طلاق پایان راه نیست
انتخاب نادرست زندگیشان را تباه کرده و غباری از غم بر صورتشان گذاشته، بسیاری از اینان همان هایی هستند که روزی درگیر احساسات زودگذر شدند و در انتظار یار رویایی خود سر از پا نمی شناختند.
برخی از آنان نیز قربانیان ازدواج های اجباری، اعتیاد، روابط نامشروع همسران و نظایر آن هستند.
زنان بیوه و مطلقه که به دلایل مختلف همسرانشان را از دست می دهند یا از همسرانشان جدا می شوند به یکباره با جهان دیگری مواجه شده، دنیایی که بسیاری از مختصات آن ناآشناست.
این گروه از زنان با مسایل، مشکلات و موانع زیادی در زندگی مواجه هستند. دشواری هایی که این زنان تاب می آورند عمدتا به دغدغه های معیشتی، عاطفی، وسواس های فکری، حاشیه های ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافیان و غیره مربوط می شود.
بسیاری از زنان مطلقه و بیوه به علت تجربه تلخی که در زندگی اول خود داشته اند دیگر حاضر نیستند تن به ازدواج دوم دهند.
این در حالی است که براساس آمارهای ارایه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور حداقل سن بیوگی در کشور 15 سال است و دو میلیون و 763 هزار زن مطلقه و بیوه در کشور وجود دارد.
14 درصد از کل طلاق ها در سال های اول زندگی مشترک زوجین صورت می گیرد و 50 درصد از آن نیز در پنج سال اول زندگی زوجین رخ می دهد.
افزایش تعداد زنان مطلقه و بیوه و پایین بودن سن آنان به خودی خود باعث بروز مشکلات عدیده ای در جامعه می شود که توجه بیش از پیش مسوولان امر را برای حل مشکلات آنان و جلوگیری از بروز معضلات اجتماعی می طلبد.
گزارشگر ایرنا برای عینی بودن مشکلات و مصائب زندگی زنان بیوه و مطلقه با چند نفر از آنان به گفت و گو نشست.
« سوده ص » زن زخم خورده 30 ساله ای است که در دوران دانشجویی اش یکی از هم کلاسی هایش مجذوب او می شود و بارها با خانواده اش به خواستگاری اش می آید.
خانواده سوده به علت اینکه آنان از دو شهر مختلف با فرهنگ های متفاوتی بودند با این ازدواج مخالفت کردند ولی پافشاری های پسر موجب شد تا پدر سوده به شرط اینکه او بعد از ازدواج در شهرستانشان یعنی اصفهان خانه ای بگیرد و در آنجا زندگی کند با ازدواج آنها موافقت کند.
بالاخره ازدواج سوده و حسین سر گرفت ولی طولی نکشید و بعد از یکسال که سوده باردار شد رفتارهای پسر تغییر کرد.
حسین هر روز به بهانه اینکه مادرم مریض است و من دیگر نمی توانم در این شهر زندگی کنم و باید به شمال و شهر خودم باز گردم زندگی را به کام سوده تلخ می کرد.
هر بار که سوده با شوهرش به شمال می رفت بعد از اینکه از شمال باز می گشتند حسین بهانه گیرتر از قبل می شد و می گفت: باید برویم شمال زندگی کنیم و در غیر این صورت من طلاقت را می دهم.
بحث ها و کتکاری های حسین هر روز بیشتر می شد. یک روز که او برای دیدن مادر مریضش به شمال رفت و مادرش را بر اثر بیماری سرطان از دست داد دیگر هرگز به اصفهان برنگشت.
بعد از شش ماه که سوده فارغ شده بود حسین به خانه بازگشت و از او خواست با وی به شمال بازگردد ولی خانواده سوده به علت اینکه او شش ماه بی خبر رفته و حالا بعد از به دنیا آمدن پسرش بازگشته اجازه ندادند سوده با او به شمال برود.
بعد از مدتی سوده از دادگاه درخواست طلاق کرد ولی اینبار حسین حاضر نبود او را طلاق دهد.
حسین می گفت: من تا زمانی که موهای سرت همچون دندان هایت سفید نشود طلاقت نمی دهم.
دادگاه سوده شش سال به طول انجامد و بعد از این مدت دادگاه حضانت سام را به سوده سپرد و او را غیابی طلاق داد.
حالا سوده بعد از این همه زجری که کشیده در مغازه ای که پدرش برایش خریده لوازم خانه می فروشد و هزینه های زندگی خود و فرزندش را تامین می کند.
سوده می گوید: چون تحصیل کرده ام و خانواده ام سرشناس است خواستگارهای زیادی دارم ولی هیچ یک از آنان حاضر نیستند فرزند مرا به فرزندی قبول کنند و آنهایی هم که حاضر می شوند از لحاظ سنی از من خیلی بزرگتر هستند.
دردی نهفته در دل
«مریم ب » زن 34 ساله مطلقه دیگری است که حدودا هشت سال پیش با امید و آرزوهای بسیار وارد زندگی متاهلی می شود اما فارغ از این که دوام زندگی متاهلی اش فقط چند ماه به طول می انجامد.
