سیاستهای افزایش جمعیت تا چه اندازه موفق بوده؟ +آمار
به نظر بهترین متر و معیار برای بررسی عملکرد مسئولان
در عمل به منویات و هشدار رهبری، کاویدن بطن آمار و ارقام باشد؛ بخوانید و
قضاوت کنید.
بعد از آنکه رهبر انقلاب در سفری که مهرماه سال 91 به خراسان شمالی داشتند، درباره خطرات پیری جمعیت هشدار داده و بر لزوم تغییر در سیاست های جمعیتی کشور تاکید کردند، رقابتی میان دولت مردان و مجلسیان برای اصلاح این سیاست ها پدید آمده بود که به نظر میرسید به زودی تغییرات زیادی در قوانین پدید خواهد آمد و در سایه آن، بسیاری از مشکلات پیش روی زادآوری از بین خواهد رفت اما به فاصله دو سال و اندی از آن زمان، آمار و ارقام نشان میدهد که این تصورات خیالی بیش نبوده است!
بعد از آن هشدار، گویی مسئولان تازه دریافتند که پیک جمعیتی بزرگ کشورمان که دهه شصتی ها هستند (متولدین چند سال منتهی به سال 1360 و چند سال بعد از آن) از سن جوانی عبور کرده و به میان سالی رسیده و به دنبال آن، جمعیت جوان کشورمان جایش را به جمعیتی میانسال داده که چشم بر هم بزنیم، موجب میشود جمعیت کشورمان کهنسال به شمار آید و تبعات جبران ناپذیری رقم بخورد.
بدین ترتیب طرح بود که پشت طرح برای حذف سیاست های کنترل جمعیت و جایگزینی آن با سیاست های افزایش جمعیت از راه میرسید و بعد از حذف و اضافاتی، تبدیل به مصوبه شده و در مسیر قانون شدن قرار میگرفت و به شکلی عجیب، همه دلخوش کرده بودیم که در سایه این اقدامات روند جمعیتی تغییر کند!
اوضاع به قدری عجیب و غریب شده بود که حتی شاهد بودیم گاه نمایندگان برخی تغییراتی در لوایح دولت دهم ایجاد میکردند که به دلایل سادهای (مثل ممنوعیت تصویب قوانینی در مجلس که بار مالی بر دوش دولت میگذارد) در شورای نگهبان رد میشد و از سوی دیگر میدیدیم دولت مردان موضوعات مهمی چون افزایش مرخصی زایمان را ذیل لایحه حمایت از تغذیه کودکان با شیر مادر میدیدند و اینقدر در تسلیم آن به مجلس تاخیر داشتند که در نهایت عمر دولت به بررسی این لایحه در مجلس نرسید.
اوضاع به همین منوال پیش رفت و تغییر سیاست های جمعیتی هرگز به مشکلاتی مانند بیکاری، گرانی مسکن، سربازی و امثال آن نرسید که دولت دهم رفت و جایش را به دولت فعلی داد تا بحران هایی چون گرانی روز افزون و تورم لجام گسیخته و... کاری کند که موضوع پیری جمعیت به حاشیه رانده شده و از اولویت ها خارج شود.
کافی است تنها سرنوشت قانونی که قرار بود افزایش مرخصی مادران را سبب ساز شود -و در سایه این حمایت (هر چقدر هم که اندک باشد) تاثیری مثبت بر ترغیب مردم به فرزند دار شدن و افزایش تعداد فرزندان داشته باشد،- بیاندازیم تا دریابیم که تقریبا هیچ اقدام کارامدی در زمینه افزایش نرخ زادآوری صورت نگرفته است، ولی ظاهرا برخی مسئولان نه تنها چنین باوری ندارند، بلکه برای نشان دادن عکس این موضوع، شواهد و دلیل هم میتراشند!
آمار و ارقامی که طی روزهای گذشته از قول علی اکبر محزون، مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال منتشر شد، میتواند بهترین گواه برای اثبات این مدعا باشد؛ آنجا که از قول این مقام میشنویم: «از ابتدای سال جاری تا پایان آبان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۵۱ ولادت در سراسر کشور به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته ۴.۱ درصد افزایش داشته و شیب ملایمی در افزایش آمار ولادت نشان میدهد؛ باید سعی کنیم برای افزایش آمار ولادت و رشد جمعیت به یک پایداری در این حوزه برسیم به طوری که در حال حاضر تا حدودی نسبت به سال گذشته به این امر دست پیدا کردیم.»
