2014؛ سال توحش داعش

کد خبر: ۴۰۱۵۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۵
2014 برای عراقی ها سالی توام با توحش داعش و مملو از جنایات و خونریزی است که طی آن بیش از 17 هزار تن قربانی خشونت های این گروه شدند و نهادهای عراقی و مجامع بین المللی از ثبت بیش از 4 میلیون جنایت از سوی داعش علیه شهروندان عراقی خبر دادند.

در طول این سال روزی را نمی توان سراغ گرفت که اخبار رویدادهای عراق در صدر رسانه های جهانی نبوده باشد. سرعت تحولات آنقدر بالا بوده که قدرتمندترین رسانه ها نیز از حوادث و رویدادهای این کشور جا می ماندند. 

آغازی پر تنش

سال 2014 از همان آغاز خبرهای خوشی برای عراقی ها نداشت، چه اینکه غائله خیمه های تحصن در استان الانبار که ماهها از شروع آن می گذشت، چشم انداز یک بحران جدی در ماههای پیش رو را به تصویر می کشید. 

مراجع اطلاعاتی و امنیتی عراق برآوردشان از تحرکات موسوم به خیمه های تحصن این بود که این خیمه ها، عملا کانون تجمع و تحرکات گروههای تروریستی، جذب و آموزش تروریست است، اما با اینحال برخی جریان های سیاسی مشخص درعراق و موسسات تحقیقاتی در آمریکا و کشورهای منطقه آن را اعتراضات مدنی توصیف کرده و دولت وقت نوری المالکی رابخاطر آنچه 'حاشیه راندن سنی ها' (تهمیش) می خواندند، مقصر قلمداد می کردند. 

جالب اینکه در بحبوحه بحران فلوجه، در روز اول ژانویه، گروه متحدون مالکی را به دلیل دستگیری احمد العلوانی در این شهر به اتهام همکاری با تروریست ها، تهدید به خروج کامل از روند سیاسی این کشور کرد و ایاد علاوی از ائتلاف العراقیه هم از وزیران غیر همسوی مالکی در کابینه خواست ، دولت را ترک کنند. 

اثیل نجیفی استاندار نینوا، برادر رییس وقت پارلمان عراق یعنی اسامه نجیفی، نیز در واکنش به تصمیم کابینه مبنی بر تبدیل 'تلعفر' به شهرستان، تهدید کرد و گفت که اگر چنین تصمیمی گرفته شود، آنگاه ما نیز نینوا را به 'اقلیم ' تبدیل خواهیم کرد. 

در همان اولین هفته ژانویه، در حالی که همه نیروهای ضد مالکی، او را از ورود ارتش به داخل فلوجه و الرمادی بر حذر می داشتند، کنترل فلوجه از دست دولت مرکزی خارج شد و بخش های عمده الرمادی مرکز استان الانبار نیز به اشغال افراد مسلح وابسته به داعش درآمد. 

حالا دیگر عملا جنگ شروع شده بود، اما بازهم در روزهای بعد نیروهای موثر منطقه ای و بین المللی به حمایت از جریان مشخص سیاسی در عراق ، دست های دولت و ارتش این کشور را در الانبار بستند تا داعش فرصت سازماندهی بیشتری در بخش های دیگر عراق از جمله موصل، صلاح الدین، دیالی، کرکوک و حتی در بغداد و بابل بیابد.

به این ترتیب عراق سال 2014 را عملا با یک جنگ فرسایشی میان ارتش و داعش شروع کرد و در شرایطی که سران عشایر منطقه از دولت مرکزی برای راندن داعش از مناطق خود وقت می خواستند، مناطقی مانند الکرمه، الصقلاویه و حومه های فلوجه و الرمادی به محل زد و خوردهای روزانه ای تبدیل شد که عملا توان ارتش جوان و کم تجربه عراق را تحلیل می برد و این اضافه می شد به تجهیزات فرسوده و ناکارآمدی که آمریکایی ها برای ارتش جدید عراق به یادگار گذاشته بودند. 

جریان های سیاسی مشخص که این روزها عنوان 'سیاستمداران داعشی' برایشان بکار برده می شود، به جای کمک به دولت برای خروج از بحران الانبار همچنان با گارد تهاجمی ظاهر می شدند. 

روزها و فرصت های دولت و جریان های سیاسی درون حاکمیت به سرعت می گذشت و اختلافات رمق حکومت را برای جنگ علیه داعش می گرفت و سایه تهدیدهای کردها و سنی ها عراق را رها نمی کرد. 

در دهه اول بهمن سال گذشته (ماه فوریه) جریان متحدون باردیگر تهدید کرد که اگر بحث چادرهای تحصن الانبار حل نشود، در انتخابات بهار شرکت نخواهند کرد و همین روزها بود که مسعود بارزانی هم ضمن حمایت از غائله چادرهای تحصن، زمزمه های جدایی کردستان عراق از این کشور را شروع کرد. 

وی نیز با استفاده از فرصت ایجاد شده از سوی داعش در استان الانبار فشارهای خود را بر دولت مرکزی برای پذیرش مطالبات زیاده خواهانه اش افزایش داد و حالا دیگر علاوه بر کرکوک ، بخش هایی از سایر استان ها را نیز مطالبه می کرد. در همین مدت دولت محلی کردستان عراق بدون اجازه دولت مرکزی، اقدام به عقد قرارداد با شرکت های بین المللی در خصوص کشف و استخراج و فروش نفت کرد و دامنه کشمکش ها دراین کشور تروریست زده هر روز گسترده تر می شد. 

همزمان با بحران داعش و دعواهای سیاسی، رقابت های انتخاباتی هم شروع شد و رفته رفته بخشی از بحران امنیتی وارد معادلات رقابت های انتخاباتی هم شد، بطوری که گروههای سیاسی مخالف مالکی با استفاده از بحران داعش، او را تهدید کردند که اگر باردیگر بخواهد درقدرت بماند، از مشارکت در روند سیاسی خودداری خواهند کرد. این درحالی است که همه آنها می دانستند که جریان ائتلاف دولت قانون نوری المالکی همچنان بیشترین محبوبیت را در عراق دارد. 

در همین ایام، دولت عراق برخی کشورهای منطقه را به کمک به تروریست ها و بحران ناامنی در این کشور متهم کرده و به آمریکایی ها هشدار می داد که از کمک و حمایت گروههای تروریستی سوریه دست بردارند چرا که دامنه بحران از آنجا به داخل عراق کشیده می شود و تسلیحات و تجهیزات اعطایی آنان به تروریست ها در نهایت در عراق به کار گرفته می شود. 

دولت عراق در تلاش هایش برای جلب توجه بین المللی به خطر و تهدید داعش، یک کنفرانس بین المللی در خصوص تروریسم در ماه مارس در بغداد برگزار کرد و اکثر کشورهای دعوت شده در آن شرکت کردند و تنها این عربستان سعودی و قطر بود که به بغداد نیامدند. 

موعد جابجایی قدرت در بحران 

30 آوریل (10 اردیبهشت) موعد انتخابات فرا رسید ، درحالی که استان الانبار و بخش هایی از مناطق شمالی سنی نشین همچنان ملتهب بود و برخی گزارش ها نیز حاکی از آن بود که موصل در ساعات شب عملا از دست نیروهای دولتی خارج است. 

میلیون ها عراقی این روز را پای صندوق های رای رفتند در شرایطی که بغداد و بسیاری از شهرهای این کشور، تحت حملات تروریستی قرار داشت. البته گروههای تروریستی که حالا داعش به محوریت اصلی ترین اقدامات بر ضد شهروندان تبدیل شده بود، از دو سه هفته قبل چنان آتشی برپا کردند که بسیاری از ناظران بین المللی پیش بینی می کردند که دولت نوری المالکی قادر به برگزاری انتخابات نخواهد بود. حملات انفجاری وانتحاری که از یک دو هفته قبل از انتخابات شروع شده بود، در روز برگزاری انتخابات نیز ادامه یافت و طی آن صدها تن کشته و زخمی شدند. 

