سه مزیت و سود چهارصد میلیارد دلاری توافق هستهای برای غرب
روز بزرگ 24 نوامبر در حال فرا رسیدن است و ممکن است نتایج ژئوپلتیک ان بزرگتر هم باشد. اگر همه چیز به خوبی پیش برود، در این روز ایران و گروه 5+1 به توافقی بر سر برنامه هستهای ایران خواهند رسید که در مقابل سبب برداشته شدن تحریمها علیه ایران میشود. هنوز بین دو طرف اختلافات زیادی وجود دارد ولی این حقیقت که روسای جمهور امریکا و ایران به چنین توافقی نیاز دارند، این گمانه را تقویت میکند که گشایشی اتفاق خواهد افتاد.
دیوید هیل در مقالهای در نشریه مهم نشنال اینترست با ذکر مقدمه فوق به بررسی نتایج توافق احتمالی بر آینده اقتصادهای واردکننده نفت و به خصوص کشورهای غربی پرداخته است و فواید چنین توافقی را برای غرب بر شمرده است.
به عقیده هیل، رسیدن به یک توافق و برداشته شدن تحریمها علیه ایران، سه نتیجه مهم خواهد داشت.
نخست این که ایران قادر خواهد بود، سطح صادرات نفت خود را نسبت به ماههای اخیر، یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد و این میزان افزایش در دو تا سه سال آینده به حدود 1.5 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. افزایش صادرات ایران در شرایطی که تقاضا برای نفت ضعیف است و در بازار نفت اضافه وجود دارد میتواند قیمت هر بشکه نفت را تا حدود 50 تا 60 دلار کاهش دهد. این میتواند شوکی مثبت به اقتصادهای واردکننده نفت باشد. هر ده دلار کاهش قیمت نفت میتواند رشد واقعی اقتصادی کشورهای واردکننده نفتی را 0.2درصد افزایش دهد. این مقدار معادل کاهش دادن مالیاتها به میزان 400میلیارد دلار است و این در شرایطی است که کشورهای غربی که با کسری بودجه مواجه هستند راه دیگری برای فراهم کردن کاهش مالیاتها به نفت اقتصاد خود و رشد آن را ندارند. برنده بزرگ چنین اتفاقی اقتصادهایی مانند ژاپن، هند و اروپای غربی هستند زیرا آنها بیشتر نفت مصرفی خود را وارد میکنند. ایالات متحده نیز از این موضوع منتفع خواهد شد زیرا هنوز حدود یک سوم نفت مصرفی خود را وارد میکند.
دومین فایده مورد اشاره هیل، تنشهای ایجاد شده در اقتصاد اصلیترین دشمنان آمریکا یعنی روسیه و ونزوئلا است.
نفت و گاز 68 درصد صادرات روسیه و 45 درصد درآمدهای مالیاتی دولت این کشور را تشکیل میدهد. تا همین جای کار هم کاهش اخیر در قیمت نفت تاثیر خود را بر اقتصاد روسیه گذاشته و وزیر دارایی این کشور اعلام کرده که امکان افزایش بودجه نظامی در سال آینده وجود ندارد. کاهش ارزش برابر روبل در برابر ارزهای خارجی اگر چه تا حدی کاهش قیمت نفت صادراتی را جبران کرده است ولی روسیه قصد داشت، بودجه سال آینده خود را بر مبنای نفت صد دلاری ببندد. اگر قیمت نفت به پنجاه تا شصت دلار کاهش یابد، فشار زیادی بر هزینههای دولت روسیه وارد خواهد شد و بانک مرکزی این کشور مجبور خواهد شد نرخ سود بانکی را به شدت افزایش دهد تا مانع کاهش ارزش رویل شود. در چنین حالتی، روسیه که در سال جاری رشد اقتصادی تنها 0.2 درصدی را تجربه کرده است، در سال آینده وارد رکود اقتصادی خواهد شد.
ونزوئلا هم در برابر کاهش شدید قیمت نفت آسیبپذیر است زیرا نفت حدود 90 درصد درآمدهای صادراتی وبخش حتی بزرگتری از درآمدهای دولت این کشور را به خود اختصاص میدهد. این کشور اکنون با کسری برابر با 17 درصد تولید ناخالص داخلی خود مواجه است و بنابراین سقوط قیمت نفت ممکن است دولت این کشور را وادار کند که برای تامین هزینههای خود به تورم شدیدتر تن دهد. ونزوئلا حتی در دوره نفت صد دلاری نیز با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه بود و کاهش بیشتر قیمت نفت این مشکل را تشدید کرده و احتمالا باعث عجز دولت این کشور از بازپرداخت بدهیهای خارجی خود خواهد شد. چنین وضعیتی مادورو رئیس جمهور ونزوئلا را مجبور خواهد کرد که برنامه صادارت نفت ارزان به کشورهای آمریکای مرکزی و دریای کارائیب را متوقف کند. این برنامه اکنون سالانه حدود 2.3 میلیارد دلار برای ونزوئلا هزینه دارد.
سومین نتیجه توافق با ایران باز شدن درهای اقتصاد ایران به روی اقتصاد جهانی است. ایران با 78 میلیون نفر جمعیت و تولید ناخالص داخلی اسمی 369 میلیارد دلار، در سالهای اخیر تحت فشار تحریمها از اقتصاد جهانی جدا شده و در سالهای 2012 و 2013 شاهد رشد اقتصادی منفی 5.8 و 1.9 درصدی بوده است.
شرکتهای غربی زیادی علاقه خود به تجارت و سرمایهگذاری در ایران به شرط برداشته شدن تحریمها را ابراز داشتهاند. تحریمها همچنین باعث شده است که صادرات آمریکا طی 17 سال گذشته به میزان 175 میلیارد دلار کاهش یابد.
