طلاق به خاطر قسم نخوردن
زندگي 17 ساله زوج جوان تنها با سوگند نخوردن مرد در دادگاه براي هميشه پايان يافت.
به گزارش مردم سالاری، چندي پيش زن جواني با مراجعه به دادگاه خانواده، به قاضي گفت: آقاي قاضي همسرم بعد از 17 سال زندگي مشترک و با وجود يک دختر 12 ساله، پنهاني ازدواج کرده است. چند روز پيش فهميدم که حسين يک سال پيش به صورت موقت با زن ديگري ازدواج کرده و تا الان هم با او ارتباط داشته است.
وي ادامه داد: وقتي موضوع را متوجه شدم اصلا باورم نميشد. حسين هم اصلا انکار نکرد و به من گفت آن زمان به خاطر اختلافاتي که با هم داشتيم اينکار را انجام داده است. حسين به من گفت چند وقتي ميشود که از همسر صيغه اي اش جدا شده و ديگر هيچ ارتباطي با او ندارد. با اين حال اصلا نميتوانستم اين موضوع را براي خودم حل کنم. تا اينکه به حسين گفتم ميخواهم از او جدا شوم ، او نيز وقتي اين موضوع را شنيد از من عذرخواهي کرد و سعي کرد مرا از تصميمم منصرف کند.
زن جوان افزود: ولي من گفتم که ديگر حاضر نيستم با او زندگي کنم. براي همين درخواست طلاق دادم. اما الان حاضرم به خاطر دخترم يک فرصت ديگر به او بدهم و او را ببخشم. اما فقط در صورتيکه در دادگاه قسم بخورد که ديگر به من خيانت نکند و پنهاني ازدواج نکند. اگر حسين در دادگاه قسم بخورد من هم از طلاق منصرف ميشوم.
شوهر اين زن نيز به قاضي گفت: نه آقاي قاضي. من همچين قسمي را نميخورم. نميگويم که قصد دارم باز هم به همسرم خيانت کنم. ولي خوب هيچ کس از آينده خبر ندارد. من و بهناز هم روزهاي سختي را در زندگيمان تجربه کرديم و خيلي وقتها با هم دعوا داشتيم. من الان قسم ميخورم که ديگر با همسر پنهاني ام هيچ ارتباطي ندارم و در حال حاضر هيچ خيانتي به همسرم نميکنم. اما نميتوانم قسم بخورم که تا ابد به او خيانت نکنم.
با حرفهاي اين مرد تلاش قاضي براي ادامه زندگي اين زوج بي نتيجه ماند و مرد حاضر نشد در دادگاه به خاطر ادامه زندگيشان قسم بخورد.
به گزارش مردم سالاری، چندي پيش زن جواني با مراجعه به دادگاه خانواده، به قاضي گفت: آقاي قاضي همسرم بعد از 17 سال زندگي مشترک و با وجود يک دختر 12 ساله، پنهاني ازدواج کرده است. چند روز پيش فهميدم که حسين يک سال پيش به صورت موقت با زن ديگري ازدواج کرده و تا الان هم با او ارتباط داشته است.
وي ادامه داد: وقتي موضوع را متوجه شدم اصلا باورم نميشد. حسين هم اصلا انکار نکرد و به من گفت آن زمان به خاطر اختلافاتي که با هم داشتيم اينکار را انجام داده است. حسين به من گفت چند وقتي ميشود که از همسر صيغه اي اش جدا شده و ديگر هيچ ارتباطي با او ندارد. با اين حال اصلا نميتوانستم اين موضوع را براي خودم حل کنم. تا اينکه به حسين گفتم ميخواهم از او جدا شوم ، او نيز وقتي اين موضوع را شنيد از من عذرخواهي کرد و سعي کرد مرا از تصميمم منصرف کند.
زن جوان افزود: ولي من گفتم که ديگر حاضر نيستم با او زندگي کنم. براي همين درخواست طلاق دادم. اما الان حاضرم به خاطر دخترم يک فرصت ديگر به او بدهم و او را ببخشم. اما فقط در صورتيکه در دادگاه قسم بخورد که ديگر به من خيانت نکند و پنهاني ازدواج نکند. اگر حسين در دادگاه قسم بخورد من هم از طلاق منصرف ميشوم.
شوهر اين زن نيز به قاضي گفت: نه آقاي قاضي. من همچين قسمي را نميخورم. نميگويم که قصد دارم باز هم به همسرم خيانت کنم. ولي خوب هيچ کس از آينده خبر ندارد. من و بهناز هم روزهاي سختي را در زندگيمان تجربه کرديم و خيلي وقتها با هم دعوا داشتيم. من الان قسم ميخورم که ديگر با همسر پنهاني ام هيچ ارتباطي ندارم و در حال حاضر هيچ خيانتي به همسرم نميکنم. اما نميتوانم قسم بخورم که تا ابد به او خيانت نکنم.
با حرفهاي اين مرد تلاش قاضي براي ادامه زندگي اين زوج بي نتيجه ماند و مرد حاضر نشد در دادگاه به خاطر ادامه زندگيشان قسم بخورد.
گزارش خطا
آخرین اخبار