این موضوع بویژه از آنجا قوت می گرفت که جریان های سیاسی عراق بر شدت حملات خود به دولت و تهدید آن مبنی بر عدم مشارکت در انتخابات افزوده بودند. بحران الانبار و نبردهای پراکنده روزانه از یک سو و دعواها و کشمکش های سیاسی از دیگر سو چشم انداز امیدوار کننده ای را ترسیم نمی کرد. 

با این حال انتخابات با صدها کشته و زخمی بر اثر حملات به شعب رای گیری برگزار شد و چندی بعد نتایج آن از سوی هیات برگزار کننده انتخابات اعلام شد و ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی با کسب 93 کرسی پارلمان از مجموع 328 کرسی، در صدر نشست.

دراین انتخابات بیش از 11 میلیون عراقی درقالب سه جریان اصلی شیعی، کردی و سنی شرکت و 328 نماینده خود را راهی پارلمان این کشور کردند و حالا نوبت به چینش جدید در ساختار قدرت عراق فرا رسیده بود و باید رییس پارلمان و رییس جمهوری انتخاب شده و در نهایت جناح برتر نامزد خود را برای نخست وزیری به پارلمان معرفی می کرد.

تاسقوط موصل

از هنگام انتخابات پارلمانی عراق تا زمان سقوط موصل، منطقه شاهد تحولات چشمگیری در صحنه سیاسی و امنیتی بود. از ماهها قبل روند جدیدی در حال شکل گیری بود. اولین نشانه های تغییر رویکرد نسبت به بحران سوریه در سطح بین الملل ظاهر شد و این همزمان بود با پیروزی های ارتش سوریه بر گروههای تروریستی در این کشور و آماده شدن دمشق برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری.

از دیگر سو روند مذاکرات در خصوص پرونده فعالیت های صلح آمیز ایران نیز از وضعیت بن بست خارج شده و دیپلماسی قدرتمند ایران توانسته بود تاحدودی بار فشار بین المللی از روی محور مقاومت ضد تروریستی بردارد، بویژه آنکه دیپلماسی موفق ایرانی توانسته بود حقانیت مقاومت ضد تروریستی در سوریه و لبنان و عراق را در صحنه بین المللی به اثبات رسانده و ماهیت گروههای تروریستی را بصورت شفاف تری مقابل دیدگان جهانیان قرار دهد. 

اما در عراق، روند سیاسی دچار پیچیدگی های بیشتری شده بود، بویژه آنکه نوری المالکی به دلیل کسب بالاترین کرسی های پارلمان خود را محق تشکیل دولت می دانست و در مقابل جریان های سیاسی دیگر تمامی راههای دسترسی به یک توافق از طریق گفت وگو را بسته بودند. 

مسعود بارزانی از اربیل ندای جدایی و اعلام استقلال سر داده و شخصیت های سنی از جمله اسامه نجیفی رییس وقت پارلمان ، صالح مطلک معاون نخست وزیر وقت و دیگر رهبران جریان سنی، لحن تهدید آمیز خود را تشدید کرده بودند. 

حتی برخی جریان های شیعی نیز با نامزدی پست نخست وزیری نوری المالکی برای بار سوم مخالف بودند و این بر پیچیدگی های موجود می افزود و این تنها مرجعیت عالی شیعه در عراق'آیت الله سیستانی' بود که همواره جریان های سیاسی را به حل مشکلات خود از راه گفت وگو و رسیدن به اجماع دعوت می کرد. 

درهمین حال، زیر پوست جامعه عراق، خبرهایی بود که در گردوخاک و هیاهوی دعواهای سیاسی چندان مورد توجه قرار نمی گرفت و آن حرکت خزنده داعش در سازماندهی نیروهایش در مناطق شمالی عراق بود و درهمین مدت، بصورت کاملا نامحسوس نیروهای زیادی را از سوریه وارد عراق کرد. 

روزهای سیاه عراق

چند روزی تا 10 ژوئن (20 خرداد)نمانده بود که خبرهای جسته و گریخته از برخوردهای سخت نظامی در مناطق شمال عراق از جمله سامرا دریافت می شد، درحالی که این شهر جزو مناطقی بود که بعد از جنگ های طایفی و فرقه ای سالهای 2006 تا 2009 تقریبا آرام بود.

از شب نهم ژوئن بعدها روایات زیادی منتشر شده، شبی که بسیاری از نیروهای 4 لشکر مجهز عراق، عملا پست های خود را ترک کرده و گریخته بودند. صبح دهم یعنی 20 خرداد اعلام یک خبر جهان را در شوک فرو برد و عراق را در سیاهی مطلق؛ 'موصل سقوط کرد'.

با اعلام این خبر مشخص شد که علاوه بر استان نینوا، عمده شهرهای شمالی عراق از جمله سامرا، تکریت، کرکوک، بعقوبه ، خالص، بلد، بیجی، آمرلی و طوزخورماتور در محاصره داعش قرار دارند و حرکت نیروهای این گروه تروریستی به سمت بغداد شروع شده و لحظه به لحظه خبر از سقوط یک منطقه یا ناحیه از سوی خبرگزاری ها اعلام می شد. 

اخبار پیشروی های داعش به حدی فضای رسانه ای جهان را پر کرده بود که جنایات سازمان یافته این گروه علیه اقلیت های قومی و مذهبی در شمال عراق، طی روزهای آغازین، نمود نمی یافت. 

آنان طی چند روز هزاران نفر از نیروهای نظامی، امنیتی ، پلیس و شهروندان عادی را در نقاط مختلف شمال عراق قتل عام کرده و سر بریدند و زنان آنان را به بردگی اسیر کرده و مورد تجاوز جنسی هدفمند قرار دادند. 

در همان اولین روزها دو حادثه ضد بشری در مناطق تحت سلطه این گروه رخ داد که اولی مربوط به کشتار صدها زندانی زندان بادوش در موصل و دومی کشتار 1700 دانشجوی زیر 20 سال در یک پایگاه آموزشی در شمال تکریت به نام 'اسپایکر' بود. 

در شرایطی که به نظر می رسید ، با وقوع بحران اخیر جریان های سیاسی متحد شده و به کمک دولت و ارتش خواهند شتافت، ناباورانه صحنه سیاسی عراق به میدان انتقام گیری و تسویه حساب های حزبی و فرصت طلبی غیراخلاقی تبدیل شد تا جایی که مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق ، بصورت علنی اعلام کرد که جنگ داعش را یک جنگ طایفی و نه ترورریستی می داند و در آن دخالت نکرده و هیچ کمکی هم به دولت عراق در جنگ نخواهد کرد. 

وی علنی تر از همیشه تهدید کرد که اگر مالکی کنار نرود، او یک همه پرسی در کردستان عراق برای اعلام استقلال برگزار خواهد کرد.

و آن فتوای نجات بخش

شاید بتوان دو سه روز ابتدایی بحران اخیر بعد از سقوط موصل را روزهای حساس و حیاتی عراقی ها دانست که پایتخت در بیم و امید بسر می برد و تروریست ها تا دروازه های آن نزدیک شده بودند بطوری که دامنه نبردها در برخی از نقاط حزام بغداد (کمربند بغداد) به حدود 5 کیلومتری شهر رسیده بود.

عراقی ها وقتی صبح 13 ژوئن چشم گشودند، انگار نوری که بر تاریکی تابیده شده بود؛ فتوای جهاد کفایی آیت الله سیستانی در روز 23 خرداد ، صحنه امنیتی عراق را به سرعت دگرگون و متحول کرد.

مراکز جذب نیرو مملو از پیر و جوانی شد که در پاسخ به فتوای آیت الله برای نبرد آماده شده بودند، بسیاری از آنان که تجربه نظامی گری داشتند، همان یکی دو روز اول لباس رزم پوشیده و به مناطق عملیاتی گسیل شدند و بقیه به مراکز آموزشی اعزام شدند. 

آن فتوا و تحولات بعدی آن نه تنها بغداد را از سقوط حتمی نجات داد و حتی کل عراق را از فروپاشی رهانید، بلکه نگاه جهانی به تروریسم منطقه را نیز تغییر داد و صف نیروها در نبرد خیر و شر تاحدودی مشخص شد.

به دنبال فتوای کفایی آیت الله که خواسته بود هر کس توان حمل سلاح دارد، برای نجات عراق و جنگ با تروریسم بشتابد، تا روزهای آینده نزدیک به سه میلیون نفر ثبت نام کرده و از میان آنان هزاران نفر دوره های آموزشی را طی کردند.

جنایات داعش علیه میلیون ها عراقی

هر روزی که از حضور و سلطه داعش بر مناطقی می گذشت که دولت عراق کنترلش را بر آنها از دست داده بود، جنایات بیشتری علیه شهروندان و غیرنظامیان صورت می گرفت. آنها به کشتار دسته جمعی جوانان و فروش زنانی که به اسارت گرفته بودند، در بازارهای برده فروشی، ادامه می دادند تا اینکه این گروه 21تیرماه با شروع پیشروی به سمت شهر سنجار و مناطق محل سکونت ایزدی ها ، یکی از بزرگترین جنایات تاریخ معاصر را رقم زد. در این ماجرا هزاران نفر کشته و صدها هزار نفر در کوهها و مناطق اطراف متواری شدند و نیروهای داعش زنان بسیاری را به غنیمت گرفتند و یک فاجعه در ابعاد جهانی در این منطقه شکل گرفت. 

در همین روزها یعنی 29 تیرماه، داعش برای مسیحیان یک مهلت سه چهار روزه تعیین کرد تا یا مسلمان شوند، یا جزیه بپردازند و در غیر این صورت به سرعت منطقه را ترک کنند. به این ترتیب هزاران مسیحی نیز خانه های خود را ترک کرده و از طریق کوهها و بیابان های منطقه ، موصل و سایر شهرهای نینوا را به سمت کردستان عراق ترک کردند و بر دفتر این جنایات انگار پایانی نبود.

اما بحران یک باردیگر در روزهای آینده سایه وحشت بر بخش های شمالی عراق افکند؛ زمانی که نیروهای داعش با اشغال مناطق مخمور و الکویر خود را به نزدیکی های اربیل مرکز اقلیم کردستان عراق رساندند.

شکل گیری ساختار جدید دولت 

بعد از یک هفته وقفه به دلیل عدم همکاری و مشارکت جدی برخی جریان های سیاسی ، سرانجام پارلمان عراق تشکیل جلسه داد و در دومین جلسه خود یعنی 15 ژوئیه (24 تیر) رییس و معاونان خود را شناخت که ریاست آن به سلیم الجبوری ، شخصیت معتدل اهل سنت عراق رسید. براساس یک قانون نانوشته، پست نخست وزیری به دلیل داشتن اکثریت به شیعیان، ریاست مجلس به اهل سنت و ریاست جمهوری به کردها تعلق می گیرد. 