شرایط داخلی آمریکا و مخالفتهای جمهوریخواهان باعث شده است که دولت اوباما به دنبال توافقی باشد که نیازمند تائید کنگره نباشد. یادآوری همین فواید اقتصادی میتواند به تغییر نگاه مردم آمریکا به یک توافق با ایران کمک کند.
دیوید هیل در مقالهای در نشریه مهم نشنال اینترست با ذکر مقدمه فوق به بررسی نتایج توافق احتمالی بر آینده اقتصادهای واردکننده نفت و به خصوص کشورهای غربی پرداخته است و فواید چنین توافقی را برای غرب بر شمرده است.
به عقیده هیل، رسیدن به یک توافق و برداشته شدن تحریمها علیه ایران، سه نتیجه مهم خواهد داشت.
نخست این که ایران قادر خواهد بود، سطح صادرات نفت خود را نسبت به ماههای اخیر، یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد و این میزان افزایش در دو تا سه سال آینده به حدود 1.5 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. افزایش صادرات ایران در شرایطی که تقاضا برای نفت ضعیف است و در بازار نفت اضافه وجود دارد میتواند قیمت هر بشکه نفت را تا حدود 50 تا 60 دلار کاهش دهد. این میتواند شوکی مثبت به اقتصادهای واردکننده نفت باشد. هر ده دلار کاهش قیمت نفت میتواند رشد واقعی اقتصادی کشورهای واردکننده نفتی را 0.2درصد افزایش دهد. این مقدار معادل کاهش دادن مالیاتها به میزان 400میلیارد دلار است و این در شرایطی است که کشورهای غربی که با کسری بودجه مواجه هستند راه دیگری برای فراهم کردن کاهش مالیاتها به نفت اقتصاد خود و رشد آن را ندارند. برنده بزرگ چنین اتفاقی اقتصادهایی مانند ژاپن، هند و اروپای غربی هستند زیرا آنها بیشتر نفت مصرفی خود را وارد میکنند. ایالات متحده نیز از این موضوع منتفع خواهد شد زیرا هنوز حدود یک سوم نفت مصرفی خود را وارد میکند.
دومین فایده مورد اشاره هیل، تنشهای ایجاد شده در اقتصاد اصلیترین دشمنان آمریکا یعنی روسیه و ونزوئلا است.
نفت و گاز 68 درصد صادرات روسیه و 45 درصد درآمدهای مالیاتی دولت این کشور را تشکیل میدهد. تا همین جای کار هم کاهش اخیر در قیمت نفت تاثیر خود را بر اقتصاد روسیه گذاشته و وزیر دارایی این کشور اعلام کرده که امکان افزایش بودجه نظامی در سال آینده وجود ندارد. کاهش ارزش برابر روبل در برابر ارزهای خارجی اگر چه تا حدی کاهش قیمت نفت صادراتی را جبران کرده است ولی روسیه قصد داشت، بودجه سال آینده خود را بر مبنای نفت صد دلاری ببندد. اگر قیمت نفت به پنجاه تا شصت دلار کاهش یابد، فشار زیادی بر هزینههای دولت روسیه وارد خواهد شد و بانک مرکزی این کشور مجبور خواهد شد نرخ سود بانکی را به شدت افزایش دهد تا مانع کاهش ارزش رویل شود. در چنین حالتی، روسیه که در سال جاری رشد اقتصادی تنها 0.2 درصدی را تجربه کرده است، در سال آینده وارد رکود اقتصادی خواهد شد.
ونزوئلا هم در برابر کاهش شدید قیمت نفت آسیبپذیر است زیرا نفت حدود 90 درصد درآمدهای صادراتی وبخش حتی بزرگتری از درآمدهای دولت این کشور را به خود اختصاص میدهد. این کشور اکنون با کسری برابر با 17 درصد تولید ناخالص داخلی خود مواجه است و بنابراین سقوط قیمت نفت ممکن است دولت این کشور را وادار کند که برای تامین هزینههای خود به تورم شدیدتر تن دهد. ونزوئلا حتی در دوره نفت صد دلاری نیز با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه بود و کاهش بیشتر قیمت نفت این مشکل را تشدید کرده و احتمالا باعث عجز دولت این کشور از بازپرداخت بدهیهای خارجی خود خواهد شد. چنین وضعیتی مادورو رئیس جمهور ونزوئلا را مجبور خواهد کرد که برنامه صادارت نفت ارزان به کشورهای آمریکای مرکزی و دریای کارائیب را متوقف کند. این برنامه اکنون سالانه حدود 2.3 میلیارد دلار برای ونزوئلا هزینه دارد.
سومین نتیجه توافق با ایران باز شدن درهای اقتصاد ایران به روی اقتصاد جهانی است. ایران با 78 میلیون نفر جمعیت و تولید ناخالص داخلی اسمی 369 میلیارد دلار، در سالهای اخیر تحت فشار تحریمها از اقتصاد جهانی جدا شده و در سالهای 2012 و 2013 شاهد رشد اقتصادی منفی 5.8 و 1.9 درصدی بوده است.
شرکتهای غربی زیادی علاقه خود به تجارت و سرمایهگذاری در ایران به شرط برداشته شدن تحریمها را ابراز داشتهاند. تحریمها همچنین باعث شده است که صادرات آمریکا طی 17 سال گذشته به میزان 175 میلیارد دلار کاهش یابد.
شرایط داخلی آمریکا و مخالفتهای جمهوریخواهان باعث شده است که دولت اوباما به دنبال توافقی باشد که نیازمند تائید کنگره نباشد. یادآوری همین فواید اقتصادی میتواند به تغییر نگاه مردم آمریکا به یک توافق با ایران کمک کند.
منبع: تابناک
گزارش خطا
آخرین اخبار