اعتماد به رمال، دست زن را به خون آلوده کرد
قدمهای شوم یک رمال که قرار بود به زندگی یک خانواده سر و سامان دهد قتلی را رقم زد که با حضور بهموقع پلیس پرده از رازهای حادثهای دلخراش برداشته شد.
روزنامه ایران نوشت: «با همسرم مشکل داشتم و برای جلب محبت وی به یک رمال مراجعه کردم، فقط میخواستم کاری کنم که زندگیام به آرامش برسد و به هیچ عنوان تصور وقوع چنین حادثهای را نمیکردم.»
این گفتههای یک زن است که پس از چهار ماه زندگی با همسرش در نهایت با کمک یک رمال و فالگیر اقدام به قتل همسرش کرده است و قصد داشت تا با صحنهسازی این مرگ را یک خودکشی قلمداد کند، اما با هشیاری دختر مقتول و اقدام سریع پلیس پرده از سرنوشت مرد نگونبخت برداشته شد.
زنگ تلفن 110 شهرستان بندرترکمن به صدا درآمد و مأمور پاسخگو از پشت امواج تلفن صدای دختری جوان را میشنود که از پلیس درخواست دارد تا به خانه آنها بیاید، چراکه نامادریاش با پدرش درگیر شده و قصد دارد به وی آسیب شدیدی برساند. در همین راستا نزدیکترین گشت به آدرس اعلام شده اعزام میشود و مأموران پس از فشار دادن دکمه آیفون خانه با صدای زنی مواجه میشوند و پس از معرفی میگویند که با 110 تماس گرفته شده و وقوع درگیری و مشکلی را در این محل گزارش دادهاند.
این زن که در حال پاسخگویی به مأموران است این موضوع را منکر شده، اما پلیس درخواست میکند تا همسرش پاسخ دهد و زن اعلام میکند که همسرش در خانه نیست.
در همین هنگام دختری جوان در را باز میکند و میگوید به داد پدرم برسید مادرم دروغ میگوید و پدرم در خانه است و در این هنگام مأموران با ضوابط و شئون وارد خانه شده و زن را در حیاط خلوت پشت خانه مییابند که دستپاچه و نگران به مأموران پاسخ میدهد.
مأموران که با در بسته که ورودی به یک اتاقک کوچک است مواجه میشوند، از زن میخواهند را باز کند، اما وی میگوید کلیدش را ندارد. در همین هنگام یکی از مأموران از طریق دریچهای که به آن اتاقک دید دارد داخل را مینگرد و با پیکر بیجان مرد نگونبخت مواجه میشود و پس از هماهنگی با بازپرس ویژه قتل و مأموران پلیس آگاهی شهرستان و دستور بازپرس، در اتاقک را شکسته و مأموران بلافاصله وارد آن محل میشوند. زن خانه که نمیدانست برای توجیه این موضوع چه دلایلی را برای پلیس بازگو کند از حضور مرد در آنجا اظهار بیاطلاعی کرده و منکر هر اتفاقی میشود.
در بازرسی از محل وقوع جنایت دریچهای دیده میشود که به سقف آن اتاقک راه دارد و برای بررسی آنجا یکی از سربازان وارد آن دریچه شده که پس از وارد شدن مردی را میبیند که به روش ماهرانهای خود را در آنجا پنهان کرده و بلافاصله این فرد دستگیر شده و به همراه آن زن برای بررسی موضوع به پلیس آگاهی منتقل میشوند.
زن بازداشت شده در بازجویی میگوید: چهار ماه پیش با همسرم آشنا شدم، من یک دختر 28 ساله بودم و به دلیل موقعیت خوب همسرم از نظر مالی و موقعیت اجتماعی با وی ازدواج کردم.
وی ادامه داد: همسرم قبل از من یک بار ازدواج کرده و همسر سابقش فوت کرده بود و وی دو دختر 18 و 8 ساله داشت و در مدت چهار ماه گذشته نتوانستم ارتباط مناسبی را با فرزندان همسرم برقرار کنم و دچار مشکلات خانوادگی شدید بودیم.
این زن افزود: برای آنکه محبت همسرم را به خودم جلب کنم با راهنمایی برخی از دوستانم به سراغ یک فالگیر در گرگان رفتم و ماجرا را برای وی تعریف کردم و او هم پس از نوشتن یک ورد، مبلغی را از من طلب کرد و من به وی این مبلغ را پرداخت کردم.
وی اضافه کرد: پس از استفاده ورد دیدم که هیچ اثری در زندگیام نداشته و دوباره به سراغ همان رمال رفتم و این بار گردنبند طلای خودم را به وی دادم، اما این بار هم، آن ورد هیچ تأثیری در جلب مهر و محبت همسرم به من نداشت.
متهم گفت: این بار که به سراغ رمال رفتم وی مبلغ دو میلیون تومان را از من خواست که من هم گفتم توان پرداخت چنین پولی را ندارم و وی از من خواست که با او در ارتباط بوده و به ازای این مبلغ مراوداتی را با وی داشته باشم.
وی متذکر شد: من هم پس از چند روز به وی پاسخ مثبت دادم اما وردی که وی ادعا میکرد ورد اصلی اوست هم اثری در زندگیام نداشت و این رمال به من گفت که یک روز به خانه شما میآیم و در قسمتی از خانه مخفی میشوم و خودم با خواندن یک ورد سعی میکنم که مشکلتان را حل کنم و در صورتی که این ورد هم تأثیر نداشت او را از زندگیات حذف خواهم کرد.
این زن ادامه داد: رمال به من گفت که آخر شب زمانی که همسرم به خانه آمد او را بیحال کنم تا به سراغ همسرم بیاید. روز حادثه وی صبح زود به خانه ما آمد و در سقف شیروانی خانه پنهان شد تا آنکه ساعات پایانی شب همسرم به خانه آمد و من هم طبق نقشه کاری کردم که وی خسته روی تخت استراحت کند و در این هنگام به رمال اطلاع دادم که اگر قرار است کاری کنی الان بهترین فرصت است و او هم به داخل اتاق آمد و در این هنگام با همسرم درگیر شد و با یک عدد شوکر برقی او را بیحال کرد و در نهایت با استفاده از روسری وی را خفه کرد.
همسر مقتول ادامه داد: برای آنکه وقوع حادثه یک خودکشی جلوه کند نقشه کشیدیم که در حیاط خلوت و اتاقک پشت خانه وی را حلقآویز کرده و بعد به پلیس اطلاع دهیم، اما هنگامی که در حیاط خلوت حضور داشتیم صدای زنگ خانه آمد و من متوجه شدم که پلیس پشت در خانه است و سپس با کمک دختر همسرم، پلیس وارد خانه شد و تمام ماجرا مشخص شد. بر اساس این گزارش، تحقیقات از مرد رمال و این زن نزد کارآگاهان ادامه دارد.