بدین ترتیب به نظر میرسد که توفیقاتی در مقوله افزایش جمعیت حاصل آمده است، تا جایی که مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال تاکید دارد: «طی این مدت استان قم با رشد ۹.۵ درصدی استان البرز با رشد ۷.۶ درصد و استان یزد نیز با رشد ۷.۵ درصد بیشترین استان های کشور در رشد آمار ولادت ها بودند. همچنین رشد ولادت در استان تهران ۶.۱ درصد افزایش داشته است.»
این در حالی است که اگر سری به آمار و ازقام ارائه شده توسط سازمان متبوع وی بنگریم، نکاتی کاملا متفاوت توجه مان را جلب خواهد کرد و درخواهیم یافت این میزان رشد سالانه جمعیت، روند ثابتی است که پیش از هشدار رهبری نیز به چشم میخورده و نشانه بهبودی در نرخ رشد آن نمیتوان یافت!
کافی است نیم نگاهی به جدول فوق -که بر اساس آمار سالانه سازمان ثبت احوال کشور تنظیم شده،- بیاندازیم تا دریابیم افزایش جمعیتی که در هشت ماهه نخست امسال به نسبت سال گذشته به چشم میخورد، چیزی جز روند چندین ساله افزایش جمعیت در کشورمان نیست و نمیتوان آن را به تصمیمات مسئولان برای تغییر سیاست های جمعیتی نسبت داد و از وجودش خرسند بود.
این در حالی است که اگر کمی در ماجرا دقیق تر شویم، درخواهیم یافت که با وجود چنین روندی بوده که از جمعیت جوان به جمعیت میانسال رسیدهایم و خطر پیری جمعیت بروز کرده و اصلا اساس هشدار رهبری رقم خوردن چنین نرخ رشد اندکی است.
اینجاست که متاسفانه چاره ای نخواهیم داشت جز اینکه بگوییم تمامی اقدامات صورت گرفته در یکی دو سال اخیر (تا به امروز) هیچ تاثیری در افزایش نرخ زادآوری و پیش برد اهداف سیاست های افزایش جمعیت نداشته و از این رو مسئولان نمره قبولی در این زمینه نگرفتهاند؛ کارنامهای غیر قابل قبول که کاش میشد به سان ناکامی های ورزشکاران در مسابقات جهانی، برای بررسی عللش تیم کارشناسی تشکیل داد!
بعد از آنکه رهبر انقلاب در سفری که مهرماه سال 91 به خراسان شمالی داشتند، درباره خطرات پیری جمعیت هشدار داده و بر لزوم تغییر در سیاست های جمعیتی کشور تاکید کردند، رقابتی میان دولت مردان و مجلسیان برای اصلاح این سیاست ها پدید آمده بود که به نظر میرسید به زودی تغییرات زیادی در قوانین پدید خواهد آمد و در سایه آن، بسیاری از مشکلات پیش روی زادآوری از بین خواهد رفت اما به فاصله دو سال و اندی از آن زمان، آمار و ارقام نشان میدهد که این تصورات خیالی بیش نبوده است!
بعد از آن هشدار، گویی مسئولان تازه دریافتند که پیک جمعیتی بزرگ کشورمان که دهه شصتی ها هستند (متولدین چند سال منتهی به سال 1360 و چند سال بعد از آن) از سن جوانی عبور کرده و به میان سالی رسیده و به دنبال آن، جمعیت جوان کشورمان جایش را به جمعیتی میانسال داده که چشم بر هم بزنیم، موجب میشود جمعیت کشورمان کهنسال به شمار آید و تبعات جبران ناپذیری رقم بخورد.
بدین ترتیب طرح بود که پشت طرح برای حذف سیاست های کنترل جمعیت و جایگزینی آن با سیاست های افزایش جمعیت از راه میرسید و بعد از حذف و اضافاتی، تبدیل به مصوبه شده و در مسیر قانون شدن قرار میگرفت و به شکلی عجیب، همه دلخوش کرده بودیم که در سایه این اقدامات روند جمعیتی تغییر کند!
اوضاع به قدری عجیب و غریب شده بود که حتی شاهد بودیم گاه نمایندگان برخی تغییراتی در لوایح دولت دهم ایجاد میکردند که به دلایل سادهای (مثل ممنوعیت تصویب قوانینی در مجلس که بار مالی بر دوش دولت میگذارد) در شورای نگهبان رد میشد و از سوی دیگر میدیدیم دولت مردان موضوعات مهمی چون افزایش مرخصی زایمان را ذیل لایحه حمایت از تغذیه کودکان با شیر مادر میدیدند و اینقدر در تسلیم آن به مجلس تاخیر داشتند که در نهایت عمر دولت به بررسی این لایحه در مجلس نرسید.
اوضاع به همین منوال پیش رفت و تغییر سیاست های جمعیتی هرگز به مشکلاتی مانند بیکاری، گرانی مسکن، سربازی و امثال آن نرسید که دولت دهم رفت و جایش را به دولت فعلی داد تا بحران هایی چون گرانی روز افزون و تورم لجام گسیخته و... کاری کند که موضوع پیری جمعیت به حاشیه رانده شده و از اولویت ها خارج شود.
کافی است تنها سرنوشت قانونی که قرار بود افزایش مرخصی مادران را سبب ساز شود -و در سایه این حمایت (هر چقدر هم که اندک باشد) تاثیری مثبت بر ترغیب مردم به فرزند دار شدن و افزایش تعداد فرزندان داشته باشد،- بیاندازیم تا دریابیم که تقریبا هیچ اقدام کارامدی در زمینه افزایش نرخ زادآوری صورت نگرفته است، ولی ظاهرا برخی مسئولان نه تنها چنین باوری ندارند، بلکه برای نشان دادن عکس این موضوع، شواهد و دلیل هم میتراشند!
آمار و ارقامی که طی روزهای گذشته از قول علی اکبر محزون، مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال منتشر شد، میتواند بهترین گواه برای اثبات این مدعا باشد؛ آنجا که از قول این مقام میشنویم: «از ابتدای سال جاری تا پایان آبان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۵۱ ولادت در سراسر کشور به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته ۴.۱ درصد افزایش داشته و شیب ملایمی در افزایش آمار ولادت نشان میدهد؛ باید سعی کنیم برای افزایش آمار ولادت و رشد جمعیت به یک پایداری در این حوزه برسیم به طوری که در حال حاضر تا حدودی نسبت به سال گذشته به این امر دست پیدا کردیم.»
بدین ترتیب به نظر میرسد که توفیقاتی در مقوله افزایش جمعیت حاصل آمده است، تا جایی که مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال تاکید دارد: «طی این مدت استان قم با رشد ۹.۵ درصدی استان البرز با رشد ۷.۶ درصد و استان یزد نیز با رشد ۷.۵ درصد بیشترین استان های کشور در رشد آمار ولادت ها بودند. همچنین رشد ولادت در استان تهران ۶.۱ درصد افزایش داشته است.»
این در حالی است که اگر سری به آمار و ازقام ارائه شده توسط سازمان متبوع وی بنگریم، نکاتی کاملا متفاوت توجه مان را جلب خواهد کرد و درخواهیم یافت این میزان رشد سالانه جمعیت، روند ثابتی است که پیش از هشدار رهبری نیز به چشم میخورده و نشانه بهبودی در نرخ رشد آن نمیتوان یافت!
کافی است نیم نگاهی به جدول فوق -که بر اساس آمار سالانه سازمان ثبت احوال کشور تنظیم شده،- بیاندازیم تا دریابیم افزایش جمعیتی که در هشت ماهه نخست امسال به نسبت سال گذشته به چشم میخورد، چیزی جز روند چندین ساله افزایش جمعیت در کشورمان نیست و نمیتوان آن را به تصمیمات مسئولان برای تغییر سیاست های جمعیتی نسبت داد و از وجودش خرسند بود.
این در حالی است که اگر کمی در ماجرا دقیق تر شویم، درخواهیم یافت که با وجود چنین روندی بوده که از جمعیت جوان به جمعیت میانسال رسیدهایم و خطر پیری جمعیت بروز کرده و اصلا اساس هشدار رهبری رقم خوردن چنین نرخ رشد اندکی است.
اینجاست که متاسفانه چاره ای نخواهیم داشت جز اینکه بگوییم تمامی اقدامات صورت گرفته در یکی دو سال اخیر (تا به امروز) هیچ تاثیری در افزایش نرخ زادآوری و پیش برد اهداف سیاست های افزایش جمعیت نداشته و از این رو مسئولان نمره قبولی در این زمینه نگرفتهاند؛ کارنامهای غیر قابل قبول که کاش میشد به سان ناکامی های ورزشکاران در مسابقات جهانی، برای بررسی عللش تیم کارشناسی تشکیل داد!
گزارش خطا
آخرین اخبار