حال نوبت به تعیین پست ریاست جمهوری رسیده بود که گویا در اردوگاه کردها، علاوه بر اختلافات با دولت مرکزی، اختلاف نظرهایی درونی نیز وجود داشت. درآغاز دولت اقلیم به رهبری مسعود بارزانی اساسا هرگونه مشارکت را به کناره گیری مالکی مشروط کرده بود. از همین رود یکی دو جلسه به دلیل عدم شرکت کردها در جلسه پارلمان و نرسیدن به حد نصاب، برگزار نشد، اما سرانجام در 24 ژوئیه (دوم مرداد) پارلمان عراق به نامزد کردها یعنی فواد معصوم رای داد تا وی رسما مسوولیت این پست را بر عهده گرفته و به کاخ ریاست جمهوری در منطقه جادریه بغداد برود. 

بعد از مشخص شدن تکلیف این دو پست حالا نوبت به پست نخست وزیری رسیده بود که گویا گره ناگشودنی به آن خورده بود. از یک سو جریان های سنی و کرد شرط و شروط تعیین کرده بودند و از آن سو در اردوگاه شیعه نیز اختلافات بالا گرفته بود. برخی از جریان مانند الاحرار و شهروند نامزدی مالکی برای سومین دوره را به صلاح نمی دانستند و برخی ها از جمله ائتلاف دولت قانون و بخش عمده حزب الدعوه موافق بودند. 

نوری المالکی نیز بخاطر کسب اکثریت کرسی های پارلمانی نامزدی پست نخست وزیری را حق خود می دانست و این اختلافات فضای بغداد را به شدت تیره و تار می کرد، درحالی که تهدید تروریسم همچنان بر سر بغداد سایه انداخته بود. 

سرانجام در میانه کشاکش اختلافات، فواد معصوم در سومین هفته مرداد حیدر العبادی را که جریان ائتلاف ملی عراق (ائتلاف اصلی شیعیان) معرفی کرده بود، مامور تشکیل کابینه کرد؛ موضوعی که مالکی به تندی به آن واکنش نشان داد و حتی تهدید کرد که از معصوم شکایت خواهد کرد، چرا که حق تشکیل کابینه با اوست. 

به نظر می رسد، در آن روزها یک دعوای جدی و بحث بر سر 'نص قانون' و 'مصلحت' در میان شیعیان عراق جریان داشت، چرا که بر مبنای قانون این نوری مالکی بود که می بایست برای تشکیل کابینه معرفی می شد.

20 مرداد ، اوضاع بغداد به دنبال دریافت گزارش هایی مبنی بر اینکه داعش برای نفوذ به شهر و اشغال آن برنامه دارد، دگرگون شد و در آن حالت فوق العاده به اجرا درآمد. اما رسانه های بین المللی این تدابیر را به کودتای مالکی تعبیر کرده و حتی گزارش کردند که تانک ها داخل منطقه الخضرا (منطقه سبز) همه مراکز مهم را به محاصره درآورده اند. 

در حالی که نوری المالکی به فشارهای مختلف داخلی و آمریکایی ها تن نداده بود، سرانجام در روز 23 مرداد اعلام کناره گیری کرد تا گره سخت سیاست درعراق گشوده شود و ازآن روز کار حیدر العبادی در ساختمان نخست وزیر در منطقه سبز آغاز شد. 

آغاز بهار پیروزی های ملت عراق

در اواسط تابستان دیگر تنها این خبرهای بد نبود که صفحات رسانه های مکتوب و اینترنتی و شبکه های تلویزیونی را پر می کرد، حالا داوطلبان مردمی درکنار ارتش و نیروهای امنیتی ، به حالت تهاجمی درآمده بودند. یکی از اولین نقاطی که اسطوره نظامی غول خاورمیانه را شکست، عملیات آمرلی و شکست داعش در سلیمان بیک بود که مردم این منطقه نزدیک به 90 روز محاصره را تحمل کرده و مقاومت کرده بودند. 

