هشداری درباره یک حاشیهسازی جدید
معمولاً سخنان یک فرد، به جمع و جناح سرایت داده میشود و همین تسری موجب خارج شدن از متن و پرداختن به حاشیه میگردد. اظهارنظر نیز حق همگان است و نباید فضا را برای افرادی که میخواهند اظهارنظر کنند تنگ و مسموم کرد بلکه باید اجازه داده شود از میان نقد و ردها واقعیتها روشن شوند. از رهگذر همین نقدها و ردهاست که جامعه رشد میکند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله شماره امروز خود که بخشی از آن در بالا آمده، آورده است: وجود احزاب و گروههای سیاسی فعال در کشور برای پیشبرد اهداف و اجرای بهتر قانون، مفید و بلکه ضروری است. روح قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی "تفرق قدرت" را القاء میکند. اینکه قانون اساسی، قوای سهگانه را مستقل میداند و آنها را از دخالت در امور همدیگر منع مینماید، همین هدف را دنبال میکند. این سه قوه در عین حال که به همدیگر برای اداره هرچه بهتر کشور کمک میکنند، اگر هر یک از آنها در چارچوب قانون حرکت کرده و به وظایف خود عمل نمایند قطعاً مانع تخلفات و انحرافات دستگاههای کارگزار نظام خواهند شد و همین "تفرق قدرت" ضامن سلامت نظام خواهد بود.
بنابراین، محتوای کارنامه قوای سهگانه مقننه، مجریه و قضائیه، عبارت است از "تعامل همراه با استقلال و نظارت قانونمدارانه". اگر این محتوا همواره در متن کارنامه قوای سهگانه ثبت شود و جای آن را تقابل یا مداخله در امور یکدیگر یا بیعملی در زمینه نظارت قانونمدارانه نگیرد، قطعاً کشور به خوبی و بدون مشکل اداره خواهد شد و اهداف تعیین شده برای نظام که در قانون اساسی مندرج هستند، تحقق خواهند یافت. برای فعالیتهای سیاسی نیز قوانینی وجود دارند که اگر فعالان سیاسی به آنها پایبند باشند، همه چیز در مسیر صحیح به پیش خواهد رفت.
فاصله گرفتن از وظایف قانونی توسط هریک از قوای سهگانه و فعالان سیاسی موجب بروز اختلال در مدیریت کشور، بینظمی جامعه و گردش ناصحیح امور خواهد شد. درست در همین مرحله است که افراد و دستگاههای مؤثر، به جای پرداختن به متن به سراغ حاشیه میروند. فاصله گرفتن از متن و گرفتار حاشیه شدن، عوارض منفی زیادی دارد که مهمترین آنها اتلاف وقت، هدر رفتن امکانات، ناکارآمدی مدیریت، بروز تفرقه، خدشهدار شدن ارزشها و اصول و تشکیک در اساس هستند. اینها عوامل مؤثری برای سست کردن پایههای حاکمیت و طمعورزی دشمنان محسوب میشوند که زمینه را برای بازگشت بیقانونی، استبداد و منزوی شدن مردم فراهم میکنند. استبداد حاکمان و منزوی شدن مردم نیز همیشه مقدمهای برای وابستگی کشورها و باز شدن پای استعمارگران بوده و خواهد بود.
توجه به عظمت همین خطر بود که تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تنظیم اصولی رهنمون شد که از یک طرف پایههای نظام را با قانونمندی و مشخص بودن چارچوبهای وظایف هریک از قوا مستحکم میکند و از طرف دیگر برای فعالیت احزاب، گروهها و افرادی که مایل به فعالیت سیاسی هستند زمینههای قانونی روشنی را در نظر گرفته که نشاط اجتماعی همراه با حقوق سیاسی آنها را تأمین میکند. اینکه همواره قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی را یک قانون "مترقی" میدانیم به همین دلیل است که به صورت متوازن، حقوق فردی و اجتماعی را برای آحاد مردم و زمینه مدیریت صحیح را برای مسئولین دولتی در نظر گرفته است. این اهداف بلند فقط در صورتی محقق خواهند شد که به قانون اساسی با دقت و بدون مسامحه و اغماض عمل شود.
