عمان و ریختن ترس مذاکره

کد خبر: ۳۰۴۹۴
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۱
یکی از مشخصه‌های سیاست خارجی ایران، «عملگرایی» برای کسب منافع حداکثری است. فضای جهانی در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل عوض شده؛ در روابط ایران و آمریکا نیز قانون «بازده نزولی» حاکم شده و ظرفیت سرمایه‌گذاری برای تنش و دشمنی بیشتر را ندارد.

استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی و ایجاد کانال‌های مستقیم روزانه بین دستگاه‌های رسمی دوکشور همانند خط «تلفن مستقیم» که در زمان «جنگ‌سرد» بین سران دوابرقدرت برقرار شد، میزان تنش ناخواسته را کاهش داده و جلو شیطنت بدخواهان، مخالفان داخلی و خارجی روابط معقول و سازنده و به‌دور از حساسیت، ظن‌وگمان ایران و آمریکا و طبعا توسعه ایران‌هراسی را می‌گیرد. آمریکا با نوشتن نامه‌چهارم اوباما به مسوولان و مقامات عالی ایرانی صرف‌نظر از چرایی و نیات نهفته در آن؛ به‌نقش سازنده ایران در منطقه اذعان کرده و ایران نیز باید مسوولانه این نقش تاثیرگذار منطقه‌ای را با حفظ اصول خود و تبیین آنها برای طرف مقابل بپذیرد. درست است که اهداف آمریکا در منطقه کاملا شفاف نیست و باید حرکاتش راستی‌آزمایی شده تا معلوم شود آیا مجددا قصد استفاده ابزاری از ایران را در سیاست خارجی خود دارد یا نه؟ ولی سروسامان‌دادن مذاکره چنین امری، خیلی کار پیچیده‌ای نیست.  در این‌زمینه تصمیم ایران و آمریکا برای مذاکره نهمین دور مذاکرات ایران و «1+5» در عمان دارای اثرات مفید و مثبت دوجانبه و منطقه‌ای بوده و این نشست مقدمه‌ای است تا راه سختی را که در پیش ‌است، هموار کرده و به‌نتایج و اقدامات مفیدی که دشمنان توسعه ایران مخالف آن هستند، منجر شود. با توجه به اینکه ایران و آمریکا تصمیم گرفته‌اند:

1- اجازه ندهند همین میزان ارزش افزوده‌ای که در قبال این هشت‌دور مذاکره ایجاد شده نه‌تنها تخریب شود؛ بلکه دایما به‌میزان و عمق آن نیز بیفزایند.

2- عناصر و عوامل غیرمسوول که می‌توانند خطرات زیادی را متوجه منافع آمریکا و دولت‌های منطقه کنند، از منطقه دور کنند.

بنابراین تصمیم نشست سه‌جانبه در مسقط و بهادادن به عمان، باعث بالارفتن جایگاه منطقه‌ای این کشور خواهد شد. در این‌زمینه، عمان به‌دنبال تحقق اهدافی در رابطه با ایران و آمریکاست که حداقل عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با آن مخالفند. 

عمان به‌خوبی می‌داند برطرف‌شدن مشکلات ایران و آمریکا و مخصوصا رفع‌شدن سوءتفاهمات بین دوکشور در صورت صداقت طرف آمریکایی و جرات طرف ایرانی، باعث خواهد شد تا ایران روی ریل توسعه بیفتد که باعث افزایش اقتدار نظام نوپای ایرانی خواهد شد و این همان چیزی است که به‌ناحق و بی‌دلیل دولتمردان سعودی و صهیونیست از آن در ترس‌وهراس هستند.  ایران نیز مصمم است نه براساس مدل‌های سنتی توازن قوا که در زمان جنگ‌سرد حاکم بود و یکی با کارت‌چسبیدن به دیگری در مقابل طرف سوم بازی می‌کرد، بلکه بر اساس کسب منافع تاکتیکی ایفای نقش می کند تا هم در کوتاه‌مدت از برخی کشورهای منطقه دفع‌شر کند و هم در درازمدت یک‌بازی برد- برد را مدیریت کند. آنچه تا به‌حال در زمینه روابط ایران و غرب در پرتو پرونده هسته‌ای شکل گرفته و پیشرفت کرده، حاصل همین مدل رفتاری و روندی بوده که از اواخر دولت‌دهم در مسقط شروع شده و رسانه‌های غربی از جمله نشریه المانیتور چندی‌پیش نوشت دوهیات ایرانی و آمریکایی اواسط اسفند1391 در مسقط با یکدیگر دیدار داشتند؛ خبری که هیچ‌گاه از سوی دوطرف تایید یا تکذیب نشد، ولی اقدام خوبی برای ریختن ترس مذاکره بود!  نگاه خوشبینانه و ترجیحی اندیشمندان خیرخواه که از کاهش تنش‌های جهانی متضرر نمی‌شوند، این‌است که مذاکرات هسته‌ای از عمان شروع و در عمان نیز ختم می‌شود، ولی با توجه به مشکلات بی‌اعتمادی دوطرف و تلاش کسانی‌که در دوکشور و در صحنه منطقه‌ای و جهانی اوضاع را آنچنان پیچیده کرده‌اند که باید گفت آرزو بر جوانان عیب نیست! اما همین‌مقدار از پیشرفت که مسوولان دوکشور متمدنانه کنار هم می‌نشینند و نقطه‌نظرات خود را به یکدیگر منتقل می‌کنند و از کسانی‌که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند، فاصله گرفته‌اند را هم باید قدر دانست. افکار عمومی به‌جای آنکه تحت‌تاثیر جو‌سالاران و دلواپسان قرار گیرد، باید خواست خود را به دوطرف دیکته کند تا هیچ‌طرفی از اثرات سحر‌آمیز میز مذاکره غافل نشود.  اما از طرف دیگر تحلیلگران منطقه معتقدند حکومت عمان، حکومتی محافظه‌کار و ریسک‌ناپذیر بوده و قاعدتا سعی خواهد کرد قدم در راهی نگذارد که در آن شکستی باشد؛ بنابراین این خوشبینی جای خود را در اذهان عمومی باز کرده که برگزاری نهمین دور مذاکرات ایران و 1+5 در عمان به فال نیک گرفته و آن را علامت خوبی از رسیدن به توافق جامع نهایی می‌دانند. اگرچه طی هشت‌دور گفت‌وگو توافق‌های مهم و خوبی صورت‌ گرفته و آنچه که باقی مانده، بسیار پیچیده و سخت است و نمی‌توان ادعا کرد که کار حتما تمام شده است، اما با توجه به‌عزم دوکشور، توافق نهایی غیرمحتمل نیست. اما اینکه طرح مشترک جامع است یا خیر؟ طرح جامع چندساله است؟ آیا سن نسل حاضر به آن وصال خواهد داد یا نوه‌ونتیجه‌های آنها باید شاهد اثرات آن باشند؟ و متضرران داخلی و خارجی آن چه کسانی هستند؟ و بسیاری از سوالات دیگر، خود به مقالات دیگری نیاز دارد.
پربیننده ترین ها