از آن پس در مناطق مختلف صلاح الدین و دیالی و نیز الانبار و در حزام بغداد، عملیات تهاجمی نیروهای ارتش و مردمی ، داعش را به عقب نشینی های پی در پی وادار کرد تا اینکه در آستانه محرم، منطقه استراتژیکی جرف الصخر که برای داعش از اهمیت بالایی برخوردار بود در جنوب بغداد، در استان بابل از چنگال داعش رها و پاکسازی شد. 

با این عملیات عملا شهرهای بغداد، از جنوب ، کربلا و نجف از شمال و حله مرکز بابل از شمال شرق ، از تیررس و نفوذ داعش خارج شدند. 

بعد از عاشورا نیز عملیات بزرگ جلولا و سعدیه به اجرا گذاشته شد و درآخرین روزهای سال 2014 پاکسازی شهرها و مناطق جنوب استان صلاح الدین از جمله الضلوعیه، یثرب و بلد را می توان هدیه نیروهای مردمی در آستانه سال نو عراقی ها دانست. 

**اربعین 2014 جهان را به حیرت واداشت

برای اربعین امسال در عراق، درحالی نزدیک 20 میلیون نفر به کربلا رفتند که این کشور همچنان از تهدیدهای تروریسم رنج می برد و مراجع نیز از مردم خواستند مناطقی را که در آن احتمال حمله داعش وجود دارد، برای مراسم اربعین ترک نکنند. 

مراسم امسال را داعش تلاش کرد به فاجعه تبدیل کند. در طول هفته آخر نیروهای امنیتی بیش از 10 دستگاه خودرو بمب گذاری شده را پیش از ورود به کربلا کشف و خنثی کردند. عوامل این گروه یک روز قبل از اربعین نیز اقدام به حمله خمپاره ای به اجتماع میلیونی زائران کردند، اما تمام این دست و پا زدن ها تاثیری درعزم میلیون ها شیعه برای شرکت در مراسم اربعین نداشت. اهالی کربلا و سایر استان های مرتبط با مراسم اربعین نیز سنگ تمام گذاشتند. درهای همه خانه ها باز بود و مسوولان و مردم کلیه خودروهای عمومی و خصوصی را برای نقل و انتقال زائران بکار گرفتند. 

این مراسم چنان باشکوه بود که رسانه های بین المللی نتواستند از کنار آن عبور کنند و به عظمت آن اشاره نکنند. 

نقش آمریکا در بحران 

آمریکایی ها نخواستند یا حداقل نتوانستند آنگونه که بایسته بود، برای اثبات صحت شعارهایشان مبنی بر مبارزه با تروریسم، اقدام کنند. اما در طول این سال تا جا داشت، گاف دادند و رد از خود برجا گذاشتند. 

برای اولین نکته منفی در پرونده واشنگتن، در بحث مقابله با تروریسم در عراق، می توان به همان روزهای آغازین هجوم داعش در 20 خرداد اشاره کرد که به جای کمک به دولت عراق براساس تعهداتش در توافقنامه امنیتی میان دو کشور، برای کمک شرط گذاری کرد و بغداد را درمقابل داعش تنها گذاشت تا امروز مقامات عراقی بدون پنهان کاری و با صراحت بگویند اگر ایرانی ها نیامده بودند، بغداد سقوط می کرد. 

فاصله زمانی اولین اقدام آمریکایی ها از آغاز حمله داعش ، حدود یک و نیم ماه بود و آن هم نه درکمک به عراق بلکه کمک به منطقه اقلیم کردستان عراق که درآن روزهای داغ مرداد در تهدید داعش قرار گرفته بود. 

البته کمک های آمریکا به اربیل نیز گویا چندان دندان گیر نبود، چرا که رهبران کرد و مسوولان منطقه اقلیم که به مناسبت های مختلف ایران را ناجی اربیل در هجوم داعش دانسته و از تهران تشکر و قدردانی کرده اند، اشارات زیادی به کمک های آمریکا نکرده اند. 

