کد خبر: ۳۶۱۸۵
۱۶ / ۰۹ / ۱۳۹۳
غذاهای مورد علاقۀ دیکتاتورها
غذا می‌تواند روی خلقیات شما، دستگاه گوارشتان و جهان بینی شما تاثیر بگذارد. هر چند که نمی‌شود گفت خوردن چه غذاهایی به دیکتاتور شدن منجر می‌شود، اما در میان عادات غذایی دیکتاتورها شباهتهایی جالب وجود دارد.


بسیاری از دیکتاتورها با افزایش سن، بیشتر و بیشتر نگران خلوص غذاهایشان می‌شدند. کیم ایل سونگ، دستور داده بود تا دانه‌های برنجی که می‌خورد یک به یک دستچین شوند، و موسسه‌ای راه‌اندازی کرده بود که تنها وظیفۀ آن تجویز روش‌هایی برای افزایش طول عمر وی بود.

 
نیکولای چائوشسکو، رییس حزب کمونیست رومانی، به هر کشوری که می‌رفت، غذایش را با خود می‌برد. تیتو رهبر یوگوسلاوی، همسایۀ رومانی، وقتی که اصرار چائوچسکو در نوشیدن آب سبزیجات بوسیلۀ نی و خودداری او از خوردن هر نوع غذای جامدی را دید، شگفت زده شد.


چائوشسکو و همسرش، النا، 1981
 
اکثریت دیکتاتورها در خانواده‌های تنگدست و روستایی به دنیا می‌آمدند که این مسئله باعث می‌شد غذاهای مورد علاقه‌شان غالباً غذاهای لوکسی نباشد.
 
تیتو، دیکتاتور یوگوسلاوی، هیچ چیز را بیشتر از دنبۀ خوک داغ دوست نداشت. چائوشسکو، دیکتاتور رومانی، هم عاشق سوپی بود که از مرغ درسته، به انضمام پاها و منقارش، درست می‌شود.


دنبۀ خوک؛ غذای مورد علاقۀ تیتو
 
آنتونیو سالازار، دیکتاتور کاتولیک و شدیداً مذهبی پرتغال عاشق ماهی ساردین بود، چرا که او را به یاد کودکی تنگدستانه‌اش می‌انداخت. او همیشه تعریف می‌کرد که در خانواده‌اشان به هر دو نفر یک ماهی ساردین می‌رسید.
 
برخی از دیکتاتورهای مشهور، از جمله آدولف هیتلر، مائو تسه‌تونگ و بنیتو موسولینی، به علت استرس ناشی از مسئولیت‌های سنگینی که به عهد گرفته بودند، دچار ناراحتی‌های گوارشی می‌شدند.
 
هیتلر به نفخ مزمن مبتلا بود، و احتمالاً به همین خاطر بود که گیاهخواری پیشه کرده و به پزشکی به نام تئودور مورل اجازه می‌داد تا 28 داروی مختلف، از جمله یکی که از عصارۀ مدفوع کشاورزان بلغاری درست می‌شد، را به او بخوراند.
 
در سوی دیگر، معمر قذافی از جملۀ دیکتاتورهایی است که با وجود ابتلا به نفخ، زیاد به درمان یا پرده‌پوشی معتقد نبود. موسولینی هم در اواسط جنگ جهانی دوم از سوی پزشکی آلمانی معاینه شد، و مشخص شد که به یبوست شدید مبتلاست.
 
مائو تسه‌تونگ که یک گوشتخوار قهار بود، اوقات زیادی را بالاجبار به تحرکات دستگاه گوارشش اختصاص دهد، او این موضوع را در نامه‌ای این گونه به اطلاع یکی از رفقا می‌رساند: "بسیار می‌خورم و بسیار مدفوع می‌کنم!." مدتها بعد زمانی که برای ملاقات استالین به شوروی رفته بود، از اینکه چند روز مدفوع نکرده بود شدیداً ناراحت بود. مشکل اصلی این بود که دستشویی‌هایی که وی به آنها عادت داشت در مسکو یافت نمی‌شد.
 
استالین در اقامتگاه شخصی خود به نام "کونتسوو داشا" میهمانی‌هایی ترتیب می‌دادی، که در ظاهر شکل میهمانی را داشتند اما در باطن محملی برای بازی‌های قدرت و ترساندن رقبا به حساب می‌آمدند.
 
این میهمانی‌ها که پنج شش ساعت، مثلاً از یازده شب تا پنج صبح، به طول می‌آمد، شکلی اتوکشیده از شکنجه بود که با مسابقات نوشیدن، همخوانی‌ها و رقص‌های اجباری اجرا می‌شد.
 
در یکی از این میهمانی‌ها، نوشیدن بیش از حد، ترس فلج کننده از استالین و تمسخر بیرحمانه، شخصی چون نیکیتا خروشچف را به وضع یک مست لایعقل رساند. تیتو، دیکتاتور یوگوسلاوی، در آستین ژاکت خود استفراغ می‌کرد تا بتواند پا به پای دیگران به نوشیدن ادامه دهد.


استالین از پیک نیک در اقامتگاهش لذت می‌برد
 
به نظر می‌رسد فردیناند و ایملدا مارکوس، زوج دیکتاتور فیلیپین، برای اجرای بازی قدرت روشهایی را به کار می‌‌گرفتند که به اندازۀ روشهای استالین بیرحمانه نبود. یک بار، ایملدا به مقامات ارشد ارتش فیلیپین دستور داد که با لباس‌های زنانه در جشن تولد همسرش شرکت کنند.
 
از سنت‌هایی که هیتلر، به عنوان یک گیاهخوار دوآتشه، بر سر میز شام به جا می‌آورد تعریف کردن وضعیت کشتارگاه‌های اکراین بود. او تصویری چنان مشمئزکننده از این کشتارگاه‌ها برای هم‌سفره‌هایش ترسیم می‌کرد که همراهان گوشتخوارش دست از غذا خوردن می‌کشیدند.
 
البته دیکتاتورهایی همچون جین بادل بوکاسا، دیکتاتور جمهوری آفریقا مرکز، ایدی امین، دیکتاتور اوگاندا، و فرانسیسکو انگوئما، دیکتاتور گینۀ استوایی، که همگی به آدمخواری متهم هستند، احتمالاً اگر داستان هیتلر می‌شنیدند ککشان هم نمی‌گزید.
 
آشپز سابق بوکاسا ادعا می‌کند که یک بار به دستور او جسدی را از برنج پر کرده و در مشروب خوابانده و برای رییسش پخته است.
 
وجود پیشمرگ‌ها (کسانی که پیش از دیکتاتورها غذا را می‌چشند تا از سلامت آن اطمینان حاصل شود) برای دیکتاتورهای بیرحم و پارانویید از ارزش زیادی برخوردار بود. هیتلر در سالهای جنگ، تیمی 15 نفره از پیشمرگهای زن داشت و غذایش به شرط آنکه دختران چهل و پنج دقیقه پس از چشیدن آن همچنان زنده باشند، برایش سرو می‌شد.
 
صدام حسین دستور داد پسرش، عدی، را به خاطر اینکه یکی از پیشمرگ‌ها را کشته بود، کتک بزنند و زندانی کنند. نیکلای چائوشسکو هرگز بدون همراهی یک افسر ارشد امنیتی که در عین حال شیمیدان و مجهز به یک آزمایشگاه غذای همراه هم بود، به مسافرت نمی‌رفت. 


نظر شما