امروز اگر گرفتار تنگنظریها، فرصتطلبیها، قدرتطلبیها، بداخلاقیها، تضییع حقوق همدیگر و محروم شدن از مدیران با تجربه و کارآمد هستیم، به این دلیل است که در موارد زیادی از متن فاصله گرفته و خود را گرفتار حاشیه کردهایم. دشمنان ملت ایران اگر حتی بدیهیترین حقوق ما را در زمینه هستهای انکار میکنند و با زیادهخواهیهای خود میخواهند ما را ضعیف نگهدارند به این دلیل نیست که واقعاً ما ضعیف هستیم و قدرت استیفای حقوق خود را نداریم، بلکه به این دلیل است که به تفرقهای که هر روز عدهای به آن دامن میزنند امید بستهاند و تصورشان اینست که میتوانند با دور ساختن ما از همدیگر و فاصله انداختن میان ما و اصول و ارزشها و حتی اسوههای دینی و انقلابیمان، راه را برای بازگشت به ایران و برقرار ساختن مجدد سلطه استعماری خود بر این کشور هموار نمایند. اینها همه از رهگذر خروج ما از متن و پرداختن به خواشی میسر میشود، اقدامی که در بسیاری موارد ناآگاهانه صورت میگیرد و طمع دشمن را بیشتر میکند.
تازهترین نمونه فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حاشیه، بزرگنمایی سخنان یکی از عناصر معروف به اصلاحطلب در مورد امام خمینی و اصول، آرمانها و عملکرد بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی است. این سخنان به اندازه کافی فاقد پشتوانه منطقی بود که کسی به آن اعتنا نکند و همگان آن را به حساب گوینده آن بگذارند تا به آیه شریفه "واذا مروا باللفو مرواکراما" (آیه 72 سوره فرقان) عمل کرده باشند. اما متأسفانه عارضه خطرناک فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حواشی موجب شد عدهای به بزرگنمایی آن بپردازند و آن را به چماقی برای کوبیدن بر سر رقبای خود تبدیل نمایند و عدهای نیز با افتادن در دامی که پهن شده بود مشغول دست و پا زدن شوند.
این واقعیت را اکنون نه تنها مردم ایران بلکه تمام عقلای جهان قبول دارند که امام خمینی انقلابیترین، روشنبینترین، عاقلترین، شجاعترین، مدبرترین، خداترسترین و مردمیترین سیاستمدار عصر خود بود. این واقعیتها را به راحتی میتوان در سخنان، پیامها، فرمانها، احکام و عملکرد امام خمینی و هزاران جلد کتاب که دوستان و دشمنان در سراسر جهان درباره این عزیز دوران نوشتهاند، یافت. اگر مطلبی هم توسط افرادی در نقد یا تنقیص گفته شود و نیازی به پاسخ دادن داشته باشد، به اندازه کافی افراد و مؤسساتی وجود دارند که با تکیه بر منطق به آن بپردازند و اذهان را درباره آن روشن کنند. اظهارنظر نیز حق همگان است و نباید فضا را برای افرادی که میخواهند اظهارنظر کنند تنگ و مسموم کرد بلکه باید اجازه داده شود از میان نقد و ردها واقعیتها روشن شوند. از رهگذر همین نقدها و ردهاست که جامعه رشد میکند.
نکته قابل توجه اینکه در این قبیل ماجراها سخنان یک فرد معمولاً به جمع و جناح سرایت داده میشود و همین تسری موجب خارج شدن از متن و پرداختن به حاشیه میگردد و اصل موضوع در این میان گم میشود. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که اشتباه و انحراف، مخصوص یک گروه و یک جناح نیست و در همه گروهها و احزاب و جناحها یافت میشود.
علاوه بر این، اشتباه و انحراف یک فرد را نباید به یک مجموعه نسبت داد، مگر آنکه آن فرد به عنوان سخنگوی آن جمع چیزی را مطرح کرده باشد. در مواردی هم که رقبا تلاش میکنند سخن یک فرد را به یک مجموعه نسبت بدهند، آن مجموعه میتوانند برای پرهیز از ورود به حواشی، با یک اطلاعیه کوتاه عدم هم نظری خود با صاحب آن سخن را اعلام نماید.
ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، همانگونه که در میان ملتها دوستان زیادی دارد در میان قدرتمندان و سران استکبار جهانی نیز دشمنان زیادی دارد. این واقعیت غیرقابل انکار ایجاب میکند احزاب، جناحها و رقبای سیاسی، در عین حال که حق دارند به رقابت سالم با همدیگر ادامه دهند، در مورد اصول و آنچه به اساس نظام مربوط میشود با همدیگر همصدا باشند تا بتوانند دوستان را خوشحال و دشمنان را ناامید کنند. برای تحقق این آرمان بزرگ، همه باید در متن حرکت کنند و از حاشیهسازی و حاشیهپردازی پرهیز نمایند و بدانند که حاشیهپردازان به این ملت و این نظام خدمت نمیکنند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله شماره امروز خود که بخشی از آن در بالا آمده، آورده است: وجود احزاب و گروههای سیاسی فعال در کشور برای پیشبرد اهداف و اجرای بهتر قانون، مفید و بلکه ضروری است. روح قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی "تفرق قدرت" را القاء میکند. اینکه قانون اساسی، قوای سهگانه را مستقل میداند و آنها را از دخالت در امور همدیگر منع مینماید، همین هدف را دنبال میکند. این سه قوه در عین حال که به همدیگر برای اداره هرچه بهتر کشور کمک میکنند، اگر هر یک از آنها در چارچوب قانون حرکت کرده و به وظایف خود عمل نمایند قطعاً مانع تخلفات و انحرافات دستگاههای کارگزار نظام خواهند شد و همین "تفرق قدرت" ضامن سلامت نظام خواهد بود.
بنابراین، محتوای کارنامه قوای سهگانه مقننه، مجریه و قضائیه، عبارت است از "تعامل همراه با استقلال و نظارت قانونمدارانه". اگر این محتوا همواره در متن کارنامه قوای سهگانه ثبت شود و جای آن را تقابل یا مداخله در امور یکدیگر یا بیعملی در زمینه نظارت قانونمدارانه نگیرد، قطعاً کشور به خوبی و بدون مشکل اداره خواهد شد و اهداف تعیین شده برای نظام که در قانون اساسی مندرج هستند، تحقق خواهند یافت. برای فعالیتهای سیاسی نیز قوانینی وجود دارند که اگر فعالان سیاسی به آنها پایبند باشند، همه چیز در مسیر صحیح به پیش خواهد رفت.
فاصله گرفتن از وظایف قانونی توسط هریک از قوای سهگانه و فعالان سیاسی موجب بروز اختلال در مدیریت کشور، بینظمی جامعه و گردش ناصحیح امور خواهد شد. درست در همین مرحله است که افراد و دستگاههای مؤثر، به جای پرداختن به متن به سراغ حاشیه میروند. فاصله گرفتن از متن و گرفتار حاشیه شدن، عوارض منفی زیادی دارد که مهمترین آنها اتلاف وقت، هدر رفتن امکانات، ناکارآمدی مدیریت، بروز تفرقه، خدشهدار شدن ارزشها و اصول و تشکیک در اساس هستند. اینها عوامل مؤثری برای سست کردن پایههای حاکمیت و طمعورزی دشمنان محسوب میشوند که زمینه را برای بازگشت بیقانونی، استبداد و منزوی شدن مردم فراهم میکنند. استبداد حاکمان و منزوی شدن مردم نیز همیشه مقدمهای برای وابستگی کشورها و باز شدن پای استعمارگران بوده و خواهد بود.
توجه به عظمت همین خطر بود که تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تنظیم اصولی رهنمون شد که از یک طرف پایههای نظام را با قانونمندی و مشخص بودن چارچوبهای وظایف هریک از قوا مستحکم میکند و از طرف دیگر برای فعالیت احزاب، گروهها و افرادی که مایل به فعالیت سیاسی هستند زمینههای قانونی روشنی را در نظر گرفته که نشاط اجتماعی همراه با حقوق سیاسی آنها را تأمین میکند. اینکه همواره قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی را یک قانون "مترقی" میدانیم به همین دلیل است که به صورت متوازن، حقوق فردی و اجتماعی را برای آحاد مردم و زمینه مدیریت صحیح را برای مسئولین دولتی در نظر گرفته است. این اهداف بلند فقط در صورتی محقق خواهند شد که به قانون اساسی با دقت و بدون مسامحه و اغماض عمل شود.