دردی نهفته در دل دارد و با چشمانی گریان و بغضی سنگین در گلویش می گوید: شوهرم که فردی تحصیلکرده و روشنفکر بود، زمانی که به خواستگاری ام آمد خانواده اش تمامی خوبی های عالم را برای وی توصیف کردند و حتی کوچکترین سخنی از شکاکی و بددهنی وی نگفتند البته باید هم این گونه باشد به قول قدیمی ها هیچ بقالی نمی گوید ماستم ترش است.
این زن ادامه می دهد: در زندگی زناشویی ام که شش ماه به طول انجامید فقط چند روز اول زندگی، خوشی و آرامش را دیدم و بعد از آن حتی جرات از خانه بیرون رفتن را نداشتم.
مریم می گوید: برای هر بیرون رفتن از خانه باید جواب پس می دادم چرا که می بایست زمان ورود و خروج از خانه ام را همانند پادگان های نظامی و برخی ادارات اعلام می کردم.
وی تصریح کرد: این زندگی برایم غیرقابل تحمل شده بود به طوری که با هزاران سختی و ملالت تصمیم گرفتم دست به کاری بزنم که در خانواده ام یک ننگ محسوب می شد.
مریم افزود: بالاخره بر خلاف نظر خانواده ام با چند سال دوندگی توانستم از شوهرم طلاق بگیرم و خود را از جهنمی که در آن اسیر شده بودم نجات دهم.
این زن می گوید: خلاصی از آن زندگی فقط یک موضوع بود و انگ زن مطلقه و بیوه زدن به یک دختر که هیچ چیز از زندگی اش نفهمیده و فقط چند ماه زیر یک سقف با مردی زندگی کرده، بسیار سنگین است.
مریم ادامه داد: در زندگی امروزی برخی از آسیب ها و ناهنجاری های جامعه به سمت زنان مطلقه است و اینگونه نگاه ها زندگی ما را با مشکل جدی مواجه کرده است.
وی می گوید: در صورتی که فرصت مناسبی برای ازدواجم پیش آید حتما قبول خواهم کرد تا دیگر این نگاه ها به سمت ما زنان مطلقه و بیوه سوق داده نشود.
مریم تصریح کرد: شرایط زندگی امروزی با این گونه تفکرات مردم بسیار طاقت فرسا است، امیدواریم روزی برسد این نگاه ها تغییر کند و ما نیز از انگ بیوه و زن مطلقه رهایی یابیم.
زندگی در شرایط بیوگی با وجود یک فرزند
«ساناز ز» نیز زن جوانی بیوه ای است که حدود سه سال پیش شوهرش را در یک سانحه تصادف از دست داده است.
وی گوید: همیشه از خدا می خواستم که به خاطر دید
نامناسب مردم انگ یک زن بیوه را نگیرم اما به خاطر این موضوع اکنون با وجود داشتن یک فرزند در شرایط سخت اجتماعی با نگاه های منفی مردم زندگی ام را سپری می کنم.
ساناز ادامه می دهد: با وجود یک بچه جرات ازدواج کردن ندارم چرا که نمی دانم فرد جدیدی که وارد زندگی ام می شود شرایط زندگی را برای فرزندم سخت می کند یا برعکس می تواند پدر خوبی برای فرزند هشت ساله ام شود.
این زن می گوید: برای تامین مخارج زندگی خود و فرزندم هر روز مجبورم از صبح تا عصر کار کنم ای کاش شرایطی پیش می آمد تا بتوانم در کنار فرزندم زندگی بهتری داشته باشم.
وجود دو میلیون و 763 هزار زن مطلقه و بیوه در کشور
مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور در این خصوص گفت: براساس سرشماری های صورت گرفته در مرکز آمار ایران و تلفیق آن با آمارهای ثبت احوال کشور، در سال 90 دو میلیون و 763 هزار نفر در کشور همسران خود را بر اثر فوت یا طلاق از دست داده اند.
'علی اکبر محزون' افزود: اگر از دو میلیون و 763 هزار زنی که همسران خود را بر اثر فوت یا طلاق از دست داده اند زنان بالای 50سال کم شود 719 هزار زن بر اثر فوت شوهران خود را از دست داده اند.
وی با بیان اینکه 657 هزار زن و مرد مطلقه در کشور وجود دارد، ادامه داد: از این میزان 443 هزار زن مطلقه و 214 هزار مرد مطلقه در کشور وجود دارد.
مدیرکل آمار واطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور تصریح کرد: میانگین سنی زنانی که شوهران خود را بر اثر فوت از دست داده اند بیش از 50 سال است که اگر تعداد زنان سالمند از این میزان کم شود 370 هزار نفر آنان در گروه سنی 15 تا 49 قرار دارند.
محزون افزود: اگر از 443 هزار زنی که همسران خود را بر اثر طلاق از دست داده اند از زنان بالای 50 سال کم شود میانگین سن زنان 15 تا 49 ساله در این گروه نیز 349 هزار نفر می شود.
