوگو با ابتکار با دفاع از سخنان سخنگوي وزارت ارشاد تاکيد کرده که ادبيات رسمي و اداري متفاوت با ادبيات مورد انتظار کساني است که با حساسيت هاي دنياي هنري در اين عرصه فعاليت دارند. اين در حالي است که داريوش پيرنياکان نيز در گفتوگو با ابتکار بر اين موضوع تاکيد کرده است که ما بايد شکرگزار هم عصر بودن با کساني مثل شجريان باشيم و مسئولان به جاي اين که تلاش کنند تا از شجريان عذرخواهي بگيرند بايد خودشان از او به واسطه محدوديتهايي که برايش ايجاد کرده اند معذرت بخواهند. و از او خواهش کنند که در ايران کنسرت بدهد نه اين که با اين ادبيات به ارزش و احترام او خدشه وارد کنند.
اخذ مجوز براي اساتيد به معني توهين به آنان نيست
* پيروز ارجمند/ مدير دفتر موسيقي وزارت ارشاد
وزارت ارشاد يک وظيفه حاکميتي دارد که از سه رويکرد بهره مند است؛ حمايت، نظارت و ارزشيابي. قائدتا در اين قانون هيچ فردي مستثني نيست اما بر اساس سازو کاري که دستگاه هاي اجرايي ميتوانند در اجراي قانون تعيين کنند ميتوان تفسيري از قانون ارائه کرد که در آن ظرفيت هاي قانوني لازم براي حرمت نهادن به پيشکسوتان هر حوزه لحاظ شود. براي مثال استاد فرشچيان قطعا به لحاظ کارشناسي از نظر ارشاد يک مرجع است و در حوزه نگارگري ايراني و مينياتور بالاتر و بيشتر از ايشان دست کم در دوره معاصر وجود ندارد با اين همه قانون همه کس را ملزم به رعايت خود کرده است.
و اين وظيفه به طور مشخص از سوي حاکميت تعيين شده است و براي مثال به اين شکل نيست که وزارت صنعت به صرف صنعت کار بودن يا حرفه اي بودن يک صنعت کار به او مجوز کار يا فعاليتي رابدهد اين در حالي است که وزارت ارشاد به دليل مرجع بودن بسياري از اساتيد در حوزه هاي هنري مختلف از ده سال پيش شرايطي را لحاظ کرده است که بررسي آثار اين مراجع در شورا هاي کارشناسي بدون دخالت اعضا تأييد شود در حوزه موسيقي نام 70 نفر از موسيقي دانان کشور در ليستي قرار دارد که آثارشان به لحاظ کيفيت هنري در شورا بررسي نميشود هرچند که در شوراي عالي موسيقي وزارت ارشاد کساني عضويت دارند که در حوزه موسيقي تخصص بالا و مرتبه استادي دارند براي مثال ميتوان از خانم هنگامه اخوان، استاد گنجه اي، استاد منتظري، استاد طلوعي و مسعود شعاعي و غيره نام برد.
همه اين عزيزاني که نام بردم قطعا مورد تأييد خود آقاي شجريان نيز هستند و در واقع بدنه کارشناسي ما در وزارت خانه ضعيف و ناکارآمد نيست بلکه بسيار متخصص و قابل قبول نيز هست.با اين وجود همانطور که گفته شد آثار بسياري از هنرمندان مرجع در اين شورا بررسي نميشود مثلا اگر اثري از استاد شهناز به دفتربيايد اصولا شورا براي بررسي يفي آن ورود نخواهد کرد.همچنين آثار کساني مثل آقاي شجريان نيز در همين راستا قابل توجه است اما بهرحال روند اداري بايد طي شود و بايد اين نکته را هم اشاره کنم که اخذ مجوز چه براي کنسرت و چه براي آلبوم به معني توهين به هنرمند نيست و از قضا همين مجوز موجب ايجاد امنيت چه براي يک اثر و چه براي يک فرد است.
لذا بنده هم گفته هاي آقاي نوش آبادي را تأييد ميکنم و هم به دغدغه هنرمندان و اساتيد در اين باره احترام ميگذارم.آنچه به نظرم نکته پاياني است توجه به لحن وادبيات مديران فرهنگي و هنري در اين موضوعات است. جالب اين که ادبيات اداري هيچ موقع نميتواند مبتني بر مختصاتي باشد که هنرمندان با وجه احساسي موجود از آن انتظار دارند و فکر ميکنم حاشيه هاي سخنان آقاي نوش آبادي نيز به همين علت ميتواند باشد.نکته آخر اين که هر کسي مسئول گفته و ها کرده هاي خود است و ما نه مقابل آقاي شجريان هستيم و نه سخنگوي ايشان. کار ما کار اداري است و صرفا قانون را اجرا ميکنيم. احترام به کيفيت کار هنري ايشان در چارچوب قانون انجام شده و من بعد نيز انجام خواهد شد.
بايد قدر شجريان را بدانيم
* داريوش پيرنياکان/سخنگوي خانه موسيقي
اصولا کيفيت هنري آثارکسي مثل شجريان بالاتر از آن است که يک نهاد اجرايي و اداري بتواند درباره آن اظهار نظر کند، حال چه قبول داشته باشد چه نه! من سال گذشته هم همين را در سخنراني اي گفتم! بايد موسيقي را به عنوان يک هنر، يک علم و بخش مهمي از فرهنگ اين سرزمين به رسميت شناخت و پاسدار آن بود. اگر اين اتفاق بيافتد قطعا ارزش واقعي کساني مثل شجريان درک ميشود. من نه از اين نظر که دوست و همکار آقاي شجريان هستم بلکه از دور و به عنوان يک شهروند اين را ميگويم که ما بايد شاکر اين موضوع باشيم که با کسي همچون شجريان هم عصر هستيم. در اين چهل و هفت، هشت سالي که کار کرده ام اين را دريافته ام اگرچه خيلي ها و بسياري از افراد جوان و با تجربه به خوبي دارند کار ميکنند و کارهاي بسيار شاخصي دارند اما شجريان قله است. کاري که او در طي اين سالها انجام داده است هرگز در زمان کوتاهي قابل دسترسي دوباره نيست.
من تعجب ميکنم از اظهار نظر برخي از مسئولان که به سادگي درباره کساني که هويت تاريخي اين سرزمين هستند موضع ميگيرند و سخن مي گويند. ما بايد قدردان شجريان باشيم. ايشان چند سال ديگر ميتواند به اين موسيقي خدمت کند؟ کسي که در دهه هشتادم زندگي اش ميتواند با اين کيفيت آواز بخواند و کار کند شايسته تقدير و تجليل بسيار بيشتري از اين است که وجود دارد. اصولا به اعتقاد من بايد به جاي عذرخواهي گرفتن از شجريان بايد ما از او عذرخواهي کنيم. بايد مسئولان اين حوزه از شجريان عذرخواهي کنند از اين که اين سالها چوب لاي چرخ آثارش گذاشتند وبايد آنها از او خواهش کنند که در کشور کنسرت بدهد.
من نميخواهم چيزي را گردن آقاي روحاني بياندازم. اما ايشان هم به ارزش و اهميت آقاي شجريان واقف هستند که در فيلم تبليغاتي شان از صدا و نام او استفاده ميکنند.آدمي که تا اين حد ميتواند ارزش داشته باشد چرا بايد مورد بي مهري يا احيانا ادبيات نسنجيده برخي مسئولان هنري و فرهنگي قرار بگيرد.؟ما به اين دليل که هم عصر کساني مثل شجريان هستيم بايدقدر آنها را نميدانيم. تاريخ که بگذرد به اهميت و ارزش او و امثال او پي خواهيم برد. مثلا همين امروز ما حسرت بودن حافظ را در اين عصر ميخوريم که اي کاش حافظ هم دوره ما بود. شجريان و شجريان ها هم همين گونه هستند.بايد با طمانينه بيشتري در باره کساني که در مقام يک اسطوره هستند سخن گفت و اين ادبيات و مواضع از بالاي برخي مسئولان اصلا قابل فهم نيست.
