پایان عمر بادکنک فروش عامل عرضه مواد
به گزارش صدای ایران،درگیری بادکنک فروش عامل عرضه مواد که پس از مصرف شیشه با تعیمرکار خودروش به مرگ ختم شد.
در ساعت 8 صبح روز بیست و نهم اردیبهشت ماه سال جاری حریق یک دستگاه خودرو سواری در زمین‌های زراعی منطقه قلعه گبری ( واقع در شهرری) از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110، به آتش نشانی و کلانتری 172 شهرری اعلام شد.
با انجام عملیات اطفای حریق خودرو سواری پژو 405، مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی متوجه شدند که داخل این خودرو، بقایای یک جسد سوخته وجود دارد که پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد متعلق به یک مرد است.
پس از انجام اقدامات اولیه و با توجه به شواهد به دست آمده مبنی بر وقوع جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرری، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان با بررسی ارکان هویتی خودرو موفق به شناسایی مالک خودرو در منطقه شهرری شدند؛ در شرایطی که تصور می‌شد جسد کشف شده متعلق به مالک خودرو است، کارآگاهان در مراجعه به محل سکونت مالک اطلاع پیدا کردند که این شخص زنده بوده و بنا بر اظهارات وی خودرو در اختیار برادرش به نام مجتبی (36 ساله) قرار داشته است.
مالک خودرو پس از حضور در اداره دهم و تأیید هویت برادرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از برادرم خواسته بودم تا خودرو را برای انجام سرویس فنی به مغازه مکانیکی یکی از دوستانش ببرد؛ او هم در ساعت 3 بعداز ظهر روز بیست و هشتم، خودرو را تحویل گرفت و از آن پس دیگر از او و ماشین هیچ خبری نداشتم. با انجام تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول جوان بادکنک فروشی بود که در محدوده بازار شهرری اقدام به فروش بادکنک می‌کرد؛ لذا در ادامه و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که این شخص (مقتول) در پوشش فروش بادکنک اقدام به خرید و فروش موادمخدر می‌کرد و خودش نیز به مصرف موادمخدر از نوع شیشه اعتیاد داشته است.
پس از کسب این اطلاعات و با توجه به اظهارات برادر مقتول مبنی بر اینکه قرار بوده تا برادرش خودرو 405 را برای انجام سرویس فنی به مغازه مکانیکی فردی به نام «رضا» در شهرری ببرد، کارآگاهان به این محل مراجعه کردند اما صاحب مغازه مکانیکی در اظهاراتش مدعی شد که مجتبی هیچ مراجعه‌ای به مغازه وی نداشته است؛ اظهارات و ادعای رضا مبنی بر بی اطلاعی از مجتبی در شرایطی مطرح شد که کارآگاهان در تحقیقات محلی اطلاع پیدا کرده بودند که تعدادی از اهالی و کسبه محل، رضا را در روز بیست و هشتم، با یک دستگاه خودرو 405 با مشخصات ظاهری خودروی برادر مقتول مشاهده کرده بودند.
با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده مبنی بر کذب بودن اظهارات رضا، وی در روز هشتم مهرماه دستگیر و جهت ادامه تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد و در شرایطی که وی همچنان بر بیگناهی خود اصرار داشت، اما در ادامه تحقیقات پلیسی و به دست آمدن دیگر دلایل و مدارک غیر قابل انکار از سوی کارآگاهان، به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
رضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه مقتول به بهانه سرویس خودروی برادرش به مغازه من مراجعه کرد؛ پس از انجام سرویس و برای اطمینان از سالم بودن خودرو، در حالیکه مقتول در داخل مغازه حضور داشت اقدام به گشت زنی با خودرو 405 در اطراف محل کارم کردم و پس از دقایقی مجدداً به مغازه برگشتم.
وی در ادامه اظهاراتش و در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: پس از بازگشت به مغازه متوجه شدم که مجتبی به داخل مغازه رفته و با سوء استفاده از غیبت من، در اتاقک انتهای مغازه که محل استراحت است، شیشه مصرف می‌کند؛ این در حالی بود که پیش از آن و طی چندین نوبت به مجتبی تأکید کرده بودم که حق ندارد در محل کسب و کار من، مواد مصرف کند؛ به همین علت با او درگیر شده و قصد داشتم تا او را از مغاره بیرون کنم اما او که به علت مصرف شیشه در شرایط طبیعی قرار نداشت، ناگهان با من درگیر شد و در حالیکه با هم گلاویز شده بودیم، او را به سمت پله‌ها هل دادم که باعث شد مجتبی از پله‌ها پائین افتاده و از ناحیه سر دچار شکستگی، خونریزی و بیهوشی شود؛ در حالیکه بسیار ترسیده بودم، مغازه را تعطیل کردم تا کسی متوجه موضوع نشود؛ ساعت حدوداً 3 نیمه شب بود که به مغازه مراجعه کرده و جسد مجتبی را در داخل صندوق عقب ماشین برادرش گذاشتم و جسد را به بیابان‌های اطراف شهرری (محل کشف خودرو و جسد سوخته شده) منتقل و با بنزین خودرو را به آتش کشیدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر عنوان کرد: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در ساعت 8 صبح روز بیست و نهم اردیبهشت ماه سال جاری حریق یک دستگاه خودرو سواری در زمین‌های زراعی منطقه قلعه گبری ( واقع در شهرری) از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110، به آتش نشانی و کلانتری 172 شهرری اعلام شد.
با انجام عملیات اطفای حریق خودرو سواری پژو 405، مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی متوجه شدند که داخل این خودرو، بقایای یک جسد سوخته وجود دارد که پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد متعلق به یک مرد است.
پس از انجام اقدامات اولیه و با توجه به شواهد به دست آمده مبنی بر وقوع جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرری، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان با بررسی ارکان هویتی خودرو موفق به شناسایی مالک خودرو در منطقه شهرری شدند؛ در شرایطی که تصور می‌شد جسد کشف شده متعلق به مالک خودرو است، کارآگاهان در مراجعه به محل سکونت مالک اطلاع پیدا کردند که این شخص زنده بوده و بنا بر اظهارات وی خودرو در اختیار برادرش به نام مجتبی (36 ساله) قرار داشته است.
مالک خودرو پس از حضور در اداره دهم و تأیید هویت برادرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از برادرم خواسته بودم تا خودرو را برای انجام سرویس فنی به مغازه مکانیکی یکی از دوستانش ببرد؛ او هم در ساعت 3 بعداز ظهر روز بیست و هشتم، خودرو را تحویل گرفت و از آن پس دیگر از او و ماشین هیچ خبری نداشتم. با انجام تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول جوان بادکنک فروشی بود که در محدوده بازار شهرری اقدام به فروش بادکنک می‌کرد؛ لذا در ادامه و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که این شخص (مقتول) در پوشش فروش بادکنک اقدام به خرید و فروش موادمخدر می‌کرد و خودش نیز به مصرف موادمخدر از نوع شیشه اعتیاد داشته است.
پس از کسب این اطلاعات و با توجه به اظهارات برادر مقتول مبنی بر اینکه قرار بوده تا برادرش خودرو 405 را برای انجام سرویس فنی به مغازه مکانیکی فردی به نام «رضا» در شهرری ببرد، کارآگاهان به این محل مراجعه کردند اما صاحب مغازه مکانیکی در اظهاراتش مدعی شد که مجتبی هیچ مراجعه‌ای به مغازه وی نداشته است؛ اظهارات و ادعای رضا مبنی بر بی اطلاعی از مجتبی در شرایطی مطرح شد که کارآگاهان در تحقیقات محلی اطلاع پیدا کرده بودند که تعدادی از اهالی و کسبه محل، رضا را در روز بیست و هشتم، با یک دستگاه خودرو 405 با مشخصات ظاهری خودروی برادر مقتول مشاهده کرده بودند.
با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده مبنی بر کذب بودن اظهارات رضا، وی در روز هشتم مهرماه دستگیر و جهت ادامه تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد و در شرایطی که وی همچنان بر بیگناهی خود اصرار داشت، اما در ادامه تحقیقات پلیسی و به دست آمدن دیگر دلایل و مدارک غیر قابل انکار از سوی کارآگاهان، به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
رضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه مقتول به بهانه سرویس خودروی برادرش به مغازه من مراجعه کرد؛ پس از انجام سرویس و برای اطمینان از سالم بودن خودرو، در حالیکه مقتول در داخل مغازه حضور داشت اقدام به گشت زنی با خودرو 405 در اطراف محل کارم کردم و پس از دقایقی مجدداً به مغازه برگشتم.
وی در ادامه اظهاراتش و در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: پس از بازگشت به مغازه متوجه شدم که مجتبی به داخل مغازه رفته و با سوء استفاده از غیبت من، در اتاقک انتهای مغازه که محل استراحت است، شیشه مصرف می‌کند؛ این در حالی بود که پیش از آن و طی چندین نوبت به مجتبی تأکید کرده بودم که حق ندارد در محل کسب و کار من، مواد مصرف کند؛ به همین علت با او درگیر شده و قصد داشتم تا او را از مغاره بیرون کنم اما او که به علت مصرف شیشه در شرایط طبیعی قرار نداشت، ناگهان با من درگیر شد و در حالیکه با هم گلاویز شده بودیم، او را به سمت پله‌ها هل دادم که باعث شد مجتبی از پله‌ها پائین افتاده و از ناحیه سر دچار شکستگی، خونریزی و بیهوشی شود؛ در حالیکه بسیار ترسیده بودم، مغازه را تعطیل کردم تا کسی متوجه موضوع نشود؛ ساعت حدوداً 3 نیمه شب بود که به مغازه مراجعه کرده و جسد مجتبی را در داخل صندوق عقب ماشین برادرش گذاشتم و جسد را به بیابان‌های اطراف شهرری (محل کشف خودرو و جسد سوخته شده) منتقل و با بنزین خودرو را به آتش کشیدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر عنوان کرد: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
منبع: تسنیم
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار
