۱۰ماه با علی خطیر؛ هیاهوی بزرگ برای هیچ!
روزنامه اعتماد-صبح روز چهارشنبه روزنامه اعتماد در خبری اختصاصی نوشت «مشخص شده علی خطیر به پایان کار خود در استقلال رسیده» و به زودی برکنار میشود. آخر همان شب خبر اخراج خطیر روی خروجی خبرگزاریها درج شد.
علی خطیر مدیرعاملی که ۱۰ماه قبل با هزار ابهام و سوال به صندلی مدیریتی یکی از دو باشگاه بزرگ کشور رسیده بود بعد از واگذاری سهام باشگاه به هلدینگ خلیجفارس به سمت درهای خروجی باشگاه هدایت شد تا یک دوره پرتنش، پرحاشیه و البته بدون دستاورد به پایان برسد. در ادامه نگاهی گذرا داریم به نقاط عطف کارنامه این مدیر جنجالی.
علی خطیر با پرزنت و حمایت حسین قربانزاده رییس قبلی سازمان خصوصیسازی، پشتیبانی رییس فعلی فدراسیون فوتبال که او را به سمت مشاور خود منصوب کرده بود، حمایت برخی نهادهای خارج از فوتبال به مدیرعاملی استقلال رسید. اولین سوالی که در آن زمان در شبکههای اجتماعی و رسانهها مطرح شد، این بود: مگر خطیر دوتابعیتی نیست؟ پس چطور برخلاف قانون مجلس توانسته جایگاهی چنین مهم را به دست آورد؟ این سوال امروز هم پابرجاست و باید آنهایی که او را به مدیرعاملی استقلال رساندند حتما به آن پاسخ دهند. مشخصا قربانزاده و حمید سجادی وزیر سابق ورزش.
همان موقع بسیاری از کارشناسان و اهالی فوتبال ابهامات دیگری در مورد توان مدیریتی خطیر مطرح کردند: شرایطی که او با آوردن استراماچونی به وجود آورد، درگیریاش با وینفرد شفر، کیروش و علیرضا حقیقی، ماجراهای بازی پرسپولیس و النصر، پروندههای مربوط به باشگاه تراکتور و.
با این حال آنچه این مدیر در پیش از آمدن به باشگاه استقلال رقم زده بود در مقابل دوران ۱۰ماهه او در جمع آبیها داستان دیگری است.
تا به حال سابقه نداشته است که یک مربی فوتبال با مدیرعامل باشگاه از همان روز اول روی دنده لج بیفتد و این اتفاقی است که دقیقا از روز آمدن خطیر در باشگاه استقلال رقم خورد و جواد نکونام مقابل او موضع گرفت. دلیل چنین اتفاقی هم واضح بود هرچند هرگز به صورت رسمی اعلام نشد. منابع خبری میگفتند خطیر نکونام را نمیخواهد و منتظر فرصت است که بتواند گزینه مدنظر خود را به استقلال بیاورد. این مساله در مورد آوردن بازیکنان هم وجود داشت.
مدیرعامل باشگاه قصد داشت بازیکنانی را به تیم اضافه کند، عمدتا خارجی، که نکونام علاقهای به همکاری با آنها نداشت چرا که با توجه به تجربه طولانیمدتش در فوتبال میدانست پشت پرده این نقل و انتقالات احتمالی چیست. وضعیت کارد و پنیر شدن خطیر و نکونام کار را به جایی رساند که عملا تمام تیم از سرمربی تا مربیان و بازیکنان به اضافه هواداران و پیشکسوتان مقابل مدیرعامل و نفرات مدیریتی او در بدنه باشگاه قرار گرفتند و حالا در این دو، سه روز به شکل قابلتوجهی از رفتن خطیر ابراز خوشحالی کردند. اتفاقی کاملا بیسابقه در فوتبال که بعید است تکرار شود. مخصوصا اگر بدانیم حتی مدیران قبلی استقلال و حتی مربیان پیشین این تیم مثل وینفرد شفر هم از رفتن خطیر شادمان شدند!
بررسی کارنامه مدیریتی یک امر آماری و قابل اندازهگیری است و در فوتبال ایران و به خصوص دو باشگاه سرخابی، بیشتر معطوف به یک مورد میشود: اینکه مدیر مورد نظر چقدر پول وارد باشگاه کرده؟
خطیر در وهله اول قراردادی برای چند بازی معدود با شرکتی به نام کاسکو امضا کرد. مشخص نیست نوع نوشتن این قرارداد به چه صورت بوده که این شرکت بدون پرداخت پول کار را به اتمام رساند و هنوز پرونده این ماجرا مفتوح است. مدیرعامل استقلال سپس با یک موبایلفروشی وارد همکاری شد که بعدها مجبور شد به خاطر حواشی لوگوی آن را از روی لباس استقلال بردارد. این هم پروندهای است که احتمالا دردسرهای بزرگی در آینده برای باشگاه خواهد ساخت. وضعیت مالی باشگاه با این شکل قراردادها به سمتی رفت که هم بازیکنان از پرداختیها ناراضی شدند هم پروندههای بدهی باشگاه که از قبل باقی بود روی هوا ماند.
از جمله پرونده شکایت باشگاه سانتاکلارا بابت انتقال محبی. پروندهای که از آبان سال گذشته مفتوح شد و هنوز آن بدهی تسویه نشده. البته مدیران استقلال مدعی بودند بخشی از این بدهی پرداخت شده که آن هم از روی مطالبات استقلال در نزد فیفا بوده است. یعنی مدیرعامل باشگاه موفق نشد پولی برای حل پرونده جور کند. در این بین برخی منابع گزارش دادهاند پرونده شکایت سانتاکلارا از استقلال در بحث گرفتن مجوز حرفهای برای باشگاه مشکل ایجاد خواهد کرد چرا که این بدهی تا موعد مقرر یعنی اوایل فروردین پرداخت نشده بود و هنوز هم پرداخت نشده.
در این مدت حواشی دیگری هم اطراف نام مدیرعامل استقلال مطرح شد از جمله چند بار بحث جعل سند و امضا و داستانهای سقف قرارداد که اتفاقا خود علی خطیر در تدوین قوانین آن نقش داشت و مسائلی از این دست که به هر حال روزهای طولانی تیم را به حاشیه برد. مخصوصا اجبار بازیکنان به کم کردن قرارداد که آنها را حسابی شاکی کرد و شرایط را به سمت عقد قراردادهای غیررسمی پیش برد.
البته مدیرعامل باشگاه تلاش کرد در این ۱۰ماه با برخی اقدامات برای خودش برندسازی کند. نمایشی مفرح با عنوان عقد قرارداد با چند شریک شرق آسیایی برای ساخت استادیوم یکی از این اقدامات بود. آن هم در شرایطی که دولت با همه امکاناتش هنوز در انجام پروژه ساخت استادیوم با مشکل روبهرو است. ملاقاتهای عجیب با سفیر عربستان و شهردار و که و که در راستای همین اقدامات نمایشی بود که امروز مشخص شده نه به کار استقلال میآمدند نه به کار خود شخص مدیرعامل.
حالا علی خطیر رفته! اول از همه باید آنهایی که این مدیر را با آن کارنامه روی صندلی مدیریت باشگاه بزرگ استقلال نشاندند جواب بدهند روی چه حسابی او را انتخاب کردند؟ مرحله بعدی مربوط به مالک جدید باشگاه است؛ آنها باید از این تجربه ۱۰ماهه درس بگیرند و برای انتخاب مدیر اجرایی تیم فارغ از جوسازیها، فشارها و اقدامات رسانهای فردی را انتخاب کنند که تنشهای به اوج رسیده را کاهش بدهد.
به هر حال حتی مدیری کارمندمسلک که فقط اقدامات اجرایی را انجام دهد بهتر از فردی است که نه تنها اقدام مثبتی انجام نمیدهد که درگیری و جنجال را سرلوحه کار خودش قرار میدهد. عقلانیت در پروسه انتخاب مدیر بعدی استقلال آن چیزی است که همه اهالی فوتبال از جمله استقلالیها خواهان آن هستند تا در روزهای بسیار حساس پیش رو شرایط برای قهرمانی باشگاه مهیا شود.