اختصاصی صدای ایران/

احسان‌شریعتی: بدور از ترس، طمع و جهل به ریشه‌کنی فقر بپردازیم

احسان شریعتی گفت: با پشتوانه و به پشتیبانیِ بخشِ سالمِ جامعه و بطور عمده جوانان که هنوز به فسادِ مافیاهای «طمع»، و انفعالِ ناشی از «ترس» در برابرِ سرکوب، آلوده نشده‌اند، و از «جهل» عمومی و غفلت نسبت به قدرتِ خود رهایی یافته‌اند، در آینده تبدیل به تعیین‌کننده‌ترین نیرو برای مبارزه با فقر شوند.
کد خبر: ۳۴۴۲۶
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۵
صدای ایران- احسان شریعتی گفت: با پشتوانه و به پشتیبانیِ بخشِ سالمِ جامعه و بطور عمده جوانان که هنوز به فسادِ مافیاهای «طمع»، و انفعالِ ناشی از «ترس» در برابرِ سرکوب، آلوده نشده‌اند، و از «جهل» عمومی و غفلت نسبت به قدرتِ خود رهایی یافته‌اند، در آینده تبدیل به تعیین‌کننده‌ترین نیرو برای مبارزه با فقر شوند.

به گزارش خبرنگار صدای ایران، آنچه در ادامه می آی متنِ سخنرانیِ احسان شریعتی در روزِ عیدِ غدیر، در «مسجد رسول اکرم» کرج است که به دعوتِ «جمعیت خیریهٔ غدیر» برگزار شد.

در این روزِ فرخندهٔ جشنِ غدیر، قصد داریم، به پیشنهادِ دوستانِ «جمعیت غدیر»، به‌اختصار از معضلِ فقر سخن بگوئیم. شاید متناقض بنماید، اما بهتر آنست که در ایّامِ شادی و سرخوشی لختی نیز به مشکلات بیاندیشیم، چنانکه در اوقاتِ سوگواری و غم‌گساری نیاز به قدری تسکین و تشویق داریم.

در مسئلهٔ غدیر و وصایت، بحث از لحظهٔ تصمیم و جهت‌گیریِ تاریخی بسیار تعیین‌کننده‌ای است برای جانشینی (خلافت) پیامبر و سرنوشتِ جهانِ اسلام، که تا کنون نیز این پیآمدهای آن ادامه دارد. من به‌نوبهٔ خود از کودکی، در محضرِ استاد محمدتقی و دکتر شریعتی، با چهره‌ای از امام‌علی آشنا شده‌ام، که در سطح جهان‌روا، در سه بُعدِ عرفان، آزادی، و عدالت، در غرب با پاسکال، سارتر، و مارکس مقایسه می‌شد، و در شرق با حلاج، بودا، و مزدک. و برای نسل و دورانِ ما، هنوز طنینِ فریادِ امثالِ خسرو گلسرخی‌ها طنین می‌افکند که از امام علی به‌عنوانِ نخستین سوسیالیستِ جهان یاد می‌کرد.

فقر چیست؟ و چرا در سرزمین و جامعهٔ غنی و تروتمندی چون ایران ما (که یکی از غنی‌ترین سرزمین‌های جهان به‌لحاظِ منابع انرژی طبیعی و انسانی است)، باید هنوز و هر روز با این پدیدهٔ شوم مواجه شویم؟

در تعاریفِ رسمی سازمان مللی، «فقر مطلق» داریم و «فقر نسبی». فقرِ مطلق محرومیت از توانِ پاسخگویی به نیازهای اولیهٔ هوایِ پاک، تغذیه، مسکن، بهداشت، و آموزشِ پایه است؛ و فقرِ نسبی در نسبت با سطحِ زندگی و محاسبهٔ میزانِ زیرِ ۵۰٪ درآمدِ متوسطِ آحاد هرکشور (با ضریبِ نرخِ محاسبهٔ هر فردِ خانواده)، سنجیده می‌شود. از بیش از ۷ میلیاردِ جمعیتِ جهان قریب به دو میلیارد (۱،۷) در فقرِ مطلق بسر می‌برند و در کشور ما از ۱۰ میلیون تا ۲۵ میلیون نفر درباره آمارِ جمعیتِ فقیر بحث است.

از نظرِ فرهنگِ ملی ما از زمانِ مزدک تا کنون، یک سنتِ دوهزارسالهٔ جنبش‌های عدالت‌خواهانه داریم. از منظرِ دینی نیز اسلام که دینِ اکثریتِ ایرانیان است، عدالت را مابه‌ازای بیرونی و عینیِ توحید، یعنی اصلِ اصول دین، دانسته است؛ و بطور أخص، مذهبِ تشیع، خود را آئینِ عدالت (و امامتِ علوی در تداومِ نبوتِ محمدی در عصرِ خاتمیت) معرفی می‌کند.

علاوه بر این پیشینهٔ ملی-و-مذهبی، در قرنِ معاصر، مطالبهٔ ما ایرانیان از زمانِ جنبشِ مشروطه، «عدالت‌خانه» (یا دولتِ قانون‌بنیاد، یعنی حکومتی مبتنی بر قانونِ اساسی، دموکراسیِ سیاسی)، بوده است؛ و در کنار خواستِ استقرارِ دمکراسیِ سیاسی، همواره نوعی جنبشِ سوسیال-دمکراتیک خواستارِ تحققِ عدالتِ اجتماعی نیز فعال و مطرح بوده است.
برغمِ همهٔ این محرّک‌های فرهنگیِ تاریخی و معاصر، در عمل و در مناسباتِ اجتماعی و اقتصادی امروزینِ ما، گویی همبستگی مدنی-اجتماعی و حسّاسیّت نسبت به «رعایتِ» حقوقِ دیگری، بویژه زیردستان و محرومان، بیش از پیش رنگ می‌بازد.

تبیینِ علّت‌های این وضعیت نیاز به پژوهشِ مستقلی دارد؛ و به درکِ شرایطِ تاریخی و فرهنگی دورانِ پس از انقلاب و جهت‌گیری‌های ایدئولوژیک و اقتصادِ سیاسی نظام و حاکمیت، و بازخورد و واکنش‌های آن و کلیهٔ وقایع و حوادثی بزرگی چون انقلاب و جنگ خارجی و بحران‌های داخلی و ..، برمی‌گردد.

محصولِ این‌همه این‌است که ما امروز شاهد تسلطِ سلسله مناسباتی از نوع سرمایه‌داری واسطه‌گرا یا دلال یا رانت‌خوارِ نیمه‌دولتی-حکومتی هستیم. هرچند در سطحِ تبلیغاتی همچنان از ادبیات و گفتمانِ عدالت‌خواهانهٔ دینی استفاده می‌شود و البته به‌شکل امدادگرایانه و خیریه‌ای طیفِ وسیعی از اقشارِ آسیب دیده (و - پذیر) اجتماعی به یاری دولت وابسته اند.

پرسشِ اصلی در این میان این است که نظام و جهتگیریِ حاکم را در زمینهٔ اقتصادی-اجتماعی چه باید نامید؟ سرمایه‌داری؟ (هرچند که از انواع شیوه‌های زیست-و-تولید دیگر، اعم از فئودالیسم و برده‌داری و کمونِ اولیه گرفته تا سوسیالیسمِ دولتی نیز، آثاری در کشورِ ما باقی است!)