امروز اگر گرفتار تنگنظریها، فرصتطلبیها، قدرتطلبیها، بداخلاقیها، تضییع حقوق همدیگر و محروم شدن از مدیران با تجربه و کارآمد هستیم، به این دلیل است که در موارد زیادی از متن فاصله گرفته و خود را گرفتار حاشیه کردهایم. دشمنان ملت ایران اگر حتی بدیهیترین حقوق ما را در زمینه هستهای انکار میکنند و با زیادهخواهیهای خود میخواهند ما را ضعیف نگهدارند به این دلیل نیست که واقعاً ما ضعیف هستیم و قدرت استیفای حقوق خود را نداریم، بلکه به این دلیل است که به تفرقهای که هر روز عدهای به آن دامن میزنند امید بستهاند و تصورشان اینست که میتوانند با دور ساختن ما از همدیگر و فاصله انداختن میان ما و اصول و ارزشها و حتی اسوههای دینی و انقلابیمان، راه را برای بازگشت به ایران و برقرار ساختن مجدد سلطه استعماری خود بر این کشور هموار نمایند. اینها همه از رهگذر خروج ما از متن و پرداختن به خواشی میسر میشود، اقدامی که در بسیاری موارد ناآگاهانه صورت میگیرد و طمع دشمن را بیشتر میکند.
تازهترین نمونه فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حاشیه، بزرگنمایی سخنان یکی از عناصر معروف به اصلاحطلب در مورد امام خمینی و اصول، آرمانها و عملکرد بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی است. این سخنان به اندازه کافی فاقد پشتوانه منطقی بود که کسی به آن اعتنا نکند و همگان آن را به حساب گوینده آن بگذارند تا به آیه شریفه "واذا مروا باللفو مرواکراما" (آیه 72 سوره فرقان) عمل کرده باشند. اما متأسفانه عارضه خطرناک فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حواشی موجب شد عدهای به بزرگنمایی آن بپردازند و آن را به چماقی برای کوبیدن بر سر رقبای خود تبدیل نمایند و عدهای نیز با افتادن در دامی که پهن شده بود مشغول دست و پا زدن شوند.
این واقعیت را اکنون نه تنها مردم ایران بلکه تمام عقلای جهان قبول دارند که امام خمینی انقلابیترین، روشنبینترین، عاقلترین، شجاعترین، مدبرترین، خداترسترین و مردمیترین سیاستمدار عصر خود بود. این واقعیتها را به راحتی میتوان در سخنان، پیامها، فرمانها، احکام و عملکرد امام خمینی و هزاران جلد کتاب که دوستان و دشمنان در سراسر جهان درباره این عزیز دوران نوشتهاند، یافت. اگر مطلبی هم توسط افرادی در نقد یا تنقیص گفته شود و نیازی به پاسخ دادن داشته باشد، به اندازه کافی افراد و مؤسساتی وجود دارند که با تکیه بر منطق به آن بپردازند و اذهان را درباره آن روشن کنند. اظهارنظر نیز حق همگان است و نباید فضا را برای افرادی که میخواهند اظهارنظر کنند تنگ و مسموم کرد بلکه باید اجازه داده شود از میان نقد و ردها واقعیتها روشن شوند. از رهگذر همین نقدها و ردهاست که جامعه رشد میکند.
نکته قابل توجه اینکه در این قبیل ماجراها سخنان یک فرد معمولاً به جمع و جناح سرایت داده میشود و همین تسری موجب خارج شدن از متن و پرداختن به حاشیه میگردد و اصل موضوع در این میان گم میشود. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که اشتباه و انحراف، مخصوص یک گروه و یک جناح نیست و در همه گروهها و احزاب و جناحها یافت میشود.
علاوه بر این، اشتباه و انحراف یک فرد را نباید به یک مجموعه نسبت داد، مگر آنکه آن فرد به عنوان سخنگوی آن جمع چیزی را مطرح کرده باشد. در مواردی هم که رقبا تلاش میکنند سخن یک فرد را به یک مجموعه نسبت بدهند، آن مجموعه میتوانند برای پرهیز از ورود به حواشی، با یک اطلاعیه کوتاه عدم هم نظری خود با صاحب آن سخن را اعلام نماید.
ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، همانگونه که در میان ملتها دوستان زیادی دارد در میان قدرتمندان و سران استکبار جهانی نیز دشمنان زیادی دارد. این واقعیت غیرقابل انکار ایجاب میکند احزاب، جناحها و رقبای سیاسی، در عین حال که حق دارند به رقابت سالم با همدیگر ادامه دهند، در مورد اصول و آنچه به اساس نظام مربوط میشود با همدیگر همصدا باشند تا بتوانند دوستان را خوشحال و دشمنان را ناامید کنند. برای تحقق این آرمان بزرگ، همه باید در متن حرکت کنند و از حاشیهسازی و حاشیهپردازی پرهیز نمایند و بدانند که حاشیهپردازان به این ملت و این نظام خدمت نمیکنند.
گزارش خطا
آخرین اخبار