آمریکایی ها در نهایت یک ائتلاف از متحدان خود از کشورهای اروپایی و منطقه ای تشکیل دادند که تنها عملیات هوایی را در دستور کار قرار دادند و البته این ائتلاف هم یک چند روزی سر وصدا براه انداخت و بعدا همه هیجانات آن فروکش کرد.

عراقی ها در خصوص ماهیت و ترکیب کشورهای شرکت کننده در ائتلاف حرف داشتند و بویژه آنکه برخی از کشورهای حاضر در ائتلاف خود از مهمترین حامیان تسلیحاتی و مالی داعش بوده اند. 

با این همه مهمترین دستاوردهای ائتلاف و آمریکا برای عراقی ها، کشتار غیر نظامیان، بمباران مواضع نیروهای ضد داعش و پرتاب سلاح و مهمات برای نیروهای داعش بوده که همواره ادعا کرده اند ، به اشتباه انجام شده است. 

در روزهای پایانی سال اما آمریکایی ها نمی دانستند که در فرودگاه الضلوعیه تصاویر و فیلم هایی گرفته خواهد شد که دیگر قابل انکار نیستند. محموله هایی را که برای داعش پرتاب کرده بودند، به دست نیروهای ارتش و مردمی عراق افتاد و فیلم آن به شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک رسید. 

علاوه بر این ، سکوت مرگبار آمریکایی ها در قبال جنایات داعش ، مورد توجه عراقی ها در این سال بود. البته شیعیان انتظاری نداشتند، اما آنان حتی در قبال جنایاتی که در سنجار علیه ایزدی ها و در موصل علیه مسیحیان صورت گرفت نیز واکنش نشان ندادند. 

نقش ایران در جنگ علیه تروریسم

جمهوری اسلامی ایران، ازابتدای بحران عراق در 20 خرداد تا پایان 2014 ، به اعتراف کلیه مقامات عراقی و مردم این کشور، بی وقفه در کنار دولت و مردم عراق ایستاده است، با اینحال همواره اعلام کرده که در جنگ عراق علیه داعش دخالت نظامی نداشته و تنها به درخواست دولت عراق ، گروهی از مسشاران نظامی خود را برای کمک به نیروهای امنیتی این کشور به بغداد گسیل داشته است. 

ایران معتقد است که دولت، ارتش و مردم عراق به تنهایی قادر به سرکوب داعش و گروههای تروریستی دیگر هستند، با این همه عراقی بارها از جمهوری اسلامی ایران به خاطر کمک هایش در نبرد علیه تروریسم تقدیر کرده و حتی گفته اند که ایران بغداد را در روزهای بیم و امید از خطر سقوط نجات داده است. فواد معصوم رییس جمهور، حیدرالعبادی نخست وزیر، ابراهیم جعفری وزیر امورخارجه ، العبیدی وزیر دفاع و حتی اخیرا گروهی از نمایندگان پارلمان عراق در مناسبت های مختلف به نقش محوری ایران در کمک به عراق تاکید کرده و آن را یادآوری کرده اند. 

این درحالی است که آمریکایی ها در روزهایی که بغداد در آستانه سقوط بود، برایش شرط گذاشتند و حتی زمانی هم که نوری المالکی کناره گیری کرد، بازهم تعلل کردند.

در اربیل نیز همین گونه است ، بطوری که مقامات کرد بارها گفته اند، زمانی که داعش 13 مرداد به نزدیکی های اربیل رسید، این تنها ایران بود که به کمکشان شتافت و اربیل را از خطر سقوط نجات داد. مسعود بارزانی دستکم سه بار به این موضوع اشاره کرده است. 

اکنون عراق در حالی وارد سال 2015 شده که هنوز نبرد با تروریسم در این کشور با قدرت ادامه دارد، کارشکنی های داخلی و بین المللی همچنان جریان دارد و در عین حال امید به آینده را می توان در چشمان یکایک عراقی ها دید. 
منبع: ایرنا
پربیننده ترین ها