این سیستمِ اقتصادی است که فقر را تولید میکند و اگر در این «روزِ جهانیِ ریشه‌کن‌سازیِ فقر»(۲۵ مهر)، بخواهیم فعالیتِ خیریه‌ایِ ما، به تعبیرِ دکتر شریعتی، کاری «صالحاتی»(ریشه‌ای و ساختارگشا) باشد و نه صرفاً «حسناتی» (روبنایی و تسکینی)، باید با تلاشی جمعی، سامان‌یافته، و با چشم‌اندازی روشن در این راستا، تحققِ عملی-عینیِ جامعه با مناسباتی انسانی و عادلانه را آغاز کنیم.

در این مسیر، نباید زیاد از دولت و حکومت انتظار داشت، بلکه جامعه و مردم باید به خود تکیه کنند. سازمان‌های مردم‌نهادِ غیردولتی که به صورتِ موردی و مؤثر کارمی‌کنند، اگر با هم جمع شوند، در مجموع، می‌توانند با پشتوانه و به پشتیبانیِ بخشِ سالمِ جامعه و بطور عمده جوانان که هنوز به فسادِ مافیاهای «طمع»، و انفعالِ ناشی از «ترس» در برابرِ سرکوب، آلوده نشده‌اند، و از «جهل» عمومی و غفلت نسبت به قدرتِ خود رهایی یافته‌اند، در آینده تبدیل به تعیین‌کننده‌ترین نیرو برای مبارزه با فقر شوند.

این به معنای بی‌تفا‌وت بودن نسبت به دولت‌ها نیست. برخی دولت‌ها در این مسیر موجبِ تسهیلِ کار می‌شوند، برخی دیگر مانع و امتناع می‌آفرینند. مردم باید با دخالت در صحنهٔ سیاسی و انتخاباتی، برای تعیینِ سرنوشتِ کشور اقدام کنند. به عنوان نمونه رفتارِ مردم امریکا در قیاس با اروپا، از این نظر مثال‌زدنی است که به‌محضِ مشاهدده ی یک بلایِ طبیعی، بدون اینکه منتظرِ کمکِ دولتی شوند، خود مستقیم واردِ عمل می‌شوند.

خلاصه، به قولِ مولانا:
«ما در این انبار گندم می‌کنیم / گندمِ جمع‌آمده گم می‌کنیم ؛
می‌نیندیشیم آخر ما به‌هوش / کین خلل در گندم است از مکرِ موش ؛
موش تا انبارِ ما حُفره زدست / و ز فنش انبارِ ما ویران شدست ؛
اول، ای جان، دفعِ شرِّ موش کن / وانگهان در جمعِ گندم کوش کن!»

در اعصارِ قدیم، ادیانِ ابراهیمی ایدهٔ تساویِ آحادِ مردم در برابرِ خدا را مطرح کردند. برای مثال، نفیِ تبعیضِ جنسیتی، قومی، طبقاتی، عقیدتی در قرآن، آیه ۱۳ سوره حجرات، که چون با عقل و علمِ ناقصِ دوران و حکما و فقها در تناقض بود، در حدِّ نصایحِ اخلاقیِ کلی باقی ماند و عملاً برای همهٔ تبعیض‌ها یک «کلاهِ شرعی» یافت و توجیه شد.

پیش از دورانِ مُدرن، آرمانِ عدالت و ایدهٔ تساوی در عمل نمی‌توانست به‌صورتِ عینی و نهادین تحقق یابد و در سطحِ ایده الِ اخلاقی و نصیحت باقی ماند. زیرا هنوز چگونگیِ عملی ساختنِ آن به‌شکلِ علمی اثبات و نشان داده نشده بود.

اما در عصرِ حاضر و دورانِ ما دیگر نظام‌هایِ مردم‌سالار و سوسیال-دمکراتیک تجربه و آزموده‌ شده اند و ما می‌توانیم با مقایسه و سنجشِ میانِ آن‌ دست آوردها، و اجتهاد با شرایطِ ملی خود، به آرزو و آرمانِ رفاه و عدالت، جامهٔ عمل بپوشیم.
 

پربیننده ترین ها
آخرین اخبار