وی تصریح کرد: اگر از دو میلیون و 763 هزار نفر زن مطلقه و بیوه نیز زنان بالای 50 سال کم شود تعداد زنان مطلقه و بیوه 15 تا 49 ساله در کشور 719 هزار می شود.
ثبت سالانه 774 هزار ازدواج در کشور
مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور در ادامه گفت: سالانه 774 هزار ازدواج در کشور صورت می گیرد که 3.4 دهم درصد آن یعنی 26 هزار ازدواج مربوط به مردانی است که برای بار دوم تن به ازدواج می دهند.
محزون افزود: از مجموع ازدواج های به ثبت رسیده در کشور 2.5 درصد یعنی حدود 19 هزار ازدواج مربوط به زنانی است که برای بار دوم تصمیم به ازدواج گرفته اند.
وی تصریح کرد: 1.9 دهم درصد یعنی 15 هزار ازدواج به ثبت رسیده نیز مربوط به مردانی است که برای بار دوم با خانم هایی که تاکنون ازدواج نکرده اند، ازدواج می کنند.
مدیرکل آمار واطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور افزود: ازدواج های به ثبت رسیده پسران با زنانی که قبلا یک بار ازدواج کرده اند یک درصد یعنی حدود هفت هزار ازدواج است.
محزون ادامه داد: حدود 95.2 دهم درصد از کل ازدواج ها
مربوط به ازدواج هایی است که برای اولین بار صورت می گیرد.
90 درصد مردان متاهل تمایل دارند با زنان بیوه ازدواج کنند
یک رفتارشناس اجتماعی نیز در این خصوص به گزارشگر ایرنا گفت: براساس پژوهش های انجام شده از سوی بنیاد صیانت از خانواده اصلی ترین دلیل ازدواج نکردن دوباره زنان مطلقه، وجود دختران آماده ازدواج که سن آنان از حد متعارف اجتماعی عبور کرده و آمادگی ازدواج دارند.
دکتر «مجید ابهری» با اشاره به این که شرایط فرهنگی و دشوارهای ازدواج با زنان بیوه توسط پسران را نیز باید در نظر گرفت ،افزود: در این پژوهش مشخص شد 90 درصد از علاقه مندان ازدواج با زنان بیوه، مردان متاهل یا مردانی هستند که شرایط سنی آنان هیچ گونه تناسبی با زنان ندارد.
وی ادامه داد: بسیاری از مردان نیز فقط خواهان ازدواج موقت با این گونه زنان هستند.
مشکلات اقتصادی عمده ترین دلیل ازدواج زنان بیوه
بنیانگذار آسیب شناسی اجتماعی در ایران تصریح کرد: 85 درصد از زنان بیوه مشکلات اقتصادی را دلیل ازدواج مجدد خود اعلام می کنند و اذعان دارند در صورت حمایت های مالی هرگز ازدواج نخواهند کرد.
ابهری افزود: براساس پژوهش های بنیاد صیانت از خانواده 25درصد از زنان بیوه وجود فرزندانشان را عامل دشواری همسر گزینی یا ازدواج مجدد عنوان می کنند و 30 درصد از آنان به عنوان همسر دوم وارد زندگی شده اند.
علل و عوامل ازدواج نکردن زنان مطلقه
این رفتارشناس اجتماعی، کمبود مهارت های شغلی، نداشتن مدرک تحصیلی، نداشتن مهارت های زندگی و خانوادگی، نگاه فرهنگی و مشکلات ازدواج را از جمله دلایل ازدواج نکردن دوباره زنان مطلقه عنوان کرد.
ابهری افزود: متلاشی شدن خانواده، بروز روابط فرا زناشویی، بهانه جویی و تنوع طلبی از عوارض حضور زنان مطلقه جوان در جامعه و در نتیجه بروز آسیب های اجتماعی ناشی از زنان مطلقه و بیوه است.
نامبرده تصریح کرد: براساس پژوهش های بنیاد صیانت از خانواده 40 درصد از زنان بیوه بعد از ازدواج مجدد از زندگی جدید خود ابراز گلایه و شکایت می کنند.
ابهری افزود: نگاه منفی خانواده ها، حرف های ناروا و شایعات نادرست در جامعه و خانواده اصلی ترین اهرمی است که اینگونه زنان را مجبور می کند به زندگی مشترک خود ادامه دهند.
پنج درصد از زنان بیوه و مطلقه نیاز جنسی و مالی را دلیل خود فروشی اعلام می کنند
این رفتار شناس ادامه داد: پنج درصد از اینگونه زنان نیاز جنسی و مالی را دلیل خود فروشی اعلام می کنند .
ابهری فرهنگ سازی در خانواده ها برای آماده سازی مردان مجرد برای ازدواج با زنان بیوه جوان و عدم توجه به بیوگی آنان از یک طرف، آموزش مهارت های شغلی و حمایت های مالی از اینگونه زنان را بهترین ابزار پیشگیری از آسیب های روانی به زنان بیوه و مطلقه و جلوگیری از عوارض اجتماعی حضور آن ها در جامعه عنوان کرد.
منبع: ایرنا
گزارش خطا
آخرین اخبار