تفال به حافظ دوشنبه 2 مهر 1403
صدای ایران-فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم لله
آیین تقوا ما نیز دانیم
لیکن چه چاره با بخت گمراه
ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم
یا جام باده یا قصه کوتاه
من رند و عاشق در موسم گل
آن گاه توبه استغفرالله
مهر تو عکسی بر ما نیفکند
آیینه رویا آه از دلت آه
الصبر مر و العمر فان
یا لیت شعری حتام القاه
حافظ چه نالی گر وصل خواهی
خون بایدت خورد در گاه و بیگاه
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیت دوم و آخر میفرماید:
رسم و راه پرهیزگاری را ما خوب میدانیم، اما با بخت گمراه که نمیگذارد تقوی پیشه کنیم، چه میتوان کرد؟
*ای حافظ چرا ناله سر میدهی؟ اگر وصال محبوب را میجویی، باید برای عشق جانان، گاه و بیگاه خون بخوری و رنج بکشی تا محبوب نظری کند.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- در راهی، کاری و عشقی گام نهادهای که اگر با متانت و حوصله و درایت عمل نکنی، عاقبتی وخیم در بر خواهد داشت. عجب اینکه شما اهل خطر و ریسک هستید و همیشه به دنبال جنجال آفرینی میباشید. پس باید هوشیارانه عمل کنید.
تعبیر غزل:
انسانی صادق هستی و در راه عشق و محبت هر رنجی را پذیرایی. سر به لاک خود داری، ولی همیشه از بخت کوتاه خود گله مندی. شکوهی بیهوده مکن و اگر زندگی با تو نمیسازد تو با زندگی بساز و بدان هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد و تو که رنج میبری حتما گنج نیز خواهی برد.