جولان چین در چهارشنبه سوری

کد خبر: ۴۰۴۴
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۱
سه‌شنبه پیش روی یا‌ همان آخرین چهارشنبه سال که آیین چهارشنبه سوری در آن برگزار می‌شود، در سال‌های اخیر به شکلی عجیب و دهشتناک برای عموم مردم مبدل شده که عموم برای گریز از ترکش‌هایش، ترجیح می‌دهند پیش از تاریکی هوا و فرا رسیدن غروب آفتاب، کسب و کار را تعطیل کنند؛ اما امشب با چه وضعیتی روبه‌رو خواهیم شد و بازار مواد محترقه چقدر گرم است؟ این پرسشی است که شب گذشته خبرنگار «تابناک» در بورس فروش این مواد با اندکی استرس پرسید!

به گزارش صدای ایران
به نقل از تابناک، از هر چند نفری که هم صحبت می‌شوم، یکی از آن‌ها توصیه‌ای عقلانی می‌کند: «مراقب دوربینت باش!». هوا تاریک است و اینجا چهار راه مولوی. به جز امکان بالایی که برای بردن دوربین توسط کسری از ثانیه توسط سارقین در چنین موقعیتی وجود دارد، امکان انفجار دوربین و حاملش در کسری از ثانیه محتمل الوقوع است. به دست گرفتن دوربین در میان چند صد فروشنده عمده مواد محترقه که سوابق برخی‌شان را از اندام و خطوط چاقوی نقش بسته بر صورت و دست‌هایشان می‌توان دریافت، چندان ساده نیست، به ویژه آنکه از پلیس خبری نیست و پخش‌کننده‌ها با موتور به راحتی می‌آیند و بازار را تغذیه می‌کنند.

یکی از کسبه اما تأکید می‌کند که پلیس همواره به چهارراه مولوی می‌آید و برخورد می‌کند، والا حتی امکان خروج از مغازه‌هایشان را هم نداشتند و فشردگی فروشندگان دو چندان می‌شد. البته دیشب فشردگی کم هم نبود و در چندصد فروشنده مواد محترقه که ده‌ها هزار مواد محترقه داشتند و با فروش هر بسته، به سرعت بار جدید می‌رسید، چنان تنگاتنگ هم بودند که عبور از میان آن‌ها برای عابران بسیار دشوار بود؛ هرچند عابر پیاده‌ در این منطقه عمدتاً یا به دنبال مواد محترقه است و یا در پی گوشی‌های موبایل مجهول‌الهویه که خریدشان بی‌دردسر نخواهد بود!

بازار مواد محترقه اما آدابی هم دارد و ظاهراً برای فروش مواد محترقه در این لانه زنبور، تعرفه‌ها مشخص است و اگر فروشنده‌ای ارزان‌تر بفروشد، حسابش با کرام‌الکاتبین است؛ اتفاقی که دیشب داشت منجر به درگیری شدیدی می‌شد و ظاهراً دامپینگ اینجا چندان قابل اجرا نیست و نباید حرفش را هم زد!

نکته جالب اینجاست که چین بازار چهارشنبه سوری ایران را هم فتح کرده و در این زمینه نیز با واردات قاچاق، درآمدزایی خوبی برای چشم بادامی‌ها داشته‌ایم، چرا که تقریباً بخش اعظمی از مواد منفجره موجود در بازار به ویژه موشک‌ها، فشفشه‌ها، مونور‌ها، زنبورک‌ها و پروانه‌ها و اقسام دیگر مواد محترقه با نوشته ساخت چین کاملاً قابل تفکیک از تولیدات داخلی است.

با این وضعیت و به رغم ادعای فروشندگان مواد محترقه مبنی بر عدم استقبال مردم نسبت به سال گذشته که با دسته اسکناس‌هایی در دستشان در تناقض بود، این غروب که فرا برسد، خیابان‌های شهرهای بزرگ و به طور خاص پایخت توسط جوانانی که تفریح کردن را یاد نگرفته‌اند، حسابی خواهد لرزید و بسیاری از مردم شادی چهارشنبه سوری را تجربه نخواهند کرد.

شاید بتوان در این زمینه تدبیری اندیشید که انفجار، جای خود را به شیوه‌ای حداقل نزدیک به چهارشنبه سوری بدهد و به جای پریدن از روی آتش تهیه شده از خار و خرده چوب که در گذشته بود و دیگر نه ابزارش به قدر کفایت برای بشر شهرنشین در دسترس است، فلسفه این شب را که به روشنایی گذراندنش است، ‌جدی‌تر گرفت. یکی از این راه‌ها روشن کردن آسمان‌ها با بالن از پشت بام‌هایمان است تا آسمان پایتخت برای ساعاتی آنچنان زیبا شود که مردم همه در پشت بام باشند و آرامش نیز به شهر بازگردد؛ آیا چنین اتفاقی بهتر از انفجار‌ها نیست؟

البته شاید به زعم برخی ناظران، چنین توجهی نیز توسعه فرهنگ غیرایرانی را در پی داشته باشد، چرا که به هر حال در سنت‌های چهارشنبه سوری اساساً به جز فرهنگ دور هم جمع شدن در چهارشنبه پایانی سال و پریدن از روی بوته‌های به آتش کشیده شده و شعرهای سنتی که ‌مانده، چندان سنت دیگری باقی نمانده است. در این زمینه شاید بهتر باشد اندکی نیز پژوهش‌های فرهنگی داشت و آداب مناسبی برای چنین مناسبتی تبلیغ کرد که هم بومی باشد، هم ظرفیت فراگیری داشته باشد و هم مردم آزاری‌های نهفته در چهارشنبه‌سوری‌های پرسروصدا و بی‌فلسفه ایران را پوشش دهد.

متأسفانه چهارشنبه سوری نماد شادی‌هایی شده که آزار دیگران را در پی دارد و جای نگرانی دارد که این شادی‌ها روز به روز در حال گسترش است و برخی جوانان از اینکه دیگران را در معرض تنش‌های حاصل از انفجار مواد محترقه قرار دهند، لذت می‌برند و البته طبیعتاً چنین رفتارهایی مصدومانی را در پی دارد که امشب به اوج خواهد رسید. اندکی بر ارزش‌های فرهنگیمان در تنظیم رفتارمان تأکید کنیم و شادی‌های لحظه‌ای را با رنجش مستمر شهروندان معاوضه نکنیم.
پربیننده ترین ها