در خانه اگر کس است يک حرف بس است
* کيوان ساکت/موسيقيدان و آهنگساز
مدتي است صداي شجريان از رسانه ملي پخش نميشود. و آلبوم جديدي هم از ايشان روانه بازار نشده. با تمام اين حرف و حديث ها خبرگزاري ايسنا روز شنبه بيست دي ماه 93 از قول معاون حقوقي و پارلماني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نوشته است«... آنچه به وزارت ارشاد مربوط ميشود، بررسي صلاحيت هاي فني و تخصصي افراد است و در اين حوزه، استاد شجريان از نظر ما مسئله اي ندارد و مورد تاييد وزارت ارشاد است » واقعا معلوم نيست استاد شجريان از چه نظر مورد تاييد وزارت ارشاد هستند.
زير ادر پايين اين گفته ها آقاي حسين نوش آبادي اظهار کرده اند «.. انچه به طور کامل در حيطه اختيارات وزارت ارشاد است، شرايط فني، هنري، استعداد و توانمندي تخصصي و مسايل مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر است.» اين سخنان چه معني ميدهد. آيا واقعا وزارت ارشاد به خود اجازه ميدهد که بگويد ما آقاي شجريان را تاييد ميکنيم. پس ايشان هنرمند خوبي هستند؟ آقاي نوش آبادي گرامي؛ ما از کارگزاران دولت تدبير و اميد، انتظار داريم مدبرانه و با تدبير سخن بگويند. شجريان يک چهره و يک هنرمند ملي است و اين نه با تاييد وزارت ارشاد صورت گرفته و نه با تکذيب آن از اعتبار ساقط ميشود.
ملت ايران شجريان را عاشقانه دوست دارد. فارغ از هر جريان و حرف و حديثي. آقاي نوش آبادي؛ اگر واقعا قصد خدمت به هنر و مردم را داريد لطفا از اين پس سنجيده تر سخن برانيد. و در پايان خواست همه هنرمندان را عرض کنم؛ مميزي را از ارشاد حذف کنيد! که تالي فاسد آن بسيار بيشتر از فايده ان است. به اين صورت نميتوان بساط ابتذال را از هنر برچيد. اين کار راه دارد و چاره آن در دست هنرمندان دلسوز و با تجربه است.
گزارش خطا
از روزی که شنیدم شجریان گفته بود شرمش میشه صداش از رسانه ملی ایران پخش بشه {من کاری به دلیلش ندارم مخاطب این رسانه ما ایرانیا هستیم}همون بهتر که کاسه کوزشو ببره جای دیگه اینا لیاقت ایرانو ندارند.
درود بر خسرو آواز ایران
درود بر آقای شجریان استاد بی نظیر موسیقی و آواز سنتی ایران ... قلبمان همیشه برایت میتپد استاد... چون تو همیشه قلبت با مردم و سرزمینت است.....
هر کس که نسبت به امام خمینی بی احترامی کند لیاقت ماندن در ایران را ندارد.چه برسد که بیاییم از او دعوت نیز بکنیم .
ایشان صدای خوبی دارد موسیقی را هم خوب می نوازد ولی از هوش ، درایت و غیرت ایرانی کم دارد در سال 88 به خارج کشور رفته بود و آنوقت که دشمنان ناجوانمردانه ایران را به جنگ طلبی متهم و به دروغ، به تولید سلاح هسته ای و متهم میکردند با آنان همصدا شده بود و حتی سلاحش را که صدای موسیقی اش بود در این راه به کار برد. حالا بعضی از دوستان از که دفاع میکنند؟ اگر قصاب محله با کاردش آدم بکشد باید از او و چاقویش دفاع کنیم ؟ به نظر بنده همینقدر که به او اجازه ورود به کشور داده شده است هم زیاد است.
آخرین اخبار