مصیبت اربعین/ صامت بروجردی

کد خبر: ۳۶۹۴۳
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۵


اربعين آمد و اشكم زبـصر مـي آيـد
گـوئـيـا زيـنـب محزون ز سفر مي آيد
باز كرببلا شيون شـيني بـر پـا ســت
كــز اسيـران ره شـام خبـر مـي آيـد
رودرودي شنوم از طرف شـام مـگـر 
ام لـيـلا بــسـر نـعـش پـسـر مـي آيد
كاش مي داد كسي بر علي اكبر پيغام 
كاي جوان مادر پيرت ز سفري  مي آيد
گر علـي بيشـيـر بـدانـدكـه ربـاب
با دو پستان پـر از خـون جگر  مي آيد       
اي صبا گوي به عباس كه از جا برخيز
ام كـلثـوم تـو خـم گشته كمر مي آيد
صامتا از چه نگفتي بـه سر قبر حسين
عابدين خون جگر و ديده ي تر مي آيد
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار