فوتبالیستهای فراری از سربازی به روایت مردم
«پسرم دانشگاه «کلن» آلمان قبول شد، همه کارهاشو انجام داده بودیم جز ریز نمرات دبیرستانش. نتوانستیم ماجرای سربازیاشرو درست کنیم، از بزرگترین فرصت زندگیاش محروم شد اما قانونرو رعایت کردیم، کاش همه اینقدر تابع قانون بودن.» پسر آقای «فرجی» استعداد نمونه کشوری بوده و میتوانسته در آلمان، متخصص داروسازی در حوزه سرطان شود اما سربازی مانع بوده و حالا پسرک دارد در علوم پزشکی سمنان داروسازی میخواند اگرچه میتوانست همانسال با 10میلیونتومان، کارت معافیت جعلی جور کند و به آرزویش برسد! یک قهوهخانه دور میدان سپاه هست که صبحهای زود، پاتوق آدمهایی میشود که از شهرستان برای پیگیری پروندههای خاص سربازی بچههایشان به تهران آمدهاند و خب، عجیب نیست که در سرمای پاییزی حرفزدن از کارت معافیت سربازی فوتبالیستها برایشان چندان راحت نباشد، خصوصا که خودشان هم در همان مهلکه گیر کردهاند اما به قانون تن دادهاند.
«تعدادشان زیاد نبود اما مهم بود که یک قانون را زیر پا گذاشتند. چه فرقی میکند معروف باشند یا مثل من. مهم این است که خلاف قانون رفتار کردند و باید حداقل سرزنش میشدند اما نشدند، اگر الان بچه من یک 2 را 4 بنویسد در این فرمها، پسفردا یقه من را میگیرند اما آنها برای خودشان راستراست راه میروند و حتی رفتهاند توی تیمهای فوتبال.» بهادر که از شیراز برای معافیت پسرش آمده اینها را میگوید و ادامه حرفش را کس دیگری پی میگیرد که خودش برای معافیت سه برادری اقدام کرده: «همه پسرها در ایران با مساله سربازی مواجهند، طبیعی است که برخی دوست نداشته باشند خدمت بروند اما قانون است، شما میتوانی از چراغ قرمز رد شوی و بعد بهت مدال هم بدهند؟ ببرندت توی تیم فجرسپاسی که دستهیک است؟» میگویم اگر این کار را نمیکردند، سرمایهگذاری روی فوتبال کشور حرام میشد و جوابشان دندانشکن است. «چه سرمایهای از رعایت قانون واجبتر؟» این حرفهای «رضا رباطجزی» است که بهخاطر نداشتن یک گوش، درخواست معافیت کرده و امروز قرار است برای کمیسیون پزشکی اقدام کند: «حتی یکی از بازیکنان فوتبال ما حاضر نشد، با قهرمانی در آسیا، راستوحسینی معافیت بگیرد، مثل ورزشکاران دیگر کشور که خیلیها قهرمانی آسیا گرفتند و معاف شدند. این تنبلی را با چیز دیگری جبران کردند.» منظورش همان پول است و البته زیرآبیرفتن! سپاه، از آن محلههای باکلاس نیست که بشود فوتبالیستهای مشهور را در ماشینهای لوکسشان دید و ذوق کرد، اما پر است از ماشینهای عجیبوغریبی که بهسمت شمال اتوبان میروند و حسرت را در دل پسرهای موتراشیده و آماده خدمت باقی میگذارند.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار